به گزارش خبرگزاری شبستان، سیامک انصاری بعد از حضور در سریال «پاورچین» و از زمانی که به عنوان پای ثابت کارهای مدیری انتخاب شده تا حالا مصاحبههای گوناگونی انجام داده و در هر کدام ازآنها درباره ابعاد گوناگون کارهای مدیری حرفهای جالبی زده. اما در مصاحبه جدیدش با دوهفتهنامه ایدهآل به نکاتی اشاره کرده که شاید هیچوقت پیش از این در جایی منتشر نشده. بخشهای جالبی از این مصاحبه را مرور میکنیم.
«پاورچین» به جای خارج!
سیامک انصاری به نحوه آشناییاش با مهران مدیری اشاره کرده و گفته که مدیری قرار بوده بعد از «جُنگ 77»، سریالی را شروع کند اما به جای سریال، سراغ کار آیتمی رفته و انصاری هم که از کارهای آیتمی خوشش نمیآمده، سه روز بیشتر با آنها همکاری نکرده. البته خودش معتقد است که اشتباه بزرگی انجام داده و تجربه خوبی از دستش رفته. تا یانکه قضیه ساخت سریال پاورچین به میان آمده. او در این باره میگوید: «پاورچین اولین کاری بود که با مدیری انجام دادم، در حالی که قصد داشتم از ایران بروم. باورتان نمیشود اما من پشت دیوار لوکیشن پاورچین، ساعتها راه رفتم تا تصمیم بگیرم بمانم یا برای همیشه بروم که البته انتخابم ماندن بود».
زندهیاد خسرو شکیبایی، کاندیدای نقش سپهر
انصاری درباره پاورچین به نکته جالبی اشاره کرده و گفته که قبل از او، بازیگران گوناگونی برای نقش سپهر تست داده بودند که یکی از آنها زندهیاد خسرو شکیبایی بوده. با اینکه کاراکتر سپهر هیچجوره شباهتی به شیوه بازی شکیبایی ندارد، احتمالا پیمان قاسمخانی در صورت حضور او قصد داشته، شخصیت سپهر را طور دیگری تعریف کند. البته آنطور که از شنیدهها برمیآید، مدیری برای نقش پدرخوانده «مرد هزار چهره» هم ابتدا به جای علیرضا خمسه، زندهیاد خسرو شکیبایی را در نظر داشته که به دلایلی امکانپذیر نشده. درباره نقش سپهر، آنطور که انصاری میگوید، پیمان قاسمخانی واسطه شده تا انصاری به مدیری معرفی شود.
مدیری اول از همه انصاری را میبیند
سوالی که همیشه برای خیلی از مخاطبان وجود داشته این بوده که چرا مدیری بعد از «پاورچین» در تمام کارهایش از جمله «نقطهچین»، «جایزه بزرگ»، «شبهای برره»، «باغ مظفر»، «مرد هزار چهره»، «مرد دو هزار چهره»، «قهوه تلخ» و حالا هم «ویلای من»، سراغ سیامک انصاری رفته و همیشه نقش پررنگی برای او در نظر میگیرد؟ این مساله در گفتوگو با خشایار الود به نحوی جواب داده شده. الوند گفته: «رابطه مدیری با سیامک مثل کیمیایی با وثوقی یا مهرجویی با شکیبایی است. وقتی شروع میکنیم طرح اولیه را با مدیری در میان بگذاریم، اول از همه او را میبیند. مثلا تا میگوییم یک روزنامهنگار قرار است تبعید شود به ناکجاآبادی به اسم برره،مهران میگوید اینکه سیامک است! یا در «مرد هزار چهره» که نقش اول یک آدم متوهم شهرستانی بود مهران آنجا هم سیامک را انتخاب کرد، ولی این دفعه جلویش ایستادیم».
«شبهای برره» چه ناتمومه!
با اینکه نقش نیما زند کریمی در «قهوه تلخ» بیشتر از سایر کارهای انصاری دیده شد و مورد توجه قرار گرفت، اما خودش همچنان معتقد است که «شبهای برره» بهترین کارش بوده، چرا که در این گفتوگو که خلاصه آن در صفحه فرهنگ و هنر روزنامه هفت صبح به چاپ رسیده گفته است: «به نظر ما اوج کار ما در شبهای برره بود، وقتی که همه چیز سر جای خودش قرار داشت. من نمیتوانم به عنوان کسی که در 99 درصد سکانسهای شبهای برره حضور داشته از رضایتم بگویم. آدم دیگر چه میخواهد؟ رضایتی که من در شبهای برره به دست آوردم برای خودم در حدی است که می توانم به آن خوشبین باشم، یعنی بعد زا این کار میتوانستم خودم را بکشم».
بی مهران هرگز!
سیامک انصاری با اینکه به خاطر موفقیتهای چند وقت اخیرش، میتواند گزینه پیشنهادی خیلی از کارهای سینمایی باشد، اما با قاطعیت گفته که بازیگر سینما نیست و همین چند کاری هم که بازی کرده به لطف دوستان بوده و بس! او گفته: «وقتی من از کاری که دارم با این گروه انجام میدهم راضیام، اساسا چه نیازی هست به اینکه تغییر مسیر دهم؟ برای همه ما کار کردن با مدیری خیلی راحت است. علت اینکه او جمع را حفظ میکند، همین است. بچهها هم البته کار سختی دارند، اما با مهران همه چیز سادهتر پیش میرود، چون او خوب برخورد میکند. ما طی کار، پیشنهادیهای یهم داریم و خیلی زود به نتیجه میرسیم». او نهایتا نتیجه گرفته که حالا حالاها دست از مهران مدیری و گروه همیشگیاش برنخواهد داشت.
مرد خوشخنده پشت صحنه
سیامک انصاری به بازیگر خوشخنده پشت صحنه کارهای مدیری شهرت دارد. آنطور که در پشت صحنه کارهایی مثل «پاورچین»، «شبهای برره» یا همین «قهوه تلخ» میدیدیم، انصاری تنها بازیگری بود که در اکثر سکانسها خندهاش میگرفت و خیلی سخت میتوانست آن را کنترل کند. او اما با این حال گفته که مدیری بیشتر از او میخندد و یک وقت است که میبینی 22 نفر پشت دوربین دارند میخندند. انصاری خندیدین سر بعضی صحنهاه را خیلی طبیعی دانسته و گفته که کلا بعضی مواقع خدیدن اجتنابناپذیر است. آن طور که توضیح داده ویا اوایل قهوه تلخ، با گریم و کاراکترهای باباشاه و بابااتی مشکل داشته و با دیدن آنها هیچجوره نمیتوانسته خندهاش را کنترل کند. او این ماجرا را چنین شرح میدهد: «تا 48 ساعت اول بعد از اینک جواد عزتی و هادی کاظمی آمدند جلوی دوربین من نمیتوانستم خودم را کنترل کنم. بنابراین رفتم پیش مدیری و گفتم نمی توانم بازی کنم و امکان ندارد بتوانم جلوی اینها ادامه دهم. هادی وقتی حرکت می کرد در استایل پیرمردی میگفت که یکی از بستگان ما پیرمردی است که وقتی راه میرود از دهانش صدای توفان درمیآید. اینطور که تعریف می کنم شاید بینمک به نظر برسد، اما وقتی میرویم و در موقعیت کار قرار میگیریم همه چیز فرق میکند». او به موقعیتهای خندهدار دیگری هم اشاره کرده و گفته: «وقتی جهانگیر تو را وادار میکند که با غلت زدن جایش را گرم کنی و در همین حین داستان هم بگویی، خب واقعا نمی توانم خودم را کنترل کنم».
پایان پیام/
نظر شما