بیداری اسلامی و چشم انداز روابط جدید بین ایران و مصر

بیداری اسلامی در مصر و روی کار آمدن دولت اسلام گرا با در نظر گرفتن شرایطی خاص از منظر هر دو کشور می تواند سرمنشاء آغاز روند نزدیکی دو کشور به یکدیگر گردد.

خبرگزاری شبستان: وزیر امور خارجه کشورمان به قاهره سفر کرده و گفته است که بحران سوریه، موضوع فلسطین و روابط دوجانبه محور گفتگوهای او با مقامات مصری را تشکیل می دهد. حوادث ژانویه 2011 و روی کار آمدن دولت اسلام گرا با در نظر گرفتن شرایطی خاص از منظر هر دو کشور می تواند سرمنشاء آغاز روند نزدیکی دو کشور به یکدیگر گردد. این تحولات که موجب برخی تغییرات شکلی و ماهوی در نظام حکومتی مصر شده است در سطح منطقه ای می تواند نوید بخش تغییر موازنه ها و معادلات قدرت باشد. ایران و مصر به عنوان دو کشور تاثیر گذار منطقه باید در خصوص برقراری روابط با یکدیگر باید اهمیت نوع روابط خود بر منطقه را نیز همواره مدنظر داشته باشند.
مصر و ایران بی شک هر دو جزئی از پایه های تمدنی جهان محسوب می شوند. فرهنگ در این دو کشور عاملی تاثیر گذار و برجسته بوده و هست . اما روندهای سیاسی همواره موجب نزدیکی و دوری این دو از یکدیگر شده است. آخرین دوری دو کشور از یکدیگر که در تاریخ 10 اردیبهشت 1358 آغاز شد، اما حوادث ژانویه 2011 در مصر می تواند سرمنشاء آغاز روند نزدیکی دو کشور به یکدیگر گردد. در ادامه به بررسی مختصر روابط جمهوری اسلامی ایران و مصر، با عطف به تحولات اخیر مصر و شکل گیری جایگاه منطقه ای جدید آن، خواهیم پرداخت.
معاهده کمپ دیوید و امضای آن نقطه عطفی در روابط ایران و مصر بود. سفر سادات به بیت‌المقدس و سپس انعقاد پیمان کمپ دیوید مقارن با وقوع انقلاب اسلامی ایران بود. از این رو با پیروزی انقلاب، روابط تهران با قاهره در اعتراض به انعقاد این معاهده قطع شد .انقلاب اسلامی، انقلابی ضدصهیونیستی و ضدامریکایی بود و طبعاً نمی‌توانست رابطه مثبتی با حکومت سادات که سرسپرده صهیونیستها شده بود داشته باشد. جمهوری اسلامی ایران 2 ماه پس از پیروزی انقلاب و 9سال پس از بازگشایی مجدد مناسبات تهران و قاهره‌، روابط خود را با مصر به دستور امام خمینی (ره‌) قطع کرد . با این حال امام خمینی(ره) در حکم خود مبنی بر قطع رابطه با قاهره به هیچ یک از این دشمنی‌ها اشاره نکرد و تنها پیمان کمپ دیوید را که خیانتی به کل جهان اسلام بود، مورد اشاره قرار داد.اما این ماجراها در ادامه روابط پر تنشی تری را خلق کرد. ایران از چندین ملیت اسیر جنگی گرفته بود که در میان آن ها نیروهای نظامی مصری نیز مشاهده می شدند. اما مصر هم از سوی دیگر مدعی بود که ایران با تشجیع و بسیج اسلام گرایان قصد براندازی حکومت مبارک را دارد. البته مصری ها هیچ گاه نتوانستند اتهامات شان به ایران را به اثبات برسانند. در نتیجه بالاگرفتن این بحث ها، وزارت خارجه مصر در 12 اردی بهشت 1366 با احضار کاردار ایران، تصمیم دولتش را در بستن دفتر حفاظت منافع ایران به بهانه دست داشتن در خرابکاری و ارتباط با گروه های تروریستی به او اعلام کرد. بعد از اتمام جنگ تحمیلی، ایران مبتنی بر سیاست های سازندگی و از آن جا که برای بازسازی به برقراری ارتباط با کشورهای عرب منطقه نیازمند بود، برای نشان دادن حسن نیت، اقدام به آزادسازی تعدادی از اسرای مصری نمود.

این مسئله با گشاده رویی مصر مواجه شد. روابط تاحدودی نزدیک شده و نهایتا در سال 1370، دفاتر حافظ منافع دوباره راه اندازی شدند.(10) دهه 90 میلادی دهه ای نسبتا مطلوب برای دو کشور محسوب می شد و در عین حالی که مصر و ایران به لحاظ روابط دیپلماتیک، قطع رابطه کرده بودند اما رابطه های حداقلی برخلاف دوره 70-1366 هم چنان ادامه داشت. در دوران اصلاحات تلاش های بسیاری برای از سرگیری روابط صورت پذیرفت اما به دلایل مختلفی این امکان فراهم نشد. کار به جایی رسید که حتی گفته شد که متن بیانیه مشترک ایران و مصر در خصوص از سرگیری روابط تهیه شده و به زودی منتشر خواهد شد. در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد هم این تلاش ها ادامه پیدا کرد تا جایی که احمدی نژاد از آمادگی ایران برای بازیابی روابط سیاسی با مصر طی یک روز اطلاع داد. بنابراین در این بررسی تاریخی مشخص می گردد که موانع برقرای روابط دو کشور بعضا سطحی هستند و با مداخلات و توصیه ها و فشاری های منطقه ای و بین المللی از سوی کشورهایی که به هیچ وجه خواهان برقراری روابط حسنه سیاسی ایران و مصر نیستند که پیش رفته اند. ایران و مصر به دلیل فرهنگی و مذهبی و مواضع منطقه ای نقاط اشتراکی دارند که با کار بر روی آن نقاط و نادیده گرفتن بعضی از اختلافات که در میان هر دو کشوری می تواند وجود داشته باشد روابط خود را از سر گیرند.

ایران و مصر به عنوان دو کشور اسلامی با اهمیت منطقه ای بسیار بالا باید روابط نزدیکی داشته باشند چرا که این موضوع دیگر کشورهای مسلمان منطقه را نیز منتفع خواهد نمود . درک کشورهای منطقه مبنی بر ضرورت تقویت همگرایی منطقه ای مبنی بر اینکه با توجه به وضعیت نامناسب امنیتی منطقه و حضور نیروهای بیگانه درعراق و افغانستان و از سوی دیگر وخامت اوضاع در سرزمین های اشغالی تحولات منطقه به شدت به سمت تشتت و تشنج متمایل شده است. از این رو، کشورهای عربی دریافته اند که یکی از مهم ترین ابزارهای کاهش بحران ها، ایجاد رابطه مستقیم با کشورهای منطقه به ویژه کشورهایی است که به نوعی در کانون بحران به سر می برند.

ایران کشوری است که به هر حال به واسطه پرونده هسته ای آن وحمایتش از حزب ا... و حماس، هرچند با بحران ها و تهدیدهای بین المللی مواجه است اما از نفوذ قابل توجهی در کشورهای منطقه برخوردار است و می تواند در مواقع نیاز از پتانسیل خود استفاده کند. ازاین رو کشورهای منطقه تلاش می کنند با ایجاد رابطه مستقیم با ایران،به نوعی از گسترش و شدت بحران های منطقه ای بکاهند؛ قاعده ای که طبیعتا مصر نیز از آن تبعیت می کند. شاید مصری ها به این نتیجه رسیده اند که اوضاع کنونی منطقه به هیچ وجه به نفع مصالح آنها نیست و اگر قرار است از بحران های منطقه ای خود را دور نگه دارند، باید با یکی از وزنه های تاثیرگذار منطقه یعنی ایران رابطه برقرار کنند. همچنین جلوگیری از رشد افراطگرایی فرقه ای در منطقه و تحکیم روابط میان متحدان منطقه ای دو کشور نیز از دلایل دیگر وجوب برقرای روابط حسنه میان ایران و مصر می باشد.
نویسنده: اقدس اقبال

پایان پیام/


 


 

کد خبر 215785

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha