خبرگزاری شبستان: از 12 ربیع الأول که بنا بر روایات اهل سنت سالگرد ولادت پیامبر رحمت حضرت محمد (ص) است تا 17 ربیع الأول که تاریخ ولادت پیامبر مهربانی محمد (ص) بنا بر روایات اهل تشیع است، از سوی رهبر کبیر انقلاب اسلامی، به عنوان هفته وحدت نام گذاری گردیده است.
هفته وحدت از ابتدای شکل گیری در فضای بین المللی و داخلی بسیاری را به خود جلب نمود، البته گروهی نیز از روی عدم آگاهی به موضوع، عداوت، تند روی و یا هر دلیل دیگری به مخالفت و یا رد این موضوع پرداختند.
عده ای بیان می داشتند که جمع نقیضین محال است. یعنی اعتقاد داشتند که مذاهب و فرق اسلام، و در حالت کلی شیعه و سنی آنچنان با هم متفاوتند که قابل تجمیع و وحدت نیستند. عده ای نیز معتقد بودند که اگر بنا بر یکی شدن فرق اسلامی بود، علمای شهیر اعصار گذشته اقدام به این موضوع می نمودند. عده ای نیز این بحث را سیاسی دانسته و آن را تهدیدی برای حکومت و مرز های خود می دانستند. عده ای نیز صحبت کردن از وحدت جامعه اسلامی را مخالفت با موضوعی می دانستند که خداوند اگر می خواست جلوی آن را می گرفت و متوقفش می کرد.
بصورت کلی می توان تبیین نمود که گروه های مخالف موضوع وحدت، -در صورتی که قسمتی از آن ها که با هرگونه پیشرفت مسلمانان مخالفند و در اصل گرگ در لباس میش هستند، را حذف کنیم.- وحدت امت اسلامی را با یکسان سازی همه در جامعه اسلامی اشتباه گرفته اند. تفاوت این جا است که در برداشت مخالفین وحدت، قرار است شیعه، سنی و سنی، شیعه شود. در حالیکه منظور حضرت امام چیز دیگری بوده است.
تفکر در وحدت امت اسلامی بر آن است که شیعه و سنی با حفظ اعتقادات متفاوت خود، به ریسمان مشترکات موجود در میانشان که کم هم نیست، چنگ بزنند. و از اختلافات داخلی خارج شده و صف مستحکمی در برابر دشمنان اسلام ایجاد کنند. این بر داشت های غلط نشان از نا آگاهی و تندروی است که البته یکی از دلایل تندروی نیز همین نا آگاهی می باشد.
استراتژى مبارزاتى حضرت امام (ره) درجهت ایجاد بستر و شرایط لازم براى تحقق وحدت و هم یارى در جهان اسلام، اصولا روى دو محور عمده تمرکز یافته است: "حرکت فکرى - فرهنگى" و "حرکت سیاسى- عملى". امام (ره) با توجه به مراحل مبارزه، "تعلیم وتربیت" سیاسى را زیربناى حرکت سیاسى دانسته و اولین وظیفه مردم را در تحقق و توسعه، امر "تبلیغ" و "تعلیم" قرار داده است.
در این زمینه امام خمینی (ره) فرمودهاند:
"وظیفه ما این است که از حالا براى پایه ریزى یک دولت حقه اسلامى کوشش کنیم، تبلیغ کنیم، تعلیمات بدهیم، همفکر بسازیم، یک موج تبلیغاتى و فکرى بوجود آوریم تا یک جریان اجتماعى پدید آید و کم کم توده هاى آگاه، وظیفه شناس و دیندار در نهضت اسلامى متشکل شده قیام کنند و حکومت اسلامى تشکیل دهند. تبلیغات و تعلیمات دو فعالیت مهم و اساسى ماست."
لذا جهت بر داشتن گامی کوچک در امر تبلیغ تعلیم معنای صحیح وحدت امت اسلامی مطالبی ارائه خواهد شد.
در واقع این دین اسلام است که به عنوان منشا حقیقی وحدت اسلامی در جامعه فرامرزی اسلام نقش آفرینی می کند. این پایه وحدت بالاصاله هویت و ریشه اصلی خود را از فطرت پاک انسان می گیرد. که این فطرت پاک، همانا بزرگ ترین نعمت خداوندی است که در نهاد مردم همه جوامع به ودیعت قرار داده است.
اگر دقیق نگاه کنیم تغییرات و تحولاتی که در این دین فطرت نهاد از ابتدا تا زمان آخرین پیامبر الهی حضرت محمد (ص)، ایجاد شده است در اصل مربوط به فروع احکام بوده است و دلیل این تغییرات مبرهن است که به دلیل تنوع موقعیت های حیات انسانی در جوامع مختلف و بر حسب رشد جوامع انسانی بوده است و اصالت و شاکله کلی این دین الهی همواره از ابتدا تا به تکامل نهایی رسیدن، هیچ گونه تغییری نکرده است. در این رابطه می توان ساختمانی را مثال زد که طراح و سازنده، آن را چند طبقه طراحی می کند و می سازد، اما بر حسب نیاز مصرف کننده آن ساختمان، طبقات متفاوت را مرحله به مرحله افتتاح می نماید.
خداوند متعال در قرآن کریم در بیان این موضوع که دین ابراهیم نبی (ع) همان دین فطرت است که بر همه پیامبران نازل شده است می فرماید:
"شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا والذی اوحینا الیک و ما وصینا به ابراهیم و موسی و عیسی ان اقیمو الدین ولا تتفرقوا فیه". (سوره شوری- آیه 13)
"از دین همان را برای شما تشریع کرده است که به نوح توصیه فرموده و آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی (علیهم السلام) توصیه نمودیم اینکه دین را بر پای دارید و در آن پراکنده نشوید."
بنابراین، حداقل در نگاه اسلامی، مبنای وحدت امت اسلامی از فطرت انسانی و از دینی که بر حسب فطرت از سوی خداوند و به وسیله پیامبران به جامعه انسانی ارائه شده است. که بر حسب آیه سیزدهم سوره شوری، این دین پس از حضرت نوح و پیامبران پیشین به وسیله حضرت ابراهیم وحضرت موسی و پیامبران یهود و حضرت عیسی تبلیغ و ارائه شده است.
پس ارکان و اجزا اصلی وحدت جامعه اسلامی باید بر حسب فطرت پاک انسانی و دین فطرت نهاد اسلام باشد، تا در نهایت بتواند موجب استحکام این جامعه فرا مرزی و گسترش آن گردد.
در قسمت بعد به تبیین و تحلیل ارکانی که جامعه اسلامی را به وحدت خواهد رساند و هر مسلمانی باید به آنها مقید و پایبند باشد؛ خواهیم پرداخت.
ادامه دارد...
پایان پیام/
نظر شما