آگهی با زورچپانی!

شبکه «آموزش» در تازه‌ترین شاهکارش آگهی‌های بازرگانی، آن هم در زمینه‌های گوناگون پخش می‌کند. تبلیغاتی که حتی با امور آموزشی هم ارتباطی ندارند.

به گزارش خبرگزاری شبستان شبکه «آموزش» که پیش از این با پخش فیلم و سریال‌های مختلف، رسالت آموزشی بودن برنامه‌های خود را کمرنگ کرده بود، در تازه‌ترین شاهکارش آگهی‌های بازرگانی، آن هم در زمینه‌های گوناگون پخش می‌کند. تبلیغاتی حتی با امور آموزشی هم ارتباطی ندارند.


این امر از آنجا رخ می‌دهد که نگاه رسانه ملی به آگهی‌های بازرگانی، نه نگاهی مدبرانه و آگاهانه که نگاهی کاسب‌کارانه است. تبلیغاتی که در آنها مصرف‌گرایی یک ارزش‌ است، نیاز به مصرف هیچ‌گاه برآورده نمی‌شود و این میان سرمایه‌داری برنده است.


در این میان القای نیازهای کاذب هم از دیگر آفت‌های هجمه آگهی‌های بازرگانی است. آنچه سپیده آماده در صفحه فرهنگی روزنامه جوان امروز به آن پرداخته. او در ابتدای مطلب خود نوشته: «اگر نگاهی کوتاه به برنامه‌های
تلویزیونی بیندازیم، با حجم بالایی از آگهی‌هایی روبه‌رو می‌شویم که فواصل زمانی میانی برنامه‌ها و در چند ساله اخیر وسط سریال‌ها را هم پر کرده‌اند، این در حالی است که ایجاد نیازهای کاذب در میان مخاطبان که مهم‌ترین هدف تبلیغات تلویزیونی است، در نهایت جز انباشت ثروت از یکسو و کاهش آن از سوی دیگر پیامد دیگری نخواهد داشت».

نویسنده سپس به بررسی اجمالی تاریخچه آگهی‌های بازرگانی پرداخته و نوشته: «ماجرای آگهی‌های تبلیغاتی به امروز و دیروز و امسال و سال گذشته بازنمی‌گردد. با ایجاد و گسترش جوامع سرمایه‌داری، آگهی‌های بازرگانی ابتدا در قالب نوشتاری و به مرور زمان از طریق رسانه‌هایی مانند تلویزیون و اینترنت منتشر شدند اما هدف تبلیغات که از همان ابتدا در نشریات محلی منتشر می‌شدند تا زمانی که گستره تلویزیونی و ماهواره دنیای مجازی را از آن خود کردند، همواره یک چیز بود؛ افزایش مصرف کالاهای جوامع سرمایه‌داری. یخچال سایدبای‌ساید، سینمای خانگی، سیستم‌های گرمایشی و سرمایشی هوشمند و ده‌ها عنوان دیگر، از کالاهایی هستند که هر روزه آگهی‌هایشان از شبکه‌های تلویزیونی پخش می‌شود. مخاطب هم پس از تماشای این تبلیغات به فکر فرو می‌رود و یخچال خانه خودش را با نمونه جدید یخچال ساید بای ساید که هر روز بارها در تلویزیون می‌بیند مقایسه می‌کند، در نتیجه این قیاس به این نتیجه می‌رسد که یخچال خانه خودش که شاید تا به حال هیچ کمبودی هم در آن احساس نمی‌کرده، امروز دیگر کاربردی ندارد، این می‌شود که تمام تلاشش را به کار می‌گیرد تا مدل جدید را به هر قیمت که شده تهیه کند».

او از « ارایه تصور رویاگون از کالاهای مصرفی» به عنوان «دیگر مشخصه‌ آگهی‌های بازرگانی» نام می‌برد و ادامه می دهد: «تبلیغات تلویزیونی به دنبال القای این حس هستند که استفاده از کالای مورد نظر درجه بالایی از
زیبایی و آرامش به ارمغان می‌آورد و در نبود کالای موردنظر زندگی ایده‌آل همواره چیزی کم دارد! در تبلیغات همیشه استفاده‌کنندگان از کالا افرادی شاد، راضی، خوشبخت و مرفه نشان داده می‌شوند تا مخاطبان احساس کنند با نداشتن کالای مورد نظر از رفاه و آسایش به دور خواهند ماند. همه این مسائل در کنار هم باعث می‌شود فرد هر روز بیش از روز گذشته به سمت خرید کالای مورد نظر ترغیب شود اما پس از خرید آن جز در روزهای ابتدایی، دیگر حس شادی و رضایت نخواهد داشت، چون توجهش به خرید کالای دیگری جلب شده است و بار دیگر باید انرژی و درآمدش را صرف خرید آن کالای تازه به بازار رسیده بکند و این سیکل هیچ وقت تمام نمی‌شود. انسان‌ها هم بدون اینکه خود بدانند، عروسک دست جوامع تولیدکننده کالاها می‌شوند و عمر خود را تنها برای مصرفی افراطی صرف می‌کنند».


نگارنده در پایان با اشاره به میل پایان‌ناپذیر انسان به مصرف نظام سرمایه‌داری را برنده این کشمکش معرفی می‌کند و این طور نوشتار خود را به پایان می‌رساند: «نیازی که از سوی آگهی‌های تلویزیونی برای افزایش مصرف به صورت روزانه به مردم القا می‌شود هیچ‌گاه تمام‌شدنی نیست و افرادی که خود را درگیر این پروسه می‌کنند همواره به دنبال خرید کالای جدیدتری هستند، به همین دلیل هیچ‌گاه به رضایتی که باید نخواهند رسید. در این میان تنها انرژی و پس‌انداز خود را صرف خرید کالاهایی کرده‌اند که هیچ کارکردی جز فخرفروشی مقطعی برایشان نداشته است. در پروسه تمام‌نشدنی تبلیغات اما این تنها جامعه سرمایه‌داری و شرکت‌های تولیدکننده هستند که هر روز بر سرمایه‌شان افزون‌تر می‌شود و هزینه بیشتری را صرف تبلیغات خود می‌کنند و این سیکل ادامه پیدا خواهد کرد تا زمانی که سرمایه‌داری باقی باشد».

پایان پیام/
 

کد خبر 212719

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha