به گزارش خبرنگار شبستان؛ دکتر منوچهر محمدی رییس مرکز پژوهش های وزارت امور خارجه با حضور در همایش نقطه عطف که روز گذشته در دانشگاه شاهد برگزار شد به تشریح بازتابهای انقلاب اسلامی در ابعاد گوناگون منطقه ای و بین المللی پرداخت.
وی با تقسیم این بازتابها در شش سطح ابتدا به اثراتی که انقلاب در داخل ایران گذاشته اشاره کرد و به دو مورد از مهمترین آنها اشاره کرد: وی این اثرات را ایجاد نظامی دینی آن هم پس از 5 قرن سرکوبی حکومتهای دینی بود.
وی در همین راستا اساس پیروزی انقلاب اسلامی براساس سه عنصر دانست که توانستند هماهنگ و با دست خالی مردم را به پیروزی برسانند و این سه عنصر را رهبری مکتب ولایی و عنصر توده های مردم ولایت مدار دانست.
وی این سه عنصر را به عناصر تشکیل دهنده بدن تشبیه کرد که اگر هر کدام را حذف کنیم کارایی بدن دچار اخلال می شود.
دکتر محمدی با بیان اینکه نخبگان و فرهیختگان زمانی مشروعیت دارند که خود را در قالب جامعه ولایی تعریف کنند به محض فاصله گرفتن از این مثلث سه راسی مشروعیت خود را از دست خواهند داد هر که می خواهد باشد و ما طی این 32 سال دیدیدم که چه کسانی مشروعیت خود را از دست دادند.
وی به ذکر نمونه هایی پرداخت و آیت الله شریعت مداری بنی صدر، آیت الله منتظری و میرحسین موسوی را از جمله آنها دانسته و گفت: الان آقای هاشمی رفسنجانی هم روی همین مرز قرار دارد.
وی با ابراز تاسف از موضع گیری های اخیر وی در حوادث اخیر گفت: برای کسی که طی 32 سال خدمات بسیار ارزنده ای به این انقلاب و نظام کرده و قریب 30 سال هم بدترین نوع شکنجه های طاغوت را تحمل کرده اند مایه تاسف است که الان حتی نمی تواند به نماز جمعه بیاید یا در اجتماعات مردم ظاهر شود.
وی تاکید کرد: بدانید که این امر برای هیچ کس استثنایی قایل نیست چرا که هم حافظ نظام هستند و هم مقابله کننده علیه توده های انقلاب.
دکتر محمدی ضمن اشاره به شانزده توطئه براندازی که در زمان حضرت امام شکل گرفت گفت: کودتا 4 گروه برانداز 5 جنگ قومیتی و دو جنگ تجاوزکارانه که تنها یکی از آنها کافی بود تا یک نظام را سرنگون کند چه رسد به نظام نوپای جمهوری اسلامی.
وی با بیان اینکه عصاره این جامعه ولایی را ما در بسیج می بینیم گفت: شما بسیجیان و یادگاران شهدا باید به خود ببالید.
وی جهان تشیع را به عنوان دومین سطحی دانست که انقلاب اسلامی توانست تاثیرات مهمی بر آن بگذارد به تشریح سه اثر پرداخت.
وی گفت: انقلاب اسلامی شیعه را از حاشیه به متن آورد به گونه ای که قبل از انقلاب شیعه محلی از اعراب نداشت و تمام مراکز مطالعاتی در سطح جهان اگر مطالعه اسلام را داشتند به سراغ اهل تسنن و آن هم عربستان سعودی می رفتند در حالیکه پس از انقلاب تمامی این مراکز مطالعاتی با تغییر رویه شیعه را محور مطالعاتی خود قرار دادند.
وی دومین اثر انقلاب را انقلابی کردن شیعه دانست و گفت: شما نمونه آن را در لبنان شاهد هستید به گونه ای که این انقلاب توانست پنج قدرت اشغالگر آمریکا، انگلیس، فرانسه، ایتالیا، اسراییل را که در سال 1382 این کشور را اشغال کرده بودند را با خفت بیرون برانید.
وی سومین اثر را جهانی شدن گفتمان شیعه دانست و گفت: مقاومت ضدیت با نظام سلطه و عدالت و حمایت از مستضعفین به عنوان شعارهای این گفتمان به گونه ای رشد پیدا کرد که امروزه عدالت به عنوان یک گفتمان جهانی حتی در بین غیرمسمانان پذیرفته شده است.
وی در کنار این اثرات گرایش به شیعه را هم مورد توجه قرار دادند وی اثرات بر جهان اسلام را به عنوان سومین سطح تاثیرگذاری انقلاب دانسته و گفت: بیداری اسلامی اولین اثر انقلاب بود که حوادث جاری تونس، مصر، یمن، ترکیه، همه از تبعات این انقلاب است.
وی بازگشت به خویشتن خویش را به عنوان دومین اثر و دگرگون شدن ماهیت نهضتهای آزادیبخش و وحدت جهان اسلام را به عنوان سومین اثر معرفی کرد.
وی جهان مستضعفین غیرمسلمان را به عنوان چهارمین سطح مورد توجه قرار داد و گفت: این انقلاب به آنها واقعیت و موجودیت بخشیده و به آنها قدرت بخشید به گونه ای که آنها می گفتند اگر ایران به عنوان یک کشور جهان سومی با دست خالی توانست در برابر قدرتها بایستد و پیروز شود چرا ما نیاستیم که نمادهای آن را در آفریقا و آمریکای لاتین شاهد هستیم.
دکتر منوچهر محمدی اثر دیگر انقلابی و سیاسی کردن مذهب نامید و گفت: الهیات رهایی بخش در آمریکای لاتین تحت تاثیر انقلاب اسلامی به شدت رشد کرد.
وی تاثیرگذاری بر نظام سلطه را به عنوان پنجمین سطح دانسته و گفت: در حالی که براساس توافق سال 1648 میلادی جهان بین دولت ملتهای قدرتمند تقسیم می شود انقلاب اسلامی این نظام را به چالش کشید.
وی با بیان اینکه همچنانکه در قرآن آمده نبرد نهایی بین مستضعفین و مستکبرین است و امروزه با بیداری اسلامی که ما شاهد آن هستیم پیروزی نهایی از آن مستضعفین است.
وی آخرین سطح و اخرین اثر انقلاب را تاثیرگذاری بر اعصار تاریخ دانست و گفت: در گذشته تاریخ جهان به تاریخ قرون قدیم، قرون وسطی، و قرون جدید تقسیم می شد که همه بر محور تحولات اروپایی شکل گرفته است در حالی که انقلاب اسلامی این نحوه تاریخ نگاری را به چالش کشید و یک عرصه بدان افزود.
وی با بیان اینکه 30 سال در یک روند تاریخی مدت چندان زیادی محسوب نمی شود اما در همین مدت اندک هم انقلاب اسلامی با پیشرفت های علمی بسیاری که به دست آورد و سطح خود را به ده کشور برتر ارتقا داد تاثیری که در تاریخ آمده است.
وی در بخش دیگر از سخنان خود به تحلیل حوادث منطقه پرداخت و گفت: یک تفاوت اساسی میان قیامهای اهل سنت و مکتب تشیع وجود دارد که این تفاوت ها بر شیوه های مبارزه و دستیابی به حکومت تاثیر می گذارد.
وی اولین تفاوت را به بسته شدن باب اجتهاد در هر چهارگروه اهل سنت در هزار سال پیش دانسته و گفت: نتیجه این اقدام خلاء رهبری است که ما هم در تونس و هم در مصر شاهد بودیم و هم در افغانستانی که بیش از چهل سال است برای ایجاد حکومت اسلامی چهار امپراطوری را به گور فرستادند به مقصود خود برسند.
وی دومین اشکال را تعریف اهل سنت از اولامر دانست و گفت: براساس مکتب ما اوالامر حتماً باید عادل باشد و اگر از این شخص سقوط کند غاصب و فاقد شرایط است اما در اهل سنت باید مسلمان باشد قادر و قاهر باشد و شما می بینید که آقای طنطاوی مفتی اعظم مصر قیام علیه مبارک را حرام می کند.
وی سومین اشکال را وابستگی علما و روحانیون به حکومت دانسته و گفت: برخلاف شیعه این علما در همه وجوه حکومتهایشان وابسته اند مشکل بعد را نداشتن الگویی همچون الگوی عاشورا و امام حسین در نزد اهل سنت دانسته و گفت: آقای فهمی عبیدی به عنوان یکی از اندیشمندان مصری به ما می گفت شما قبل از انقلاب خود امام حسین را به ما صادرکنید ما خود انقلاب می کنیم.
مسئول مرکز مطالعات استراتژیک وزارت خارجه در جمع بندی این سخنان گفت: تحولات در مصر به سمت انقلاب پیش نخواهد رفت بلکه تنها به سمت یک حرکت رفومیستی همچون ترکیه پیش خواهد رفت.
بنابراین آنچه که اتفاق می افتد به جز بحرین که هفتاد درصد جمعیت آن شیعه هستند آنها موفق خواهند شد و اتفاقاً همین تشکیل حکومت رفومیستی برایشان خوب است.
وی در پایان سخنان خود دقایقی را هم به تحلیل ابعاد فتنه اخیر پرداخته و گفت: حوادث اخیر تنها یک فتنه نبود بلکه ترکیبی از جنگ نرم آن هم پس از ناکامی دشمن در 10 سال جنگ سخت بود که دشمن برنامه ریزی کرده تا شاید بتواند ابتدا با تغییر افکار و سپس با اینگونه حرکات به اهداف خود برسد.
وی در این راستا به سه سند اشاره کرد و گفت: سند تحولات راهبردی حزب مشارکت، منظومه یاران طریقت ما نوشته آقای تاجیک و نیز سند مسلمانی میرحسین موسوی و جمعیت توحید و تعاون به عنوان اسناد پشتوانه این فتنه است.
وی به تلقی دشمنان خارج و از روند تشکیل دولت ها در ایران پرداخته و گفت: آنها چنین می اندیشیدند که برخلاف دولت عملگرای هاشمی که دولت خاتمی بسیار مستعد و مسامحه کار عمل کرد دولت بعدی حتماً مسامحه کارتر و منفعل تر خواهد بود اما با روی کار آمدن دولت اقای احمدی نژاد و با اصرار بر همان موازین اولیه انقلاب تمام معادلات آنها به هم ریخت از سوی دیگر طی این سی سال اخیر ما شاهد شکل گیری طبقه برخورداری از خود انقلابیون بودند که چرب و شیرینی دنیا به مذاقشان خوش آمد و نظام را ملک شخصی خود می دانستند که تمام مسئولان و تصمیم سازی ها را آنها باید اتخاذ کنند.
و با روی کار آمدن دولت آقای احمدی نژاد که همه آنها را پس زده و میان توده های مردم رفت باعث عصبانیت این گروه و نزدیکی مواضع آنها به دشمنان خارجی شد و در یک شعار احمدی نژاد نه جمع شدند تمام کاندیداهای اعم از اصلاح گران و اصولگرا را به کار گرفتند تا این وضعیت تداوم نیابد چرا که تلقی آنان این بود که اگر یک دوره دیگر سر کار باشد فاتحه آنها خوانده شده است.
وی افزود: دشمنان خارجی که دیدند احمدی نژاد بحث هولوکاست و نابودی اسراییل را دوباره مطرح کرده و انرژی هسته ای را فعال کرد بر دشمنی خود افزوده و با گروه داخلی اجتماع کردند.
وی گفت: در این بین 17 میلیارد دلار هزینه شد که تا 1 میلیارد دلار آن برای بنیاد باران هزینه و نقاشی های مضحک آقای موسوی را هر کدام میلیون ها دلار خریداری کردند وی هدف آنها را کودتا و براندازی نظام دانست و گفت: آنها اعم از اینکه موسوی انتخاب شود یا نه در پی براندازی بودند و قصد داشتند حتی اگر کاندیداهای آنها پیروز شد به اسم شادی و با تصرف وزارتخانه ها و مراکز دولتی ولایت فقیه را به یک مقام تشریفاتی تنزل دهد.
پایان پیام/
پایان پیام/
نظر شما