به گزارش خبرنگار شبستان، "معرفت" کاری از گروه معارف و اندیشه دینی شبکه چهارم سیما، مطابق معمول هر هفته، جمعه، 20 بهمن ماه مطابق معمول هر هفته به روی آنتن رفت.
برپایه این گزارش غلامحسین ابراهیمی دینانی، استاد دانشگاه و محقق حوزه فلسفه با اشاره به دو مفهوم مفاتحه و مواصله اظهار کرد: در این مفهوم مفاتحه به معنی گشودن بوده و مواصله نیز به معنای اتصال و اتحاد است اما اتحاد روحی.
وی با اشاره به معنای واژه "فتح" به مفهوم گشودن گفت: گشودن مصادیق متعددی دارد اما آنچه که مراد از مفاتحه در این مقطع است، به معنای گشودن روح است، ممکن است این پرسش ایجاد شود که گشودن روح به چه معناست، مگر روح بسته است؟ چراکه روح که مجرد است، نفس آدمی مجرد است و مجرد، مرسل است بنابراین بسته نیست.
ابراهیمی دینانی تصریح کرد: عجیب این است که پارادوکسی در این جا وجود دارد، یعنی ضمن آنکه انسان دارای نفس ناطقه است و نفس ناطقه نیز مجرد است و مجرد، مرسل و رها و گشوده است، با این اوصاف این نفس از آن طرف گرفتار نفسانیات و شهوات و تعلقات دنیوی است، ضمن اینکه نفس در مقام ذات مجرد است ولی در مقام فعل مجرد نیست و این حرف مهمی است چراکه نفس در مقام ذات مجرد است و در مقام فعل متعلق و وابسته.
وی ادامه داد: گاهی نفس انسان که مجرد است، ممکن است بعد از انجام یک عمل به یک صورت نفسانی شهوانی یا دنیوی، متصور و منجمد شود، چون گرفتار بدن است و بدن ذات دارد و اقتضائاتی دارد؛ ضمن آنکه ذهن آدمی گاهی اوقات به یک صورت ذهنی منجمد می شود؛ یعنی یک صورت می پذیرد ولی چون اقتضائات نفسانی یا منافعی دارد یا اصلا نمی خواهد به عالم روح برود منجمد می شود.
این پژوهشگر تصریح کرد: در رابطه با موارد یاد شده یک تعبیر آن است که منجمد می شود و تعبیر دیگر آنکه تو گویی که درِ فکر بسته می شود، یعنی در ذهنش را می بندد، و آدم های منجمد اینگونه هستند یعنی در ذهن خود را بسته و قفل می کنند، این تعبیر قرآن کریم و تعبیر روایات است "أم علی قلوبٍ أقفالها".
استاد بازنشسته دانشگاه تهران ابراز کرد: اما قفل بر قلب یعنی چی؟ قطعا مقصود قلب پزشکی که نیست که اگر این قلب بسته شود آدمی خواهد مرد، قفل قلب یعنی قفل ذهن. ذهن، ظهور قلب است.
وی در ادامه با اشاره به معنای کلمه انفتاح بیان کرد: صدرالدین قونوی در مکاتبه خود با خواجه نصیر به شیوه ای خاص گفت وگو می کنند، آنها ذهن قفل شده ای ندارند، نه ذهن خواجه قفل است نه ذهن صدرالدین قونوی قفل است بلکه باز است، در واقع دو مجرا و فضا هستند که به روی همدیگر باز هستند، یعنی اینجا قفلی در کار نیست و مفهوم مفاتحه در این جا یعنی قفلی در بین نیست.
ابراهیمی دینانی تاکید کرد: اگر ذهن باز شود، و طرف مقابل نیز ذهنش باز باشد، در آن صورت به یکدیگر وصل می شوند، ذهن باز امواج حقایق از سراسر عالم بر درون آدمی گسترده می کند و روز به روز گسترده تر می شود و این مفاتحه بین اثنین و دوطرفه است. صدرالدین قونوی در مکاتبه خود با خواجه می خواهد بگوید که ما مفاتحه داریم.
وی افزود: انسان متعصّب ذهنش قفل است، آدمی که گرفتار منافع، مصالح یا غرض است، منجمد است و اصلا نمی شود با او حرف زد، بنابراین گفت وگوی های انسان های از این دست نیز سطحی است چراکه دوتا ذهن قفل، گفت و گوی حقیقی با هم ندارند و آنچه بین شان جاری است در واقع مجادله است، حال آنکه صدرالدین قونوی در اینجا از مفاتحه سخن می گوید.
این محقق در ادامه با اشاره به مفاهیم ارائه شده توسط صدرالدین قونوی در مکاتبه خود با خواجه بیان کرد: غالبا عرفا چندان اهل منطق نیستند و به منطق و استدلال روی خوش نشان نمی دهند، از شهود و مکاشفه و سلوک صحبت می کنند؛ اما این عارف بزرگ که جانشین ابن عربی است می گوید راه استدلال سخت است و هرگز نمی گوید این راهی مسدود است، نمی گوید که غیر ممکن است یعنی راه استدلال را همچنان مفتوح می داند و در مجاورت آن نیز مسیر منطق را نیز مفتوح اما سخت می داند.
ابراهیمی دینانی در ادامه به مفهوم شهود از نگاه و نگرش بوعلی اشاره کرد و افزود: ابن سینا وقتی که می خواهد از شهود صحبت کند اصطلاح ویژه دارد، او می گوید: حدس! اما حدسی که ابن سینا می گوید با حدسی که ما می گوییم فرق دارد؛ مثلا وقتی می گوییم حدس زدم، همین امور حدسی را می گوییم حال آنکه منظور ابن سینا از حدس آنجاست که بدون واسطه ذهن به یک حقیقت پرش پیدا می کند.
وی عنوان کرد: در واقع مراد آن است که عقل را به مقام شهود می رساند؛ حال شهود ابن سینا نیز با توجه به موارد یاد شده متفاوت است، بوعلی وقتی از حدس می گوید با دیگر معانی حدس فرق دارد، وقتی که از وقوف بر حقایق اشیاء صحبت می کند از شهود صحبت می کند اما شهود او معمولی نیست که بعضی از عارف نماها می گویند، البته حالا من تعبیر عارف نما را می گویم،اما افرادی از این دست از شهود خیلی صحبت می کنند و گویی این روزها هم مد شده است ولی نمی دانند که شهود یعنی چه، تصور می کنند شهود همان چیزی است که یک دفعه در ذهن شان می آید و تخیل است در حالی که این گونه نیست.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: وقتی ابن سینا از کلمه شهود سخن می گوید، از شهود عقل صحبت می کند خود عقل، او اهل مشاهده است، ضمن آنکه عقل مراحل دارد؛ عقل همین طور پله پله می رود بالا تا جایی که نتیجه را بدون واسطه بفهمد و اینجاست که ابن سینا می گوید که گاهی شخص مستعد ، بدون اینکه صغری و کبری بچیند ، مستقیم به نتیجه واصل می شود.
پایان پیام/

انسان متعصّب ذهنش قفل است، آدمی که گرفتار منافع، مصالح یا غرض است، منجمد است و اصلا نمی شود با او حرف زد، دوتا ذهن قفل، گفت و گوی حقیقی با هم ندارند و آنچه بین شان جاری است در واقع مجادله است.
کد خبر 226628
نظر شما