انسان با ورود به دنیای تعقل راه را بر شیطان می بندد

آنچه که انسان ها را به یکدیگر نزدیک می کند، وحدت اندیشه است، در عین حال نوع تفکر علت دوری انسان نیز هست، ضمن آنکه اندیشه از شئون نفس و روح بوده و وصال در عالم روح است.

به گزارش خبرنگار شبستان، برنامه "معرفت" کاری از گروه معارف و اندیشه دینی شبکه چهارم سیما، جمعه، 13 بهمن ماه مطابق معمول هر هفته به روی آنتن شبکه چهار سیما رفت.
برپایه این گزارش، مطابق معمول هفته های اخیر این برنامه نیز به بررسی آرای خواجه نصیر الدین طوسی و همچنین بررسی کتاب "نصیرالدین طوسی، فیلسوف گفتگو" تالیف غلامحسین ابراهیمی دینانی اختصاص یافت.

در ابتدای بحث،اسماعیل منصوری لاریجانی، مجری کارشناس برنامه معرفت، به نامه ای که صدرالدین قونوی برای خواجه نصیرالدین طوسی نوشته بود، اشاره و بخش هایی از این نوشتار را به این شرح قرائت کرد: "الداعی المخلص الفقیر الی الله محمدبن اسحاق‌بن محمد... گوش ایّام و لیالی به استماع مآثر و معالی مجلس عالی خواجة معظم صدراعظم مالک ازمّة الفضائل افتخار الأواخر و الأوائل ملک حکماء العصر حسنة الدهر نصیر الحق والدین اطال الله فیما یرضیه بقاءه و ادام فی درج المعالی ارتقائه ... همیشه مشنّف و حالی باد".
وی ادامه داد: در این متن که مقدمه نامه صدرالدین قونوی به خواجه را تشکیل می دهد، صدرالدین از خواجه تمجید کرده است و صفات یاد شده در این نوشته حاکی از جایگاه و ارزش والایی دارد که خواجه نصیرالدین طوسی نزد قونوی دارد.

این گزارش می افزاید: ابراهیمی دینانی در رابطه با این نامه اظهار کرد: صدرالدین قونوی خود از رجال بزرگ بوده است و نه تنها شاگرد ابن عربی بود بلکه پسرخوانده او نیز به حساب می آمد و انصافا بهترین جانشین ابن عربی بود، به هر نحو صدرالدین قونوی معاصر با خواجه نصیر بود.

وی تصریح کرد: قونوی در نامه خود به نصیرالدین طوسی از اشتیاق خود برای ملاقات با خواجه سخن می گوید اما چون امکان این دیدار میسر نبوده است با وی به مکاتبه می پردازد و از این طریق خواسته بود با خواجه مواصلت داشته باشد و به لقای فکری برسد.


ابراهیمی دینانی با بیان اینکه از طریق گفت وگو صورت های علمی تازه می شود، گفت: اگر گفت وگو نباشد، فکر منجمد می شود، صدرالدین قونوی، از تکامل عقلانی صحبت می کند، چراکه هر اندازه انسان عقل اش کامل شود، وسعت وجودی اش افزایش می یابد.
استاد بازنشسته دانشگاه تهران ادامه داد: ابلیس همیشه در جزئیات حضور دارد، این یعنی شیطان در کلیات راهی ندارد، یعنی او به عالم عقل راهی ندارد، چراکه درک کلیات کار عقل است، لذا چون راهی به این حیطه ندارد وارد جزئیات می شود.
وی عنوان کرد: اگر انسان توانایی حصول به کلیات را داشته باشد به این معنا که رشد عقلانی یابد و به عالم رسلات و کلیات وارد شود، دیگر شیطان راهی به او ندارد، به بیان دیگر میدان تک تازی شیطان در عالم خیال و حس است اما به مجرد اینکه آدمی وارد دنیای عقل شد راه بر شیطان بسته می شود.
این پژوهشگر گفت: در این نامه صدرالدین قونوی، خواجه نصیرالدین طوسی را انسانی می داند که به کلیات رسیده است، حتی برخی بزرگان از خواجه به عنوان عقل هادی عشر تعبیر می کنند، در واقع کسانی که به عقل دهم قائل بودند خواجه نصیر را عقل هادی عشر می دانستند که اغراق هم نیست.


در ادامه منصوری لاریجانی به طرح موضوعی در باب مواصلت پرداخته و گفت: گاهی صورت ها رو در روی هم هستند اما مواصلتی حاصل نمی شود، بنابراین مواصلت می تواند از راه های مختلفی محقق شود، آیا مواصلت حاصل اتصال دل ها به یکدیگر است یا اندیشه ها؟


ابراهیمی دینانی در این رابطه ابراز کرد: این امر مسئله مهمی است، جسم در حد ذات یک بعد متصل دارد، حال اگر دو جسم را کنار هم بگذاریم آیا یکدیگر را می فهمند؟ به ظاهر به یکدیگر متصل اند اما اتصال جسمانی کافی نیست، بلکه اتصال واقعی وحدت است که وحدت نیز در عالم عقل واقع شده است.
وی ادامه داد: دو روح در عالم روحانیات می توانند بهم متصل و یکی شوند، این اتصال از طریق اندیشه محقق می شود، بنابراین خواجه نصیرالدین طوسی و صدرالدین قونوی ارتباط روحی با یکدیگر داشتند و در نامه ای که رد و بدل شد گویی خواجه نصیر صدرالدین بود و صدرالدین خواجه نصیر.


استاد بازنشسته دانشگاه تهران ابراز کرد: آنچه که انسان ها را به یکدیگر نزدیک می کند، وحدت اندیشه است، در عین حال نوع تفکر علت دوری انسان نیز است، ضمن آنکه اندیشه از شئون نفس و روح بوده و وصال در عالم روح است.

وی تاکید کرد: اگر انسان ها تعالی فکر داشته باشند به یکدیگر می رسیدند و اختلافات از میان می رفت، هر چند که این پدیده یک "اتوپیا" محسوب می شود، انسان ها از گذشته و اسطوره همیشه قائم به اتوپیا هستند.

ابراهیمی دینانی ادامه داد: ما به عنوان شیعیان منتظر حضرت حجت (عج) هستیم تا صلح در این کره خاکی محق شود، چراکه ظهور حضرت (ع) اندیشه ها را متعالی می کند.

ابراهیمی دینانی با بیان اینکه امروز نباید متفکران صامت باشند، گفت: هم اکنون جنگ، جنگ نرم و سایبری است، به بیان دیگر جنگ فکری در حد تخیل و منافع شخصی و مسائل دیگر مطرح است که نوعی تکالب محسوب می شود، حال اگر افق فکری گسترش یابد آن وقت انسان به وحدت می رسد و اگر دنیای امروز که ارتباطات در آن گسترش یافته و تکنولوژی در آن روز به روز توسعه بیشتری می یابد، می توانست این مولفه ها را منتقل کند، جهان مطلوبی داشتیم.
این محقق افزود: این تکنولوژی فارغ از تمامی جنبه های مفید، باعث شده است تا فکر بشر آسان طلب و تنبل شود و مجال تفکر و درون گرایی از میان برود، بنابراین گفت وگوی صمیمانه و البته صادقانه در این میان برای زدودن بیگانگی ها و تبدیل آن به آشنایی اهمیت دارد، چراکه وقتی بیگانگی مبدل به آشنایی شد صلح کامل برقرار می شود.

وی با بیان اینکه همواره بین بیگانگی و آشنایی قرار گرفته و زندگی می کنیم، تصریح کرد: هرچه بیگانه زدایی بیشتر شود وحدت بیشتر خواهد شد، گوهر جان امروز گمشده است و بشر با وجود این ارتباطات گسترده حیران است چون به گوهر جان نرسیده است.

ابراهیمی دینانی خاطر نشان کرد: اگر به زبان معنویت سخن گوییم، گوش معنوی انسان ها باز می شود، ضمن آنکه تکرار ملال آور است، بنابراین سخن باید تازه باشد، کسی می تواند سخن تازه بگوید که روح تازه داشته باشد و کسی روح تازه دارد که به منبع لایزال حق اتصال دارد. اگر اشخاص اهل معنا بودند روح تازه داشتند و اگر روح تازه بود، سخن تازه می گفتند و عالم تازه می شد.
پایان پیام/
 

کد خبر 223280

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha