به گزارش خبرنگار شبستان، برنامه "معرفت" کاری از گروه معارف و اندیشه دینی شبکه چهارم سیما، مطابق معمول هر هفته، عصر جمعه، 17 آذرماه به روز آنتن رفت.
سرآغاز بحث این برنامه، به قرائت این غزل از شیخ اجل سعدی شیرازی اختصاص یافت:
گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس زین چمن سایه آن سرو روان ما را بس
من و همصحبتی اهل ریا دورم باد از گرانان جهان رطل گران ما را بس
قصر فردوس به پاداش عمل میبخشند ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس
همچنین باب سوم بوستان در عشق و شور و مستی:
یکی خرده بر شاه غزنین گرفت که حسنی ندارد ایاز ای شگفت
گلی را که نه رنگ باشد نه بوی غریب است سودای بلبل بر اوی!
به محمود گفت این حکایت کسی بپیچید از اندیشه بر خود بسی
که عشق من ای خواجه بر خوی اوست نه بر قد و بالای نیکوی اوست
شنیدم که در تنگنایی شتر بیفتاد و بشکست صندوق در
به یغما ملک آستین برفشاند وزان جا بتعجیل مرکب براند
سواران پی در و مرجان شدند ز سلطان به یغما پریشان شدند
نماند از وشاقان گردن فراز کسی در قفای ملک جز ایاز
نگه کرد کای دلبر پیچ پیچ ز یغما چه آوردهای؟ گفت هیچ
من اندر قفای تو میتاختم ز خدمت به نعمت نپرداختم
گرت قربتی هست در بارگاه به خلعت مشو غافل از پادشاه
خلاف طریقت بود کاولیا تمنا کنند از خدا جز خدا
در ادامه غلامحسین ابراهیمی دینانی، استاد بازنشسته دانشگاه تهران در باب حکایت قرائت شده درباره "ایاز" گفت: علاقه وافر سلطان محمود به ایاز به لحاظ ظاهر و جمال اش نبود بلکه به حالت معنوی و و فاداری ایاز بود، البته این موارد همه قصه است، اما این بیت در حکایت " خلاف طریقت بود کاولیا تمنا کنند از خدا جز خدا" بسیار متألهانه سروده شده است.
وی ادامه داد: این بیت بیان گر خواسته اولیای خدا است، اینکه آنها از خداوند چه می خواهند، همه مردم به خدا نیاز دارند، اولیا هم نیاز دارند اما تفاوت خواسته آنان با مردم دیگر چیست؟، البته آدمی همه چیز را باید از خدا بخواهد اما سعدی می گوید اگر اولیا از غیرخدا خواهند خلاف طریقت است نه شریعت.
ابراهیمی دینانی تصریح کرد: غیر اولیا، حاجات خودشان را می خواهند اما اولیا خدا را طلب می کنند و این خواستن سطح بالایی است، اما انسان دوری از معاصی می کند تا به بهشت برود، حالا به یهشت رفت، در بهشت چه می خواهد؟ این بیت می گوید اولیا وقتی بهشت هم رفتند خدا را می خواهند.
این محقق ابراز کرد: ما مملوک و مخلوق خداییم، اما در این میان از خدا خواستن یعنی چه؟ یعنی معرفت مان نسبت به حضرت حق بیشتر شود و او را بشناسیم، چراکه سرانجام علم و عمل برای معرفت است، یعنی نهایتا به دنبال وصول به معرفت ایم و اولیا خدا را می شناسند که به مقام معرفت می رسند.
وی عنوان کرد: در این حکایت می گوید "ایاز" نسبت به ملک معرفت داشت و وفاداری، حال در بعد ارتباط میان خدا و آدمی، وفاداری بر اساس معرفت است و بدون آن معنا ندارد و اعمال نیز بر اساس صفات تعریف می شوند.
بنابراین گزارش، اسماعیل منصوری لاریجانی، کارشناس مجری برنامه معرفت در رابطه با این بحث به گفته حضرت علی(ع) اشاره کرد: خدایا، من تو را به خاطر ترس از دوزخ و یا اشتیاق به بهشت عبادت نمی کنم، بلکه «وجدتک اهلا للعبادة فعبدتک; من تو را شایسته عبادت و بندگی یافتم و عبادتت را برگزیدم.
لاریجانی ادامه داد: با توجه به این سخن حضرت امیر(ع)، این پرسش مطرح می شود که آیا پرستش اقتضای وجود ماست یا در وجودمان ایجاد می شود؟
دینانی در پاسخ به این سوال گفت: اولا ما باید وجود خودمان را معنی کنیم، قطعا بدن ما اقتضایی به پرستش ندارد بلکه عقل ما این اقتضا را ایجاد می کند، در واقع کار ویژه عقل شناخت است، اگر وجود منِ انسان عقلانی باشد کار عقل شناخت حقایق است و همه حقایق عالم هستی به یک حقیقت منتهی می شود که این امر نیز به حکم عقل است، بنابراین اقتضای وجودی عقل، شناخت خدا و پرستش او است.
استاد بازنشسته دانشگاه تهران تاکید کرد: خدا وقتی ما را به مافوق انسان دعوت کرد به علت سنخیت مان با ملکوت اعلا بود، سنخیت ما از طریق عقل است نه از طریق گوشت و پوست و خون، ملکوت ساحت عقل است.
وی همچنین با اشاره به این بیت سعدی "که عشق من ای خواجه بر خوی اوست/نه بر قد و بالای نیکوی اوست"، افزود:
سعدی دو نکته را می گوید: "خوی" و "روی"، که خوی صفات باطنی و اخلاق است و روی نیز ظاهر، که عشق بیشتر به خوی تعلق دارد و در عشق واقعی از روی به خوی می رسیم ضمن اینکه روی تغییرپذیر است و مریض و بالاخره پیر می شود اما خوی همواره می ماند، و این است که ارسطو حرف مهمی زد: اخلاق از سنخ بد نیست.
ابراهیمی دینانی خاطرنشان کرد: اخلاق از اول تا آخر ثابت است و آدمیان هر دوجنبه اخلاق و بدن را دارا هستند، انسان آیت حق است، آیت اعظم عقل است، ضمن اینکه خدا مِثل ندارد ولی مَثَل دارد، مَثَل اعلای حق تعالی انسان کامل است.
پایان پیام/
نظر شما