به گزارش خبرگزاری شبستان، فریدون نجفی کارگردان مستند «کوچ زود هنگام» در ابتدای این نشست در پاسخ به سوال مازیار فکری ارشاد درباره انگیزه اش از ساخت این مستند و مراحلی که برای تهیه این اثر طی شده، گفت: انگیزه اصلی من از ساخت این فیلم بلوتوثی بود که از طریق موبایل ها در سرتاسر ایران پخش شده بود و خیلی ها هم آن را دیده بودند. وقتی این بلوتوث دست من رسید و آن را دیدم خیلی کنجکاو شدم، ضمن اینکه من خودم هم از قوم بختیاری و طایفه مقتول هستم.
وی در ادامه صحبت هایش تصریح کرد: من سعی کردم این مستند را با نگاهی جامعه شناسانه بسازم، ولی از آنجاییکه اساس درام حادثه و کشمکش است، فیلم تا حدودی شکل قصه به خودش گرفت. ضمن اینکه باید بگویم این اثر اولین تجربه جدی من در زمینه مستند بود، اما موضوع بیشتر ساخته هایم در سینمای داستانی به همین تقابل بین سنت و مدرنیته برمی گردد.
مازیار فکری ارشاد منتقد این نشست هم با اشاره به موضوع این مستند اظهار داشت: هر جامعه ای سنت های خوب یا بد خودش را دارد، اما در برخی از اقوام ما، این آداب و رسوم به دوران سنتی بودن برمی گردد و در گذاری که بین سنت و مدرنتیه شکل گرفته، این سنت ها گاهی کمرنگ می شوند و بعضی وقتها هم موضوعیت شان را از دست می دهند.
وی ادامه داد: با توجه به موضوع این فیلم، می توان گفت «کوچ زود هنگام» مستندی قوم نگارانه نیز هست، چون علاوه بر پرداختن به اتفاق اصلی که کشمکش های بین دو طایفه را هم نشان می دهد، بیننده با گوشه هایی از زندگی عشایر و سنت ها و آداب و رسوم آنها هم آشنا می شود.
نجفی کارگردان این اثر نیز درباره قوم نگارانه بودن مستندش گفت: به نظرم این بحث مفصلی است و کسی که قرار است سراغ ساخت چنین اثری برود، باید شناخت کافی از همه وجوه قومی که قرار است به آن بپردازد را داشته باشد. من خودم در این قوم زندگی کردم و تمام جزئیات زندگی آنها را می دانم. من برای این کار پژوهشی انجام ندادم، چون با شیوه زندگی آنها آشنا بودم. البته تحقیقاتی در زمینه قضایی و اتفاقی که افتاد انجام دادم، اما متاسفانه قاضی پرونده راضی نشد که جلوی دوربین بیاید.
فکری ارشاد همچنین تصریح کرد: فیلم در همان 5 دقیقه اول موضوع خودش را تبیین می کند و سفره خودش را مقابل مخاطب می گستراند و به او می گوید من فیلمی هستم که درباره یک تفکر غلط و نقد آن می خواهم صحبت کنم. اما به نظر می رسد از نیمه کار به بعد مصالح تصویری و اطلاعاتی فیلمساز به پایان می رسد و به همین دلیل گریزی به شیوه زندگی عشایر زده می شود. این نکته به نظر به دوپاره شدن فیلم انجامیده است. البته تصاویر زیبایی گرفته شده و اطلاعات بصری خوبی هم در اختیار مخاطب قرار داده می شود، اما من نظرم براین است که ارتباط تماتیک با ماجرای اصلی فیلم ندارد.
کارگردان مستند «کوچ زود هنگام» در پاسخ به انتقاد فکری ارشاد گفت: قرار دادن ماجرای کوچ در دل اتفاق اصلی به این دلیل بود که همراه شخصیت اصلی فیلم (قاتل و دخترش) شویم و زندگی آنها را ببینیم و به دردودل آنها گوش کنیم. به نظرم این کوچ در فیلم نیاز بود، من هیچ گونه تصاویر آرشیوی درفیلم اضافه نکردم و همه، آن چیزی است که واقعا اتفاق افتاده است. همچنین سعی کردم در روایت این فیلم کاملا بی طرف باشم.
نجفی پرداختن به زندگی شخصیت های اصلی را یکی از رسالت های مستند دانست و ادامه داد: من فکر می کنم باید در کنار پرداختن به اتفاق ها سراغ زوایای دیگری هم رفت که این کوچ شاید بتواند بخشی از آن باشد. البته وارد شدن در زندگی خصوصی افراد واقعا کار سختی است، آن هم خانواده ای که به هر حال داغدار هستند و به راحتی نمی شد آنها را راضی کرد.
وی همچنین افزود: البته من می دانم که این مستند تلخ است و حتی در جشنواره هم هنگام نمایش اعلام کردند افرادی که بیماری قلبی یا ناراحتی اعصاب دارند، این فیلم را تماشا نکنند. البته متاسفانه اعضای این دو طایفه هنوز فیلم را ندیده اند، اما شاید جالب باشد بدانید ساخت این فیلم در آشتی کنانی که در انتهای این مستند می بینید بی تاثیر نبوده است. ما اینقدر بین این دو طایفه رفت و آمد داشتیم که در نهایت به آشتی آنها با هم انجامید.
در انتهای این نشست جلسه پرسش و پاسخ حضــــار با کارگردان مستند «کوچ زود هنگام» برگزارشد و علاقه مندان نظراتشان را درباره این فیلم بیان کردند. در پایان نیز هدیهای به رسم یاد بود از طرف «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» به کارگردان و منتقد حاضر در این نشست اهدا شد.
پایان پیام/
نظر شما