کربلا؛ تجلی جمیل در آیینه جمال

خبرگزاری شبستان: اربعین چهلمین روزی است که از داغداری سفیر کربلا می گذرد، چقدر لذت بخش است که می دانی مشکی تن تو و سیاهه ی دل تو تکه ای از سیاهه ی بانوی کربلاست.

مگر مهم است که اربعین کاروان به کربلا برگشته باشد یا برنگشته باشد؟ مهم دل های کاروانیان است که در کربلا ماند و هنوز هم از داغ دلهای کاروان کربلایی، بازار محبت شهید کربلا داغ است.

شاید آمده اند کربلا و شاید آمدن به کربلا فقط بهانه ای است تا اربعین را عاشورایی دوباره کنیم اینبار به نام بانوی کربلا زینب کبری.

جمله ای از زینب علیهاسلام نقل است که در پاسخ به پرسش یزید ملعون بن ملعون که گفت:کیف رایت صنع الله باخیک واهل بیتک، فرمودند: والله ما رایت الا جمیلا. این پاسخ کافی بود تا تمام تبختر حباب وار یزید و یزیدیون فرو ریزد...
به بهانه اربعین و به نام زینب اسطوره صبر و ولایت پذیری نگاهی در حد وسع قلیل خود به این کثیر کوثرانه میکنیم.

در مورد پرسش یزید، نوع جمله بندی و لغاتی که بکار رفته است بسیار مهم است که پر از کنایه و سعی در تحقیر اهل بیت دارد در حالی که در آخر، خود حقیر و خوار شد.

اما پاسخ حضرت بانوی عشق که با جمله ای کوتاه علی وار کاخی را بر سر ظالمی خراب می کند:
1- ذکر قسم در ابتدای جمله، حضرت زینب نیازی ندارد که خود را با قسم به اثبات برساند و از ایشان که عالمه غیر معلمه است بعید است که با قسم به حضرت حق برای اثبات راستگویی خود استفاده نماید. این قسم همچون قسم های آیات قرآن است که برای نشان دادن اهمیت موضوعی که بعد از قسم خواهد آمد استفاده می شود. از طرفی در قسم هایی از این نوع، مطلب دیگری که اصولا رخ نمایی می کند، ارتباط قسم با جمله بعد از قسم است.

2- ما رایت الا جمیلا، که در نگاه اول اینگونه معنا میشود که چیزی ندیدم بغیر از زیبایی، وزیبایی تعبیر می شود به تمام حماسه ها و عشق بازی های عارفانه شب عاشورا و روزعاشورا و در اوج آن عصر عاشورا و عشق بازی خون خدا با خداوند که لب تشنه فرمودند: الهی رضی بقضائککه دنیا در تفسیر آن تا ظهور کمیتش لنگ خواهد بود...

اما نگاه دیگری هم وجود دارد که شاید مکمل برداشت اول می باشد.
پیامبر می فرمایند:ان الله جمیل و یحب الجمال (همانا خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد.)
زینب کبری می فرمایند:: والله ما رایت الا جمیلا،
با توجه به حدیث پیامبر می توان اینگونه معنی کرد که بخدا قسم چیزی جز خدا – که جمیل است- ندیدم.

و این بدان معناست که یزید با خداوند جنگید و با کسی که خداوند یار او بود جنگید، و خداوند که جمیل است زیبایی را دوست دارد و این زیبایی چیست در کربلا؟ این زیبایی همان عشق بازی با خداوند است. و مرگ را بازیچه گرفتن است. این زیبایی همان است - بر طبق حدیث: کل یوما عاشورا؛- که پیر مردی فرتوت و مردی با عصا و یک پا و کوذک و زن و مرد و.. همه بسمت عشق در حال حرکتند و کربلا هر روز زیبایی جدیدی را به رخ می کشاند.

مصطفی هورفر
پایان پیام/