ورود به الگوی توسعه نیازمند بازخوانی الزامات اخلاقی است

عضو هیئت علمی دانشگاه قم با تاکید بر لزوم تعریف اخلاق اسلامی گفت: اگر می‌خواهیم ملاحظات اخلاقی را در الگوی توسعه بیاوریم نه تنها باید به تعریف و جهتی از خیر برسیم بلکه باید ملاحظات وظیفه‌گرایانه را لحاظ کنیم.

به گزارش خبرنگار شبستان، نشست "جایگاه دلایلی اخلاقی در الگوی توسعه اسلامی" در ادامه دومین دور از سلسله‌نشست‌های الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت عصر سه‌شنبه 28 آذر در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران برگزار شد.

بنابر این گزارش، محسن جوادی، عضو هیئت علمی دانشگاه قم اظهار کرد: در فلسفه اخلاق دو بخش مهم وجود دارد که به توسعه و الگوی توسعه مرتبط می‌شود که این دو مورد عبارتند از نظریه ارزش و نظریه الزام.

وی ادامه داد: فیلسوفان در نظریه ارزش اخلاق می‌کوشند شیء یا اشیایی که مطلوبیت ذاتی دارند را شناسایی کرده و مطلوب‌های به ذات که برای آدمیان ارزش دارند را پیدا کنند و در صورت تعدد به دسته‌بندی آنها بپردازند.

وی ادامه داد: با وجود آنکه نظریه ارزش، اخلاقی نیست اما در مورد آن در حوزه‌های دیگر نیز بحث می‌شود، ضمن آنکه مفاهیمی که بیشتر به نظریات اخلاقی مربوط می‌شوند بایدها و نبایدها و درست‌ها و نادرست‌ها را مشخص می‌کند.

این پژوهشگر در رابطه با دیگر ویژگی‌های تئوری الزام عنوان کرد: این تئوری در حقیقت به دنبال خاستگاه درست و نادرستی است و به بررسی آنها می‌پردازد.

 

تبعیت نظریات غایت گرا از نظریات ارزشی

عضو هیئت علمی دانشگاه قم با بیان اینکه نظریه الزام و ارزش دوشادوش یکدیگر در کنار نظریه اخلاق حضور دارند به علت ارایه این مباحث توسط فیلسوفان اشاره کرد و افزود: نظریات غایت‌گرا تابع نظریات ارزشی هستند.

وی با ارایه مثالی در این رابطه عنوان کرد: دیوید راس که وظیفه‌گرا محسوب می‌شود معتقد است از وظایف ما افزودن خیر و ارزش است، لذا با نظریه ارزش درگیر می‌شود و از این نظر است که تئوری ارزش در قالب فلسفه اخلاق عنوان می‌شود.

جوادی ادامه داد: اکثر افرادی که از ارتباط اخلاق با توسعه و اقتصاد بحث می‌کنند نگاه‌شان به نظریه ارزش است، برای مثال می‌گویند الگوی توسعه که متأخر از نظریه توسعه است در صورت لحاظ کردن حالت طراحی در قالب این الگو این مفهوم نیاز به خیر دارد چرا که بدون آن نمی‌تواند تعریفی ارایه دهد، در نتیجه تئوری ارزش عنوان می‌شود.

وی افزود: الگوی توسعه با نگرش‌هایی یاد شده به نوعی سمت و سوی غایت‌گرایانه دارد اما مشکل اساسی آن است که اگر رویکرد ما غایت‌گرایانه نباشد داستان تعمیم اخلاق و توسعه متفاوت می‌شود، چرا که مجبور می‌شویم دلایل اخلاقی دیگری را در الگوی توسعه قرار دهیم.

این پژوهشگر ابراز کرد: برداشت من از اخلاق اسلامی آن است که نمی‌توان این مؤلفه را وظیفه‌گرایانه محض تعریف کرد، برای مثال ارسطو تعابیری دارد که نمی‌شود او را غایت‌گرا دانست که البته برخی این نوع پردازش ارسطو را غایت‌گرایی حلولی می‌دانند.

وی ادامه داد: باید تصویری از اخلاق اسلامی داشته باشیم یعنی نباید آن را طوری معنا کنیم که گویی سودهای اخلاقی را نادیده گرفته‌ایم، ضمن آنکه باید از ابزارهای ارزشیابی اخلاقی داشته باشیم یعنی اگر می‌خواهیم ملاحظات اخلاقی را در الگوی توسعه بیاوریم نه تنها باید به تعریف و جهتی از خیر برسیم بلکه باید ملاحظات وظیفه‌گرایانه را در این راستا لحاظ کنیم.

 

ارائه الگوی توسعه متناسب با شرایط جامعه

وی ادامه داد: افرادی که می‌خواهند الگوی توسعه را تدوین کنند باید به موارد یاد شده توجه داشته باشند و متناسب با وضعیت جامعه این الگو را ارایه کنند، ضمن آنکه اگر در جامعه‌ای ملاحظات اخلاقی مهم نباشد از لحاظ اسلامی آن جامعه مطلوب و بهنجار محسوب نمی‌شود.

جوادی تصریح کرد: باید تصویر درستی از الزامات اخلاقی داشته باشیم چرا که بسیاری از موارد دچار سردرگمی می‌شویم که البته این فقط در کشور ما رخ نمی‌دهد و در ممالک دیگر که در این حوزه کار می‌کنند، اتفاق افتاده است یعنی به اسم اسلام می‌خواهیم الگوی توسعه اسلامی را ارایه دهیم اما دچار سردرگمی و اشکال در خوانش هستیم که باید برای رفع این امر تصویری منطبق با سرچشمه‌های معتبر اسلامی ارایه کنیم.

وی خاطرنشان کرد: از وظایف اصلی افرادی که در حوزه اخلاق کار می‌کنند بازخوانی صحیح از الزامات اخلاقی است تا این امر به الگوی توسعه وارد شود.

پایان پیام/

 

کد خبر 207301

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha