خبرگزاری شبستان؛ میزان در ریاضت باطل و ریاضت شرعی صحیح، قدم نفس و قدم حق است. اگر سالک به قدم نفس حرکت کرد و ریاضت او برای پیدایش قوای نفس و قدرت و سلطنت آن باشد، ریاضت باطل و سلوک آن منجر به سوء عاقبت می باشد. و دعوی های باطله نوعاً از همین اشخاص بروز می کند. واگر سالک به قدم حق سلوک کرد و خداجو شد، ریاضت او حق و شرعی است، و حق تعالی از او دستگیری می کند به نص آیه شریفه که می فرماید: (والذین جاهدوا فینا لنهدیّنهم سبلنا) (1) کسی که مجاهده کند در راه ما، هر آینه هدایت می کنیم او را [به] راههای خود. پس کارش به سعادت منجر شده، خودی از او افتد و خودنمایی از او دور گردد و معلوم است کسی که اخلاق حسنه خود و ملکات فاضله نفس را به چشم مردم بکشد و ارائه به مردم بدهد، قدمش قدم نفس است و خودبین و خودخواه وخودپرست است، و با خودبینی، خداخواهی و خدابینی، خیالی است خام و امری است باطل و محال. مادامی که مملکت وجود شما از حب نفس و حب جاه و جلال و شهرت و ریاست به بندگان خدا پُر است، نمی توان ملکات شما را ملکات فاضله دانست و اخلاق شما را اخلاق الهی شمرد. کارکن در مملکت شما شیطان است، و ملکوت و باطن شما صورت انسان نیست. و پس از گشودن چشم برزخ ملکوتی خود را به صورت غیر انسان، مثل یکی از شیاطین مثلا، می بینید.
حصول معارف الهیه و توحید صحیح از برای همچو قلبی که منزلگاه شیطان است محال است و تا ملکوت شما ملکوت انسانی نباشد و قلب شما از این اعوجاج ها و خودخواهی ها پاک نباشد، منزل حق تعالی نباشد. در حدیث قدسی است که می فرماید: «لا یسعنی ارضی و لا سمائی، بل یسعنی قلب عبدی المؤمن»(2).
تو در سلک منافقین هستی گرچه به خیال خود مسلمانی
هیچ موجودی آینه جمال محبوب نیست، مگر قلب مؤمن. متصرف در قلب مؤمن حق است نه نفس. کارکن در وجود او محبوب است. قلب مؤمن خودسر نیست، هرزه گرد نیست: «قلب المؤمن بین إصبعی الرحمن، یقلبّه کیف یشاء»(3) دست حق در مملکت قلب او متصرف است، تقلیب و تقلب قلب او با خود حق تعالی است. ای بیچاره! تو که عابد نفسی و متصرف در قلب تو شیطان و جهل است و دست تصرف حق را از قلب خود منقطع کردی، چه ایمانی داری که مورد تجلی حق و سلطنت مطلق گردی؟ پس، بدان تا به این حال هستی و این رذیله «خودنمایی» در تو است، تو کافر بالله هستی و در سلک منافقین محسوب می شوی، گرچه به خیال خود مسلمی و مؤمن به خدایی.
ای عزیز بیدار شو و پنبه غفلت را از گوش بیرون کن و خواب غفلت را بر چشم خود حرام نما، و بدان که تو را خدای تعالی برای خود آفریده، چنانچه در حدیث قدسی می فرماید: «یابن آدم خلقت الأشیاء لأجلک، و خلقتک لأجلی»(4) یعنی ای پسر آدم! همه چیز را برای تو آفریدم و تو را برای خود آفریدم... تو و قلب تو یکی از نوامیس الهیه هستید، حق تعالی غیور است نسبت به ناموس خود، این قدر پرده دری مکن به ناموس حق تعالی، دست درازی را روا مدار. بترس از غیرت حق تعالی که تو را در این عالم همچنان رسوا کند که هرچه خواهی اصلاح کنی نتوانی. تو در مملکت خود در حضور حضرات ملائکه و انبیاء عظام، پرده ناموس الهی را پاره می کنی، و اخلاق فاضله را، که به واسطه آنها اولیا تشبّه به حق پیدا می کنند، تسلیم غیر حق می کنی و قلب خود را به دشمن حق می دهی و شرک می ورزی در باطن ملکوت خود. بترس از آنکه حق تعالی علاوه بر آنکه ناموس ملکوت تو را پاره کند و تو را پیش انبیاء عظام و ملائکه مقربین مفتضح و رسوا کند، در همین عالم تو را مفتضح کند به فضیحتی که جبران پذیر نباشد و پاره شدن عصمتی که وصله بردار نباشد. حق تعالی «ستّار» است، ولی «غیور» هم هست، «ارحم الراحمین» است، ولی «اشدّ المعاقبین» نیز هست. ستر می فرماید تا وقتی از حد نگذرد. ممکن است خدای نخواسته این کار بزرگ و این رسوایی ناهنجار غیرت را بر ستر غلبه دهد (5).
از این راه محبوب قلوب شوید
خدای تبارک و تعالی به واسطه احاطه قدرتش در جمیع موجودات و بسط ( گسترش) سلطنتش در تمام کائنات و احاطه قیومیش به کافّه (تمام) ممکنات، تمام قلوب بندگان در تحت تصرف او و به ید قدرت و در قبضه سلطنت اوست، و کس دیگر را در قلوب بندگان بدون اذن قیومی و اجازه تکوینی او تصرفی نیست و نخواهد بود. خود صاحبان قلب نیز بی اذن و تصرف حق تعالی تصرف در قلوب خود ندارند و بدین معنی اشارةً کنایةً و صراحةً در قرآن و اخبار اهل بیت (ع) اِخبار شده است (6). پس خدای تبارک و تعالی صاحب قلب و متصرف در اوست، و شما که یک بنده ضعیف عاجز هستید نمی توانید تصرف در قلوب کنید بی تصرف حق، بلکه اراده او قاهر (غالب و پیروز) است بر اراده شما و همه موجودات، پس ریا و سالوس شما اگر برای جلب قلوب عباد است و جانب دلها نگاه داشتن و منزلت و قدر در قلوب پیدا کردن و اشتهار به خوبی یافتن است، این از تصرف شما به کلی خارج و درتحت تصرف حق است. خداوند قلوب و صاحب دلها به هر کس می خواهد قلوب را متوجه می فرماید... پس ای عزیز! نام نیک را از خداوند بخواه. قلوب مردم را از صاحب قلب خواهش کن با تو باشد، تو کار را برای خدا بکن، خداوند علاوه بر کرامت های اخروی و نعمت های آن عالم، در همین عالم هم به تو کرامت ها می کند، تو را محبوب می نماید. موقعیت تو را در قلوب زیاد می کند. تو را در دو دنیا سربلند می فرماید(7).
پی نوشت ها :
1. - سوره عنکبوت،آیه 69.
2. - من در آسمان و زمین نگنجم، ولی در دل بنده مؤمنم جای گیرم. این حدیث با اندکی تغییر در عوالی اللئالی، ج 4، ص 7، و بحارالانوار، ج 55، ص 39، و المحجة البیضاء، ج 5، ص 27 و احیاء علوم الدین، ج 3، ص 17 آمده است.
3. - حق تعالی می فرماید: (واعلموا أنّ الله یحول بین المرء و قلبه)؛ و بدانید که خدا در میان شخص و قلب او حایل می گردد (سوره انفال: آیه 24) و «فإنّ القلوب بین اصبعین من اصابع الله، یقلبها کیف یشاء ساعة کذا و ساعة کذا و أنّ العبد ربّما وفّق للخیر» (همانا قلبها درمیان دو انگشت از انگشتان خداوند قرار دارند. آن ها را هر گونه بخواهد زمانی اینچنین و زمانی آنچنان می گرداند و بسا که بنده توفیق کار نیک یابد). بحارالانوار، ج 72، ص 48.
4. - علم الیقین، ج 1، ص 381.
5. - شرح چهل حدیث، ص 46- 45.
6. - از جمله آیات قرآن که به این مطلب اشاره مستقیم دارد آیه 24 سوره انفال است که می فرماید: (أنّ الله یحول بین المرء وقلبه) و بدانید که خدا میان شخص وقلب او حائل می گردد. (سوره انفال: آیه 24).
7. - شرح چهل حدیث، ص 40- 39.
منبع: در محضر روح الله «نصایح»/حسن قدوسی زاده /انتشارات معارف
پایان پیام/
نظر شما