سید علیرضا واسعی، رییس دبیرخانه هیات حمایت از کرسیهای نظریهپردازی با اشاره به اهمیت و جایگاه مناظرات عالمانه در توسعه دانش در جامعه به خبرنگار شبستان گفت: اساسا پیشرفت دانش و توسعه علم در هر جامعه ای با هم اندیشی و مناظرات عالمانه محقق می شود، از این رو در فرهنگ اسلامی تاکید فراوانی بر مناظره و گفت و گوهای علمی وجود دارد.
وی با اشاره به برگزاری چهارمین نشست اندیشه های راهبردی در محضر رهبر معظم انقلاب اظهار کرد: بنابر تاکید فرهنگ غنی اسلام کلید دانش در پرسشگری نهفته است و برگزاری نشست هایی از سوی بالاترین مقام کشوری با عنوان اندیشه های راهبردی، می تواند گامی موثر در توسعه و تعمیق این رویکرد و کشاندن فضای پرسشگری به مجامع علمی باشد.
واسعی تصریح کرد: به نظر می رسد که موضوعات مطروحه در این نشست ها جزء بنیادی ترین و اساسی ترین مباحث اندیشه بشر امروز و ایران است از جمله مقوله آزادی که در چهارمین نشست اندیشه های راهبردی به بحث گذاشته شد.
این پژوهشگر وی با اشاره به اهمیت مفهوم آزادی ادامه داد: این مفهوم در سطوح بالای جامعه محقق شده است، اما متاسفانه در سطوح پایین جامعه نمودی ندارد چراکه اساسا پیگیری نمی شود، حال آنکه بدیهی است که دستیابی به اهداف به سبب پیگیری مکرر ممکن می شود و امید است که این امر در سطوح مختلف جامعه علمی ما راه یافته و مسئولان دغدغه مندانه به آن بپردازند.
وی درباره چالش های پیش روی کرسی های آزاداندیشی بیان کرد: این مسئله را از دو زاویه می توان بررسی کرد، اول بُعد اجرایی که متاسفانه برخی مطالبات رهبری آنگونه که باید مورد توجه قرار نمی گیرد و به رغم شعارهایی که مسئولان امر بر زبان می رانند همین مقوله آزاداندیشی و نظریه پردازی که هیئتی با پشتوانه قوی برای آن تشکیل شده و حمایت رهبری پشت آن است، به بهانه های واهی مدتی است که متوقف شده است.
بیماری شایع عدم تطابق حرف با عمل!
واسعی افزود: همچنین ما امروز در جامعه شعارهای بسیاری می دهیم برای نشان دادن همسویی خودمان با آرمان های رهبری و انقلاب اما در عمل اینگونه نیستیم و این بیماری شایعی در سطح تصمیم گیران و مدیران است که اگر این آسیب رفع نشود هیچ وقت مطالبات جدی رهبری محقق نمی شود.
وی با بیان اینکه آزادی یک اصل ابتدایی و فطری برای بشر است و این امر توسط انسان به دیگری داده نمی شود، عنوان کرد: فقدان آزادی انسانیت را بی معنا می کند چراکه انسانیت انسان با آزادی معنا می یابد، اگر جامعه ای را در نظر بگیریم که انسان ها در زندان با قوانین سخت داشته باشند ممکن است در ظاهر نظم به چشم آید اما در باطن زندگی غیرانسانی جریان دارد.
واسعی ابراز کرد: انسان زمانی انسانی خواهد زیست که آزادی داشته باشد بنابراین آزادی، حقی طبیعی است و کار دیگران محدود کردن آن است نه ارائه آن؛ اما به هر حال امروز در دنیایی زندگی می کنیم که فضای آزاد زیستن محدود شده بنابراین لازم است که این آزادی را به عنوان حق مسلم بشری مورد توجه قرار دهیم.
وی آزادای در عرصه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را دارای دامنه ای گسترده دانست و گفت: یکی از شقوق آزادی در بیان و اندیشه است که جزء مسائل بسیار مهم حوزه دانش ورزی و پیشرفت علمی به شمار می رود و کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
آزادی بیان به معنای طرح هر مسئله پوچ و بی اساس نیست
واسعی تاکید کرد: روشن است که آزادی بیان به معنای باز بودن درب گفتگو برای هر سخن بی پایه و بی اساس نیست بلکه مراد آن است که انسان با مطالعه و تاملات وقتی به یافته ای دست یافت بتواند در مجامع شایسته و درخور و متناسب با شان یافته خود آن را عرضه کند و امکان برای نقد و گفت و گو و و مناظره را داشته باشد بدون آنکه در این مسیر مورد اتهام، خشونت و آزار قرار بگیرد.
وی ابراز کرد: آزادی با این توصیفات محقق می شود البته عواملی نیز این مولفه را محدود می کند و چنین میدانی را می بندد مثل جهل مسئولان به ارزش و اهمیت آزادی بیان که این فضا را همان طور که گفتم محدود می کند.
مخالفت کار غیرمتخصصان است
این پژوهگشر ادامه داد: شهید مطهری تاکید داشت که در دانشگاه الهیات یک مارکسیست به تمام معنا تدریس کند تا من متخصص اسلام پاسخ او را بدهم، این امر از انسانی مانند مطهری طبیعی است اما در جامعه امروز و حضور غیرمتخصصان بحث به گونه ای دیگر نمود می یابد، یعنی غیرمتخصصان که از چنین دانشی برخوردار نیستند طبیعی است که جز مخالفت نباید از آنان در حوزه های مختلف انتظار داشت.
واسعی بیان کرد: عامل دوم در عدم تحقق شایسته آزادی اندیشه به معنای یاد شده، مقوله سیاسی است که در جامعه خود با آن مواجه هستیم البته باید توجه داشت که تمامی مسائل جامعه ما به نحوی ذیل سیاست قرار می گیرد و سیاست بر آن سایه می افکند، از این رو هر گفتگویی به مثابه چالش سیاسی قلمداد می شود؛ بنابراین با گفتگو و مناظره مخالفت می شود و این فاجعه است که نمی توان میان گفتگوهای علمی و چالش ها و جبهه گیری های سیاسی تفکیک به عمل آورد.
وی نامساعد بودن فضای فرهنگی را عامل دیگری در عدم رشد این حوزه خواند و خاطرنشان کرد: متاسفانه اعتقادات و باورهای عمومی جامعه به سمتی پیش رفته که هر گونه پرسش گری به تزلزل باورها تعبیر می شود. از این رو به لحاظ فرهنگی نیز مانع آزاداندیشی می شویم، ضمن آنکه پایین بودن سطح آگاهی های عمومی عملا میدان خردورزی و تعاملات علمی را می بندد.
پایان پیام/
نظر شما