به گزارش خبرگزاری شبستان، دشمن، پس از شهادت امام حسین علیهالسلام، اهلبیت را به همراه سرهای شهدا به کوفه برد. حضرت زینب علیهاالسلام در سخنانی پرشور مردم کوفه را به سختی سرزنش کرده، و امام حسین و یارانش را معرفی کردند؛ چون در اثر تبلیغات گسترده یزدیان، عده زیادی نمیدانستد علل قیام امام چه بوده است.
تبلیغات اهل بیت در کوفه
همچنین دشمن درصدد تحریف واقعیتهای قیام حضرت بود. اما حضرت زینب با سخنان کوبنده، از این تحریفات جلوگیری کرد. چنان که وقتی اسیران را به کاخ ابنزیاد بردند او خطاب به حضرت زینب گفت: «آیا دیدی خدا با برادرت چه کرد؟» زینب علیهاالسلام پاسخ داد: من از خدا درباره برادرم جز خوبی ندیدم. آنها به راهی رفتند که خدا میخواست. آنان با شهادت به افتخاری که خواستند رسیدند؛ اما تو پسر ابن زیاد! خود را آماده کن که خدا بین تو و آنان حکم خواهد کرد.
پیامآوران قیام کربلا
هر قیام و نهضتی از دو بخش مبارزات و قیام مسلحانه یا غیرمسلحانه و از بخش رساندن پیام آن انقلاب و بیان آرمانها و اهداف تشکیل میشود. در بررسی قیام امام حسین علیهالسلام این دو بخش کاملاً محسوس است، روز عاشورا مظهرِ، بخش خون و شهادت و ایثار بود و بخش دیگر آن بعد از عاشورا و پرچمدار آن امام سجاد علیهالسلام و زینب علیهاالسلام بودند که پیام انقلاب و شهادت سرخ آن حضرت را به اطلاع مردم رساندند. بیشک اگر بازماندگان حضرت نبودند دشمنان اسلام با تبلیغات گسترده خود قیام آن حضرت را در طول تاریخ لوث میکردند. بازماندگان حضرت سیدالشهداء در دروان اسارت با افشاگریهای آگاهانه اجازه چنین تحریف و خیانتی را به دشمنان امام حسین علیهالسلام ندادند.
جنگ تبلیغاتی
بعد از واقعه عاشورا بازماندگان خاندان پیامبر از فرصت دیدار با مردم که به دلیل اسارت و از این شهر به آن شهر رفتن به دست آوردند، به بهترین وجه بهره برداری کردند. آنها با استفاده از این فرصت، حقیقت قیام امام حسین علیهالسلام را به تصویر کشیدند و جنایتهای عمال اموی را برملا کردند. اسرا به ویژه حضرت زینب علیهاالسلام و امام سجاد علیهالسلام اولین تعقیب کننده راه و هدف حسین علیهالسلام و فرمانده جنگ سرد و تبلیغاتی برضد حکومت اموی بودند. در پرتو همین افشاگریها بود که انقلاب حسینی در دل همه مردم شکوفا شد و موج تنفر از حکومت اموی به وجود آمد تا جایی که بستگان یزید هم به لرزه و گریه افتادند، و همان یزدی که با دیدن اسرا خرسندی میکرد ناچار شد برای انحراف افکار عمومی ابن زیاد را مقصر قلمداد کند.
قیام امام حسین علیهالسلام ظاهرا قیام علیه حکومت فاسد یزید است، اما در باطن قیامی برای حفظ ارزشهای اسلامی است.
توقف در کربلا
یزیدیان در هنگام حرکت به سوی کوفه به اهل بیت امام حسین علیهالسلام اجازه عزاداری نداده بودند؛ از این رو خاندان داغدیده رسالت، پس از ورود به کربلا برای شهیدان خود به عزاداری پرداختند. سیدبن طاووس در کتاب مقتل خود به نام لهوف میگوید: «کاروانیان مجلس عزا به پا داشتند و تا سه روز بدین منوال سپری شد.»
حرکت از کربلا
وقتی کاروان شام به کربلا رسید، اهل بیت امام حسین علیهالسلام به گونهای جانسوز به عزداری پرداختند، امام سجاد علیهالسلام وقتی که اوضاع را چنین دیدند، دانستند که اگر زنان و کودکان در کنار این قبور مطهر بمانند، خود را در اثر شیون و زاری هلاک میکنند؛ از این رو فرمان دادند تا بار شتران را ببندند و از کربلا به سوی مدینه حرکت کنند. چون بارها را بستند و آماده حرکت شدند، حضرت سکینه اهل حرم را برای وداع، با ناله و فریاد به سوی مزار مقدس امام حرکت داد و همگی در اطراف قبر مقدس گرد آمدند. سکینه قبر پدر را در آغوش گرفت و به شدت گریست و این ابیات را زمزمه کرد: «ای کربلا! بدنی را در تو به امانت گذاشتیم که بدون غسل و کفن مدفون شد.ای کربلا، کسی را به نزد تو یادگار نهادیم، که روح احمد و وصی اوست...».
رسیدن کاروان اهل بیت به مدینه
کاروان اهل بیت به سوی مدینه رهسپار شد. «بَشیر» که آنان را همراهی میکرد میگوید: به آرامی رفتیم تا به شهر مدینه نزدیک شدیم. امام سجاد علیهالسلام مرا طلبیده و فرموند: خداوند پدرت را رحمت کند که شاعر نیکویی بود آیا تو نیز شعر میگویی؟ گفتم: آری، پس فرمود به مدینه برو و خبر شهادت ابی عبداللّه را به مردم ابلاغ کن. بشیر میگوید: وقتی خبر شهادت امام حسین علیهالسلام را به مردم مدینه رساندم، مردمان مدینه از خانه خود بیرون آمده و شروع به گریه و زاری کردند. من همانند آن روز را به یاد ندارم که مردم همه یک دل و یک زبان گریه کنند و تلختر از آن روز را بر مسلمانان ندیدم.
فرستاده پادشاده روم در مجلس یزید
از امام زین العابدین علیهالسلام روایت شده که چون سر مبارک امام حسین علیهالسلام را برای یزید آوردند، سر مقدس را مقابل خود قرار داده و میخواری میکرد. یک روز فرستاده پادشاه روم که از اشراف بود در مجلس حضور داشت و از یزید پرسید که این سر کیست؟ یزید گفت: «این سر حسین بن علی، فرزند فاطمه، دختر رسول خداست.» فرستاده روم وقتی چنین شنید گفت: «تف بر تو باد. پدر من با واسطههای بسیار از نوادههای حضرت داوود است؛ با این حال، مسیحیان مرا به این دلیل بزرگ میشمارند واز خاک پایم تبرک میبرند، و شما پسر دختر پیامبر خود را میکشید؟! این چه دین داری است؟» یزید وقتی اعتراض سفیر روم را شنید، گفت: «این نصرانی را بکشید تا مرا در کشور خود رسوا نکند.» چون نصرانی چنین فهمید گفت: «دیشب رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را در خواب دیدم که به من فرمودند: تو اهل بهشتی.» و سپس شهادتین گفت و سر حسین علیهالسلام را به سینه چسبانید و بوسید تا کشته شد.
اهداف یزید از اسارات و به آتش کشیدن خیام اهل بیت(ع)
سیاست حکومتهای ظالم آن است که برای جلوگیری از نهضتهای احتمالی بعدی، از هر وسیلهای استفاده کنند. حکومت یزید نیز پس از فاجعه عاشورا، برای ایجاد ترس و وحشت بین مردم، اهل بیت را با وضعی دلخراش اسیر کرد و در دو شهر مهم کوفه و شام گرداند. شبیه این کار غیر انسانی را عبیداللّه بن زیاد در شهادت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه انجام داده بود. او بدنهای پاک این دو را پس از شهادت در کوچهها و خیابانهای کوفه گرداند. هم چنان که سر مبارک اما حسین و دیگر شهیدان کربلا را بر بالای نیزه کرد و به تماشای مردم گذاشت.
تأثیر تبلیغ اهلبیت در داخل کاخ یزید
زنان اهل بیت، در کاخ یزید تبلیغات گستردهای انجام دادند. طبری در کتاب تاریخ خود مینویسد: زنان اهل بیت از منزل یزد خارج نشدند، مگر آن که دیگر زنان برای سوگواری به منزل او رفتند، و هیچ زنی از آل ابیسفیان باقی نماند مگر آن که به نزد آنان آمد و در آن جا اقامه عزا کرد. عزاداری اهلبیت در کاخ یزید و دارالاماره، چنان تأثیر گذاشت که مردم تصمیم گرفتند به خانه یزید ریخته و او را بکشند.
از بین بردن ابهت پوشالی یزدیان
سیاست رعب و وحشت یزیدیان، با افشاگریهای اهل بیت با شکت روبه رو شد. اهلبیت امام حسین علیهالسلام با وجود تحمل سختترین مشکلات، در مقابل دشمنان تسلیم نشدند؛ بلکه با خطبهها و سخنرانیهای کوبنده علاوه بررسوا کردن حکومت یزید به توده ناآگاه مردم درس آزادی و آزادگی دادند و بدین گونه، نهضتهای دیگری چون قیام توابین شکل گرفت. و شعار نهضت امام حسین علیهالسلام در فضای تمامی شهرها طنین افکند.
قیام عاشورا در کلام امام خمینی
امام خمینی( رحمهمالله ) درباره انگیزه الهی قیام امام حسین علیهالسلام میفرمایند: «شما ملاحظه کنید که بهترین خلق اللّه در عصر خودش حضرت سیدالشهداء و جوانان بنیهاشم و اصحاب او شهید شدند. لکن وقتی در آن مجلس پلید یزید صحبت میشود حضرت زینب قسم میخورد که آنچه در کربلا دیدم جز پیشامدی زیبا نبود. شهادت یک انسان کامل در نظر اولیاء خدا جمیل است نه برای این که جنگ کرده و کشته شده، برای این که جنگ برای خدا بوده است.»
پایان پیام/
نظر شما