خبرگزاری شبستان: زراره گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: اگر زمان غیبت فرزندت مهدی(ع) را درک کردم چه کنم؟ فرمود : این دعا را بخوان: اللهم عرفنی نفسک، فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف رسولک. اللهم عرفنی رسولک فانک ان لم تعرفنی رسولک لم اعرف حجتک. اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی(1)؛ (خدایا خودت را به من بشناسان که اگر تو خودت را به من نشناسانی، پیامبرت را نتوانم شناخت. خدایا پیامبرت را به من بشناسان که اگر تو پیامبرت را به من نشناسانی، حجت ات را نتوانم شناخت. خدایا حجت خود را به من بشناسان که اگر تو حجت ات را به من نشناسانی، از دینم گمراه خواهم شد.
1. معرفت ها را از خدا باید طلبید.
2. شناخت پیامبر(ص) تابع شناخت خدا و شناخت حجت متفرع بر شناخت پیامبر(ص) است.
3. اگرچه بدون شناخت خدا و پیامبر(ص)، شناخت حجت ممکن نیست، اما گمراهی از دین در اثر عدم شناخت حجت لازم می آید.
به عبارت دیگر: عدم گمراهی از دین بدون شناخت حجت تضمین نمی شود و بدیهی است که هر دعایی، تنها پشتوانه حرکت به حساب می آید، اصل دعا ابراز نیاز درونی و طلب تایید الهی در حرکت بیرونی است.
نیاز به معرفت که احساس شد و حرکت برای کسب معارف که توسط بنده آغاز گردید، اگر دل با خدا باشد و گام در راه او قر ار گیرد، وصول به معرفت تضمین شده است.
قل ما یعبو ربی لولا دعاوکم(2)، بگو ! اگر دعای شما نباشد، پروردگار من به شما عنایتی نکند.
تقیه به عنوان سلاح مقاومت
امام رضا(ع) فرمود: لادین لمن لاورع له، و لاایمان لمن لا تقیة له، ان اکرمکم عند الله اعملکم باالتقیة، فقیل له: یابن رسول الله! الی متی؟ قال: الی یوم الوقت المعلوم، و هو یوم خروج قائمنا اهل البیت. "کسی که از گناه نپرهیزد، دین ندارد و کسی که تقیه نداشته باشد ایمان ندارد، همانا گرامی ترین شما نزد خدا کسی است که به تقیه بیشتر و بهتر عمل کند(3)
گفته شد: ای فرزند رسول خدا! تاکی؟
فرمود: تا روز وقت معلوم، که همان روز ظهور و زمان قیام قائم ما اهل بیت است.
تقیه هرگز به معنای دم فروبستن و بی تفاوت ماندن و بنا به مصلحت اصطلاحی رفتار کردن و نان به نرخ روز خوردن نیست. تقیه هرگز به معنای دست کشیدن از آرمان ها و همراه شدن با هرکس و ناکس نیست. تقیه ای که از وظایف شیعیان در دوران غیبت حضرت مهدی(ع) شمرده شده و ارزشی هم سنگ با تقوا دارد و عدم رعایتش مساوی با بی ایمانی شمرده شده، نوعی سلاح مقاومت است.
امام صادق(ع) در تفسیر آیات (95 تا 97) سوره کهف که درباره بنای سد توسط ذوالقرنین است و طی آنان از سدی بلند که دشمنان نتوانند بر فرازش روند و از شکافتنش ناتوان باشند، حکایت شده است. می فرماید: اذا عملت بالتقیة لم یقدروا لک علی حیلة و هو الحصین وصار بینک و بین اعداء الله سدا لا یستطیعون له نقبا، "هنگامی که به تقیه عمل کنی چاره ای علیه تو نمی یابند، و نمی توانند با تو نیرنگ بازند و آن به مانند دژی استوار و محکم است و بین تو و دشمنان خدا سدی نفوذناپذیر ایجاد می کند.(4)
پس تقیه، چاره ای برای امان ماندن از دشمن مقتدر و فرصتی برای قدرت یافتن خویش است تا نیروها بیهوده هدر نروند و در موقع مناسب توان ضربه زدن به دشمن را داشته باشند.
پی نوشت ها:
1.کافی، ج2، ص135، باب فی الغیبة
2.سوره فرقان، آیه 77
3.کمال الدین، ج2، باب35، ص371
4.تفسیر نورالثقلین، ج3 ذیل آیه شریفه، حدیث 232
برگرفته از کتاب "امامت، غیبت، ظهور"
ادامه دارد/
نظر شما