رمزگشایی از اهداف 1+5

تحلیل مذاکرات ایران و 1+5 و تصمیمات و حواشی آن، با نگاهی ساده و بر مبنای اعتماد سازی و رفع نگرانی نمی تواند پاسخگوی تحولات صورت گرفته در طول این مذاکرات باشد.

خبرگزاری شبستان: پس از به نتیجه نرسیدن مذاکرات پی در پی آژانس بین المللی انرژی اتمی در وین و تهران، حول پرونده هسته ای ایران، نگاه های سیاستمداران در جامعه بین المللی در انتظار مذاکرات ژانویه ایران و کشورهای 1+5 بود. در راستای مذاکرات تهران و آژانس، ایران درخواست تدوین مدالیته ای را داشت که به صورت فاز به فاز به پیش رفته و با برداشتن هر قدم از سوی ایران، غرب و آژانس نیز قدمی را بردارند. این در خواست ایران درپی درخواست های مکرر آژانس برای بازدید از پارچین صورت گرفت، در حالی که آژانس از ارائه مدارک مورد ادعای خود مبنی بر فعالیت های هسته ای نظامی در این منطقه سر باز می زد.

 
عدم اختیار آژانس برای تدوین این مدالیته و مذاکره بر سر مسئله امتیاز دهی و امتیاز گیری، موجب این شد که پس از 7 ماه مجددا مذاکرات ایران و 1+5 مورد توجه قرار گیرد. اما "هلگا اشمیت"، معاون کاترین اشتون جمعه‌شب در گفتگوی تلفنی با "علی باقری" معاون سعید جلیلی اعلام کرد؛ 1+5 آمادگی لازم برای برگزاری مذاکرات در ماه ژانویه را ندارد و تاریخ جدیدی در این گفتگو برای ماه فوریه پیشنهاد کرد. اگر چه در ظاهر بهانه غرب برای به تاخیر انداختن مذاکرات، عدم پذیرفتن استانبول به عنوان مکان مذاکرات از سوی ایران و پیشنهاد کردن قاهره بوده است. اما باید توجه داشت که قاهره سابقه برگزار کردن کنفرانس های بزرگ بین المللی را دارد و مکان مناسبی برای برگزاری چنین مذاکراتی می باشد. ضمن این که به لحاظ جهت گیری های سیاسی نیز در نقطه مقابله با غرب قرار ندارد. بر این اساس به نظر می رسد که عقب انداختن تاریخ مذاکرات باید با هدف دیگری انجام شده باشد.


به منظور یافتن پاسخی مناسب برای این اقدام غرب، ابتدا می بایست به درک صحیحی از اهداف مذاکرات و نیز برخورد تحریمی غرب با پرونده هسته ای ایران پی ببریم. آنچه در ظاهر امر وجود دارد، عدم اطمینان غرب نسبت به صلح آمیز بودن پرونده هسته ای ایران است. بر این اساس اقداماتی تحریمی در این راستا صورت گرفته است و مذاکرات نیز برای رفع نگرانی های غرب و رفع تحریم ها در جریان است. اما واقعیت این است که این تعریف نمی تواند منعکس کننده فضای حاکم بر مذاکرات ایران و 1+5 باشد.


در واقع باید این مطلب را در نظر گرفت که در مشی حاکم بر روابط بین الملل، تفکیک مسائل مورد اتفاق یا اختلاف، قابل انجام نیست. بدین معنی که در ارتباط با پرونده هسته ای ایران، مسائل مترتب بر آن از کلیات حاکم بر روابط میان ایران و غرب غیر قابل تفکیک است. بر این اساس مشکل پرونده هسته ای ایران با اعتماد سازی ایران و بازرسی غرب و اطمینان از عدم نظامی بودن این فعالیت ها قابل حل نیست. به همین علت است که مذاکرات ایران و غرب پس از سال ها و پس از اعتماد سازی های بسیار هنوز به نتیجه قابل توجهی نرسیده است.


در واقع باید اذعان کرد که تحلیل پرونده هسته ایران نیز باید در متن تقابلات منطقه ای و بین المللی ایران و غرب صورت پذیرد. بر این مبنا تحولات سوریه و عراق و فلسطین و دیگر کشورهای منطقه در نتیجه این پرونده موثر است. در تحلیلی بر این مبنا و با در نظر گرفتن این فاکتورها، باید اذعان کرد که غرب در حال فشار به ایران به منظور شکستن مقاومت آن در منطقه است. به طور مثال بر کسی پوشیده نیست که مقاومت امروز در سوریه به پشتوانه قدرت منطقه ای ایران برقرار است. در نتیجه فشار به ایران می تواند امر را در جبهه های دیگر برای غرب تسهیل کند.


از این منظر باید گفت که مذاکره با غرب موقعی به نتیجه می رسد که دامنه امتیاز دهی ها به مسائل سیاسی منطقه ای گسترده شود. این نکته در اظهار نظرها و مقالات نظریه پردازان سیاسی غرب مشهود بوده است. در تمامی این اظهار نظرها در کنار مسائل هسته ای، دست کشیدن ایران از حمایت سوریه، حزب الله و حماس در مقابل رفع تحریم ها پیشنهاد شده است.


بر این اساس در ارتباط با عقب افتادن تاریخ مذاکرات نیز باید از همین منظر وارد شد و از همین زاویه به موضوع نگاه کرد. آخرین دور مذاکرات در خرداد ماه و در مسکو انجام شده است و پس از آن توافق طرفین برای انجام دوباره مذاکرات به نتیجه ای نرسیده است. هم اکنون نیز پس از 7 ماه بار دیگر مذاکرات از سوی غرب عقب انداخته می شود.


بررسی دور جدید مذاکرات ایران از استانبول تا امروز نشان از این دارد که این مذاکرات بر یک محور واحد و بر اساس هدفی واحد از سوی غرب پیگیری می شود. مذاکرات ایران و 1+5 پس از مدت ها تعطیلی، زمانی مجددا آغاز می شود که تحریم های وسیع بر علیه ایران استارت خورده است. غرب امیدوار است که حاکمیت در ایران در برابر این تحریم های جدید عقب نشینی کند، اما پس از سه دور مذاکرات در استانبول، بغداد و مسکو متوجه می شود که با این ترفند نمی تواند جمهوری اسلامی را وادار به عقب نشینی کند.


در پلان بعدی این طرح، غرب به تاثیر تحریم ها بر مردم ایران چشم دوخته است. آمریکا و هم پیمانانش امیدوارند با فشار فزاینده اقتصادی بر مردم، به نتیجه ای مورد قبول در انتخابات ریاست جمهوری ایران دست پیدا کنند. در واقع برنامه ریزی برای مذاکره با دولت جدید صورت گرفته است و هم اکنون افقی در مذاکرات مشهود نیست فلذا مرتبا به تعویق می افتد. البته این نکته که مسائل کلانی چون پرونده هسته ای در ایران با عوض شدن دولت ها تغییر نمی کند، از چشم غربی ها پنهان نمانده است. اما آن ها امیدوارند با فشار بر مردم هم دولت مورد پسند غربی ها را بر سر کار بیاورد و هم پس از آن فشار های مردمی به همراه مشی دولت جدید سبب ساز فشار بر نظام شود تا در این خصوص و در خصوص مسائلی چون سوریه تغییر رویه دهد.
 

بر این مبنا تا انتخابات ایران یا مذاکراتی انجام نخواهد شد و یا حداقل این که نتیجه ای را در بر نخواهد داشت. تا آن تاریخ تنها دو طرف تلاش خواهند کرد خود را طرفدار مذاکرات جلوه دهند و حرکت عملی ای در این مسیر صورت نخواهد گرفت.
 

ضمنا باید متذکر شد که در مسیر تقابل جدید نقش مردم بیش از پیش نمایان شده است و تصمیم گیری آن ها پایان ماجرا را تعیین خواهد کرد


پایان پیام/
 

کد خبر 222183

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha