4- لجستیک
لجستیک و پشتیبانی به معنای تأمین آب، غذا، لباس، اسلحه، حقوق، درمان، نیرو، پشتیبانی و ... در نظر گرفته میشود.
ارتش سوریه بر اساس آموزشهای دیدهشده معمولا با حفظ تسلیحات و آذوقه مبنا، تدارکات مناسبی را برای نیروهای نظامی خود در خطوط جنگی و مناطق عملیاتی تأمین میکند، هر چند که میتوان اذعان داشت که شاید از بُعد حقوق نتواند نیروهای خود را به صورت ارزنده مورد حمایت قرار دهد، ولی در این خصوص تلاش جدی دارد.
نیروهای معارضین برای تأمین آب، غذا، حقوق و اسلحه خود به شدت منابع خارجی نیاز دارند. عدم تأمین آب و آذوقه، تحرک آنها را بسیار محدود میکند و با پایان منابع نظامی مجبور هستند از کشورهای همسایه اسلحه مورد احتیاج خود را تأمین کنند و در حوزه حقوق به شدت محتاج دلارهای نفتی برخی کشورهای عرب منطقه هستند و البته با توجه به روحیه غارتگری آنها پولهایی را به زور از مردم و یا از طریق دزدی و گروگانگیری به دست میآورند ولی این مقدار پول برای پایداری آنها اندک به نظر میرسد.
همچنین درباره درمان مجروحان ارتش سوریه به مراتب از توان بالاتری نسبت به معارضین برخوردار است.
بشار اسد در خصوص آنچه که در سوریه در جریان است معتقد است که مبارزه شبه نظامیان و گروههای تروریستی است که این امر استراتژی خاص خود را میطلبد و با وجود کمکهای مالی، نظامی و سیاسی گستردهای که گروههای تروریستی از کشورهای خارجی دریافت میکنند این سادهلوحانه است که انتظار داشته باشیم ارتش سوریه ظرف چند روز یا چند هفته به درگیریها پایان دهد.
همچنین وی درباره زمان پایان جنگ به لجستیک و پشتیبانی معارضین اشاره میکند و میگوید: «در خصوص زمان پایان جنگ ابتدا باید مشخص شود که طرفهای خارجی چه موقع به کمکهای مالی و نظامی خود به تروریستها پایان میدهند، اگر آنها به کمکهای خود پایان دادند آن زمان من نیز اعلام میکنم که ظرف چند هفته همه چیز پایان مییابد، در این خصوص باید بگویم تا زمانی که تسلیح مخالفان ادامه یابد جنگ نیز ادامه خواهد داشت.»
5- شیوه جنگی
یکی از نکات بسیار مهم در هر جنگ و نزاع، اتخاذ شیوه جنگی است. روش جنگ بر اساس استراتژی که منبعث از خواستهها و اهداف طرفهای درگیر است میتواند اثرات شگرف و مهمی بر زمان جنگ، تلفات، دستاوردها و نحوه استفاده از سلاح و در نهایت پیروزی و شکست بگذارد.
معارضین با توجه به میزان کم تسلیحات، تعداد کم نیروها، نداشتن تسلیحات سنگین، آموزش کم نظامی، عدم رعایت کنوانسیونهای بینالمللی درباره جنگ و صلح، حمایت خارجی، تشتت و تفرق بین نیروها و گروهها، عدم وجود اهداف مشترک و تعدد اهداف و خواستههای تاکتیکی و راهبردی، استفاده از نیروهای خارجی در سازمان رزم، لجستیک اندک، دارا بودن روحیه غارتگری، تخریب و کشتار، نامنظمبودن، ناتوانی در تثبیت مواضع جغرافیایی، عدم آشنایی نسبی با فرهنگ و جغرافیای سوریه و ... اساسا شیوه جنگی پارتیزانی و چریکی را برای خود در نظر گرفتهاند.
در این شیوه رزمی، چریکها میدانند که نمیتوانند دولت مرکزی را ساقط کنند اما منافع آن را در جای جای کشور تهدید میکنند، نظم ساختار موجود را از بین میبرند، دولت را در ارایه خدمات با مشکل مواجه میکنند. توان اقتصادی، سیاسی و نظامی دولت را کاهش میدهند و با انجام عملیاتهای تروریستی و بمبگذاری و حملات پراکنده در گستره وسیع جغرافیایی، امنیت را از بین میبرند و فضایی از ارعاب و وحشت عمومی ایجاد میکنند و هزینه دولت را با افزایش اقدامات تروریستی و افزایش آوارگان و پناهجویان در روندی فزاینده قرار میدهند و این در حالی است که نه تنها منابع دولت صرف مبارزه با این اقدامات و اثرات حاصل از آن میشود بلکه منابعی که سابق بر این و در زمان صلح، بودجه را تأمین میکرد، کاهش مییابد و از این جهت فشار مضاعفی بر دولت وارد میشود.
در این شیوه رزمی به شکلی که در سوریه رخ میدهد، جان، مال و امنیت شهروندان برای معارضانی که هر یک به یک گروه و با خواستهای متفاوت تعلق دارد، اساسا مطرح نیست و نوعی روحیه غارتگری در میان معارضین به چشم میخورد. شنیده شده است که معارضین در مساجد بمبگذاری میکنند و یا حتی به کلاسهای درس کودکان حمله میکنند و یا اقدام به آدمربایی و درخواست پول میکنند و به محض ورود به مناطق شهری، خانههای خالی از سکنه را مورد دستبرد و دزدی قرار میدهند و یا به نوامیس مردم تعرض میکنند، به عنوان مثال در قسمتی از شهر حلب، ارتش سوریه همزمان 30 نفر از معارضین سوری را در حال اعمال منافی عفت دستگیر کرد، این در حالی است که برخی از شیوخ وهابی، صیغه چندساعته زنان سوری برای معارضین را نه تنها بلامشکل ندانستهاند بلکه به زنانی که راضی به این روابط باشند، وعده بهشت دادهاند.
در مقابل ارتش سوریه، مجبور است نظم را در پهنه جغرافیایی این کشور بزرگ برقرار کند. از جان، مال و امنیت مردم در مقابل تروریستها حمایت کنند و دولت مکلف است غذا، مسکن، پوشاک و خدمات عمومی و درمانی را برای عموم مردم فراهم کند و در هنگام درگیری با معارضین، حفظ جان و اموال مردم اولویت دارد چرا که در صورت عدم رعایت این نکات، نارضایتی عدم ایجاد و گسترش مییابد که این وضعیت خود میتواند فشار را بر نظام سوریه افزایش دهد.
فلذا ارتش سوریه مجبور است در هنگام رزم با نیروهای معارض، حداقل تخریب و نابسامانی را در دستور کار قرار دهد و این در حالی است که معارضین در هنگام شکست و عقبنشینی، امکانات منطقه را از بین میبرند و اصطلاحا زمین سوخته تحویل میدهند و یا حداکثر در خوشبینانهترین حالت، تعهدی برای حفظ امکانات شهری و عمومی ندارند.
رییسجمهور سوریه در خصوص جنگ در سوریه میگوید: «جنگی که هماکنون ما در سوریه با آن مواجه هستیم یک جنگ کلاسیک و منظم نیست و این امر باعث شده که مدت زمان مورد نیاز برای پایان دادن آن طولانی شود.و مشکل هماکنون این است که تروریستها در داخل شهرها دست به عملیات نظامی میزنند، جایی که ساکنان غیرنظامی زیادی وجود دارد؛ پس باید بااحتیاط عمل کرد تا کمترین لطمه به زیرساختها و شهروندان بیگناه وارد شود اما در هر صورت ما باید به مبارزه ادامه دهیم و عرصه را برای تروریستهای قاتل و ویرانگر تنگ کنیم.»
پایان پیام/
نویسنده: حسین هواسی
نظر شما