ناصر بیدار شد!؟

محمد مرسی در هفته گذشته در دیدار با شماری از روزنامه نگاران حاضر در همایش فعالان رسانه در قاهره، ضمن سخن گفتن از امنیت خلیج فارس ( با استفاده از عنوان جعلی خلیج عربی)، پیشنهاد تشکیل ناتوی عربی را مطرح کرد.<BR>

خبرگزاری شبستان: مصر، سال 1963، اجلاس سران اتحادیه عرب در قاهره در حال برگزاری است. و جمال عبد الناصر رئیس جمهور مصر به ایراد سخنرانی مشغول است. ناصر در میان سخنان خود از خلیج فارس سخن می گوید و صباح احمد جابر الصباح امیر فعلی کویت (وزیر فرهنگ، ارشاد و اخبار وقت کویت) به او اعتراض می کند که چرا می گویی خلیج فارس؟، آنجا خلیج عربی است! تحت تاثیر این سخنان، ناصر از عنوان جعلی خلیج عربی استفاده می کند و مورد تشویق حضار قرار می گیرد. جمال عبد الناصر علی رغم این که پس از این سخنرانی، بارها واژه خلیج فارس را به کار می برد، اما در تاریخ به عنوان نخستین رهبر یک کشور عربی که خلیج فارس را با عنوان جعلی خلیج عربی مورد اشاره قرار داد، مشهور شد.


جمال عبد الناصر به همراه محمد نجیب رهبر انقلاب سوسیالیستی 1952 مصر بود که بر اثر آن علاوه بر مصر، رژیم پادشاهی سودان نیز سرنگون شد. وی که پس از نجیب در 1956 به قدرت رسید، مصر را در مسیر مدرنیسم و سوسیالیسم قرار داد. اما بارزترین شاخصه در اندیشه و عملکرد ناصر، پان عربیسم بود. ناصر با ترویج اندیشه‌های پان عربی برای مدت کوتاهی مصر را با سوریه متحد کرد و جمهوری متحده عربی را بنیان گذاشت. او موفق به ملی‌کردن کانال سوئز شد و نقش محوری در تلاش‌های ضد امپریالیستی در جهان عرب و آفریقا داشت. ناصر همچنین نقش کلیدی در تأسیس جنبش عدم تعهد داشت. سیاست‌های ملی‌گرایانه او که به ناصریسم مشهور است، هواداران زیادی در دهه‌های 1950 و 1960 در جهان عرب داشت. هرچند شکست در جنگ 6 روزه از اسرائیل در 1967 خدشه زیادی به موقعیت عبدالناصر به عنوان رهبر جهان عرب وارد ساخت اما هنوز هم عموم اعراب وی را نماد حیثیت و آزادی اعراب می‌دانند.


نماد ناسیونالیسم عربی در 1971 دارفانی را وداع گفت. جانشینان وی دست در دست دشمنانش گذاشتند و پیمان دوستی با امپریالیسم غرب امضا کردند. و حال پس از 42 سال از مرگ وی رئیس جمهور دیگری از مصر سخنانی شبیه آن چه ناصر می گفت بر زبان می راند و ناسیونالیسم عربی را به ذهن متبادر می سازد.

آیا ناصر بیدار شده است؟


محمد مرسی در هفته گذشته در دیدار با شماری از روزنامه نگاران حاضر در همایش فعالان رسانه در قاهره، ضمن سخن گفتن از امنیت خلیج فارس ( وی نیز از عنوان جعلی خلیج عربی استفاده کرد)، پیشنهاد تشکیل ناتوی عربی را مطرح کرد. وی که چند روز قبل در سخنرانی اش در مجلس مشورتی (سنا) مصر، گفته بود امنیت خلیج فارس و کشورهای جنوب آن، امنیت مصر است، این بار تاکید کرد که قاهره آسیب زدن به امنیت خلیج فارس و امنیت همه کشورهای عربی را نمی پذیرید.


رئیس جمهور مصر در پاسخ به سؤالی درباره تهدیدات ایران علیه کشورهای جنوب خلیج فارس گفت: "مصر در ماه فوریه آینده میزبان نشست سازمان همکاری اسلامی خواهد بود و قاهره پیام شفافی را در این نشست ارسال خواهد کرد که کسی حق ندارد هیچ یک از کشورهای منطقه را تهدید کند."

وی افزود: "ثبات امنیتی، هدف همه کشورهای عربی است. مسئله امنیتی در کشورهای عربی نیازمند بهبود است تا به ثبات اقتصادی برسند و بتوانند تکامل اقتصادی را میان خود، برقرار کند."

مرسی درباره ثبات نظامی هم سخن گفت و اظهار داشت: "منظور از این نوع از ثبات جنگ ، تجاوز و دشمنی نیست بلکه ایجاد سازمان و ساختار دفاعی مانند ناتو است که بتواند از امنیت کشورهای عربی دفاع کند."

 

در بررسی سخنان مرسی باید گفت که سخنان اخیر وی حکایت از اندیشه های پان عربی دارد ولی فاصله زیادی دارد با آن چه ناصر به آن می اندیشید و مطابق آن عمل می کرد. اگر بخواهیم سخن را به درازا نکشانیم، محوری ترین تفاوت بین این سخنان و ناصریسم، در دشمنی با امپریالیسم است. به زبان ساده تر ناصر اعراب را متحد می کند تا در برابر اسرائیل بایستند و مرسی هم اکنون در راستای منافع غرب سخن از دشمنی با ایران می گوید. مرسی پس از به قدرت رسیدن در مصر، بر خلاف خواست انقلابیون، روابط با اسرائیل را در سطح سفارت خانه ادامه داد. سفیرش در مجلس شراب پرز شرکت کرد. کمپ دیوید دست نخورد. از انور سادات تجلیل شد و صادرات گاز ارزان به اسرائیل نیز طبق روال گذشته ادامه پیدا کرد. در مقابل ظاهرا گسترش روابط با ایران، خط قرمزی است که غرب، مرسی را از آن به شدت نهی کرده است. هم اکنون نیز سخن از خطر امنیتی ایران برای کشورهای خلیج فارس به میان می آید. بر این اساس پان عربیسم مرسی دشمن اصلی را نشناخته است و دشمنش ایران است، در حالی که ناصر، اگرچه با خلیج عربی خواندن خلیج فارس، تخم فتنه ای را در میان ایرانیان و اعراب کاشت، اما دشمن اصلی را می شناخت.


تفاوت آشکار دیگر در میزان قدرت و مقبولیت ناصر و مرسی است. قدرت کاریزماتیک ناصر در میان اعراب به هیچ وجه قابل مقایسه با مرسی نیست. واقعیت این است که مرسی در اتحاد مردم مصر نیز دچار مشکلات اساسی است.
 

پایان پیام/
 

کد خبر 213934

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha