خبرگزاری شبستان: شناخت شناسی در گستره علوم اجتماعی به لحاظ اهمیت آن در ارتقای دانش ثمربخش انسانی، مستلزم ساخت و نظریه پویا و توانمندی است که شایسته انسان و علائق سودمند پیرامون اش باشد.
غالب مبانی و روش های کنکاش و تبیین در حوزه متعلقات فکری و نظری جامع با شائبه ایستار ابزارانگارانه، و بالطبع بسط و گسترش رویکرد ابزاری به حوزه علائق انسانی مواجه شده است.
مطابق قرائت مفهمومی هابرماس، نظریه های کنش در حیطه جوامع سرمایه داری متاخر، وجهی صوری داشته و اساسا مبتنی بر آموزه های یک سویه و نابسنده عقلانیت ابزاری، و علم زدگی فروکاهنده هستند. هابرماس نظیه کنش ارتباطی خود را با اتکا به مبانی و اندیشه ورزی هایش در حوزه نظری و فلسفی بنیان نهاده است.
در این میان بازیابی مبانی شناخت شناسی و روشی برکشیده از اندیشه هایش از اهمیت بسزایی برخوردار است. از این حیث بازنمایی مفاهیم و مقولاتی نظیر دقائق علائق شناخت شناسی ، اخلاق گفتمانی، وضعیت آرمانی گفتار و حوز عمومی به مثابه برجسته ترین مولفه ها و آموزه های کارآمد در دورنمای علوم اجتماعی معطوف به آزاداندیشی و رهایی بشریت مورد مطالعه قرار می گیرد.
دلیل اتنخاب این مفاهیم و بررسی آنها، اهمیت و جایگاهی بوده است که این مبحث در نشان دادن پیوند و ارتباط منطقی میان مبانی شناخت شناسی هابرماس و موازین و مفاهیم برساخته از آن با مدل کنش ارتباطی معطوف به رهایی بشر و ارتقای دانش توانمدسازی انسان دارد.
وی با خوانش انتقادی از عقلانیت مدرن در قالب مفهوم عقلانیت ارتباطی، منظومه نظری خود را در حوزه عمومی گسترده ای، با اتکا به اخلاق گفتمانی با استناد به استدلال برتر(شایسته) مفهوم پردازیی می کند.
به گونه ای که غایت و ماهیت آن ایده رهایی بخشی است. این همه مستلزم مشارکت همگانی و بدون قید و شرط کنش گران است. لیکن لازمه حیاتی هر مشارکتی، استقرار شرایط منصفانه و ایده آلی است که کنشگران فارغ از هرگونه زور و استیلایی به مباحثه و مفاهمه عقلانی بپردازند.
از نتایج به دست آمده، این گزاره حقیقی عیان می گردد که گستره و افق تفکر او در سرار آثار و اندوخته های آن را می توان در ایده ضرورت ایجاد پویند میان اندیشه ورزی، و ایجاد و استقرار وضعیت آرمانی معطوف به انگاره رهایی بخشی در نظریه تفاهمی اش جست وجو کرد.
پی نوشت:
برگرفته از مقاله "بازکاوی نظریه کنش ارتباطی هابرماس و تاثیر آن بر حوزه شناخت شناسی، ، تالیف امیرمسعود شهرام نیا، استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان و جلال حاجی زاده، در همایش بین المللی علوم انسانی در ایران.
پایان پیام/
نظر شما