معنای ایمان؛ عارف به شأن حضرت مهدی(ع) در زمان غیبت

روایات شیعه و سنى منکر خروج مهدى(ع) را کافر برمی شمرد و تصریح می کند: کسى که منکر خروج مهدى(ع) است، به آنچه بر محمد(ص) نازل شده کافر شده است . . .

خبرگزاری شبستان: خداوند متعال در قرآن بر موضوع وحدت و اتحاد گروه‏ها و فرقه‏هاى مختلف امت اسلامى تأکید فراوان کرده و مى‏فرماید: "إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ؛ به راستى مومنان برادران یکدیگرند." حجرات (49) آیه 10.
و نیز مى‏فرماید: "وَلاتَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ؛ و هرگز راه اختلاف و تنازع که موجب تفرقه در اسلام است نپویید که در اثر تفرقه ترسو و ضعیف شده، قدرت شما نابود خواهد شد". انفال (8)، آیه 46.
و نیز مى‏فرماید: "وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا؛ همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید." آل عمران (3)، آیه 103.
در میان جوامع اسلامى بعضى اعتقادات وجود دارد که مى‏تواند محور خوبى براى وحدت در بین جامعه باشد یکى از آنها مودت و دوستى اهل بیت(ع) و دیگرى اعتقاد به مهدى منتظر است. اعتقاد به منجى را مى‏توان زمینه و بستر مناسبى براى گفت گو و تقریب بین ادیان دانست؛ زیرا ادیان، مکاتب و ملت‏ها هر یک به نوعى معتقد به ظهور منجى براى عالم بشریت در آخرالزمان‏اند؛ هرچند در کیفیت و چگونگى آن با یکدیگر اختلاف دارند.
 

تقریب بین مذاهب
در زمینه مهدویت مسائل و مواردى بین شیعه و اهل سنت اتفاقى است. در ادامه به برخی از این موارد اشاره می شود.

اتفاق بر اصل قضیه‏
یکى از موارد اتفاق بین شیعه و سنى در قضیه مهدویت اتفاق بر اصل آن قضیّه است. امت اسلامى- مگر عده قلیلى از غرب زدگان و روشنفکرنمایان مثل احمد امین مصرى و شاگردانش- بر این مسئله اتفاق دارند که در آخرالزمان شخصى به نام مهدى، از ذریه پیامبر اسلام(ص) از اولاد حضرت زهرا(س)، ظهور کرده، زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد. عمده علت تأکید بر این اعتقاد، وجود تعداد بسیار و در حد تواتر روایات صحیح در باره این قضیه از پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در کتاب‏هاى حدیثى مسلمین است. معلوم است هر قضیه‏اى که به حد تواتر برسد از دایره شک و ظن خارج مى‏شود و انسان را به یقین مى‏رساند. همان گونه که در علم حدیث و اصول به آن اشاره شده، حدیث متواتر احتیاج به بررسى سندى ندارد؛ زیرا از راه تراکم احتمالات مى‏تواند انسان را به یقین برساند.
سخنان عالمان شیعه‏
1- مرحوم شهید صدر مى‏گوید: "به راستى اعتقاد به حضرت مهدى(ع) به عنوان پیشواى منتظر براى تغییر جهان به جهانى بهتر، در احادیث پیامبر اعظم(ص) به طور عموم و به ویژه در روایات اهل بیت(ع) آمد است. در روایات فراوان به حدى به این مسئله تأکید شده که جاى هیچ شکى براى انسان باقى نمى‏گذارد. و تنها از طریق برادران اهل سنت، حدود 400 روایت از پیامبر(ص) درباره حضرت مهدى(ع) احصا و شماره شده است؛ همان گونه که مجموعه روایات مهدویت که از طریق شیعه و سنى رسیده و احصا شده، بیش از 6 هزار روایت برآورده شده است؛ و این رقم بزرگى است که در بسیارى از قضایاى اسلامى بدیهى براى آن نظیرى نیست؛ قضایایى که معمولًا مسلمانان در آن تردید نمى‏کنند."
2. شیخ محمدرضا مظفر مى‏گوید: مسئله بشارت به ظهور مهدى(ع) از اولاد فاطمه زهرا(س) در آخرالزمان و اینکه زمین را پر از عدل و داد مى‏کند، بعد از آنکه از ظلم و جور پر شده باشد، از مسائلى است که به طور متواتر از پیامبر(ص) رسیده است و مسلمانان نیز در کتاب هاى روایى خود آنها را نقل کرده‏اند. اعتقاد به مهدى، عقیده جدید نزد شیعه امامیه نیست که به جهت انتشار ظلم و جور به آن روى آورده و به ظهور کسى که زمین را از پلیدى ظلم پاک کند معتقد شده باشند. عده‏اى غیرمنصف درصدد ارائه تصویرى اینگونه از قضیه مهدویت‏اند. اگر قضیه مهدویت که از پیامبر(ص) رسیده است نزد جمیع مسلمین ثابت نبود و در نفوس آنها رسوخ پیدا نکرده بود، هرگز مدعیان مهدویت، همانند کیسانیه و عباسیین و جماعتى از علویین و دیگران، نمى‏توانستند در طول قرن‏ها براى رسیدن به ملک و سلطنت، مردم را فریب دهند و با مستمسک کردن این عقیده، ادعاى مهدویت نمایند. اینان توانستند از راه دورغین مهدویت راهى براى تأثیر در عموم مردم پیدا کنند و از این طریق نفوذ خود را در میان مردم توسعه دهند.
کلمات علماى اهل سنت‏
1. حافظ ابن حجر عسقلانى‏ مى‏گوید: اخبار به حد تواتر دلالت دارد بر اینکه مهدى از این امت (اسلام) است و به راستى عیسى بن مریم از آسمان فرود مى‏آید و پشت سر او به نماز مى‏ایستد.
2. قاضى شوکانى‏مى‏گوید: احادیث مهدى بدون شک و شبهه متواتر است، بلکه عنوان تواتر بر کمتر از این مقدار از این احادیث نیز صدق مى‏کند؛ آن هم با تمام اصطلاحاتى که در علم اصول در رابطه با تواتر و خبر متواتر آمده است.»
3. ابن حجر هیتمى‏ مى‏گوید: احادیثى که در آن اشاره به ظهور مهدى است بسیار زیاد و به حد تواتر است.
4. علامه مناوى‏ مى‏گوید: اخبار مهدى زیاد و مشهور است؛ به حدى که جماعتى درباره این احادیث تألیفات مستقلى دارند.
5. تفتازانى‏ مى‏گوید: ازجمله امورى که ملحق به باب امامت مى‏شود خروج مهدى و نزول عیسى است، که این دو از علائم قیامت است و در این باره خبرهاى صحیحى رسیده است.
6. قرمانى دمشقى‏ مى‏گوید: علما بر این امر اتفاق کرده‏اند که مهدى همان قیام کننده در آخرالزمان است و اخبار ظهور آن حضرت یکدیگر را تأیید مى‏کنند و روایات بر اشراق نورش دلالت دارند، و به زودى ظلمت و تاریکى شبها و روزها به روشنایى وجود او منوّر خواهد شد و تاریکى‏ها به رؤیت و دیدار او همانند بیرون آمدن صبح از ظلمت شب از میان خواهد رفت. عدل او در افق‏ها سیر خواهد کرد و پر نورتر از ماه منیر در مسیرش خواهد بود.
7. مبارکفورى‏ مى‏گوید: بدان که مشهور بین تمام مسلمانان در طول زمان‏ها این است که به طور حتم در آخرالزمان شخصى از اهل‏بیت(ع) ظهور خواهد کرد که دین را تأیید کرده، عدل را میان جامعه ظاهر مى‏کند و مسلمانان به دنبال او مى‏روند و او بر ممالک اسلامى سلطه پیدا خواهد نمود. و او مهدى نامیده مى‏شود.
شبیه این عبارت نیز از شیخ منصور على ناصف رسیده است. به همین مضمون در کلمات بزرگانى دیگر از علماى اهل سنت نیز مطالبى مى‏یابیم که موارد ذیل از آن جمله است:
8. برزنجى، الإشاعة لأشارط الساعة، ص 87.
9. ابن تیمیه حرانى، منهاج السنة النبویة، ج 4، ص 211.
10. سید احمد زینى دحلان، الفتوحات الاسلامیه، ج 2، ص 322.
11. أبوالأعلى مودودى، البیات، ص 116.
12. أبوطیب قنوجى، الاذاعة، ص 53.
13. دکتر عبدالعلیم عبدالعظیم بستوى، المهدى المنتظر فى الأحادیث‏الصحیحة، ص 360.
14. شیخ عبدالمحسن بن حمد العباد، عقیدة أهل السنة و الأثر فى المهدى المنتظر.
15. شیخ عبدالعزیز بن باز، مجله جامعة الاسلامیة.(ر.ک : شیعه شناسى و پاسخ به شبهات، ج‏2، ص: 207).
قضیه امام مهدى(ع) از امور غیبى است که از طریق وحى به آن خبر داده شده است.
قرآن کریم به صراحت بر این نکته تأکید دارد که یکى از علائم و نشانه‏هاى پرهیزکاران ایمان به غیب است. خداوند متعال مى‏فرماید: الم* ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ* الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ؛ (1) "الم در آن کتاب شکى نیست، براى متقین مایه هدایت و رستگارى است. متقین کسانى‏اند که ایمان به غیب دارند ...."
خروج امام زمان(ع) در آخرالزمان از امور غیبى است که در مصادر اسلامى به آن اشاره صریح و بلیغ شده است. لذا بر ما واجب است که براى وارد شدن در جرگه مؤمنین به آن ایمان آوریم؛ زیرا حد فاصل بین جامعه مؤمنان که به رسالت هاى الهى اعتقاد دارند و جوامع مادّى که به این گونه امور اعتقادى ندارند، ایمان به غیب و ماوراى طبیعت و شهود است.
به همین دلیل، جماعتى از علماى شیعه و اهل سنت بر لزوم اعتقاد به خروج حضرت مهدى(ع) استدلال نموده‏اند که به بعضى از سخنان آنان اشاره مى‏کنیم.
الف) نقل سخنان علماى شیعه‏
مرحوم شیخ صدوق رحمه الله بعد از بحث درباره وجوب اعتقاد و ایمان به قیام حضرت حجت(ع) و نقل روایات متعدد در این موضوع و انطباق "ایمان به غیب" که یکى از صفات متقین در سوره بقره شمرده شده، بر یکى از مصادیق بارزش، یعنى ایمان به ظهور حضرت مهدى(ع) مى‏فرماید:
ایمان از شخص مؤمن به آن حضرت بدون علم به حال امام زمان(ع) صحیح نخواهد بود، همان گونه که خداوند متعال مى‏فرماید: "الا من شهد بالحق و هم یعلمون؛ مگر کسانى که شهادت به حق دادند درحالى که مى‏دانند. گواهى شهادت دهندگان به حق صحیح واقع نمى‏شود مگر بعد از این علم. مسئله امام زمان(ع) نیز چنین است؛ زیرا ایمان کسى که به قضیه مهدویت اعتقاد دارد به او نفعى نمى‏رساند مگر در صورتى که عارف به شأن آن حضرت(ع) در زمان غیبت باشد."
به همین سبب در روایات شیعه و سنى مشاهده مى‏کنیم که منکر خروج مهدى(ع) کافر شمرده شده است.
جابر بن عبداللَّه انصارى از پیامبر اسلام(ص) نقل مى‏کند که مى‏فرمود: کسى که منکر خروج مهدى است، به آنچه بر محمد(ص) نازل شده کافر گردیده است و کسى که منکر نزول عیسى است کافر است. کسى که منکر خروج دجال‏ است کافر است. به راستى جبرئیل به من خبر داد که خداوند متعال مى‏فرماید: هرکس که ایمان به قدر- چه خیر آن و چه شر آن- نداشته باشد، باید پروردگارى غیر از من را بر گزیند."
در روایتى از امام صادق(ع) در تفسیر قول خداوند متعال: الم* ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ* الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ مى‏خوانیم که آن حضرت فرمود: "متقین شیعیان على(ع) هستند و غیب نیز همان حجت غائب است، یعنى مهدى منتظر.
در روایتى امام صادق(ع) یکى از مصادیق غیب را خروج مهدى(ع) در آخرالزمان ذکر مى‏کند.
ب- نقل عبارات علماى اهل سنت‏
1- احمد بن محمد بن صدیق مى‏گوید: ایمان به خروج مهدى واجب، و اعتقاد به ظهور او به جهت تصدیق خبر پیامبر (ص) حتمى و ثابت است، همان گونه که در عقاید اهل سنت و جماعت از جمیع مذاهب اسلامى تدوین شده و نیز در دفاتر علماى امت با اختلاف طبقات و مراتب آنان تقریر گردیده است."
2- سفارینى حنبلى مى‏گوید: ایمان به خروج مهدى واجب است، همان گونه که نزد اهل علم تقریر یافته و در عقائد اهل سنت و جماعت تدوین شده است.
3- شیخ ناصرالدین البانى وهابى مى‏گوید: همانا عقیده به خروج مهدى عقیده‏اى است ثابت و متواتر از پیامبر(ص) که ایمان به آن واجب است؛ زیرا این عقیده از امور غیب است که ایمان به آن در قرآن کریم از صفات پرهیزکاران شمرده شده است. خداوند مى‏فرماید: این کتاب، شک در آن نیست (و) راهنماى پرهیزکاران است. آن کسانى که به جهان غیب ایمان آوردند. همانا، انکار این عقیده، جز از فرد جاهل زورگو صادر نمى‏گردد. از خداوند متعال مى‏طلبم که ما را بر ایمان به این عقیده و به هر امرى که به طور صحیح از کتاب و سنت ثابت شده بمیراند.
4- استاد عبدالمحسن بن حمد العباد وهابى مى‏گوید: تصدیق و اعتقاد به قضیه مهدویت، داخل در ایمان به رسالت پیامبر اکرم(ص) است؛ زیرا از آثار ایمان به پیامبر(ص) تصدیق اوست در امورى که به آنها خبر داده و نیز داخل در ایمان به غیبى است که خداوند متعال مؤمنین را به جهت ایمان به آن مدح کرده است؛ آنجا که مى‏فرماید: «این کتاب، شک در آن نیست (و) راهنماى پرهیزکاران است؛ آنان که به غیب ایمان دارند و ...»
 

ادامه دارد/

کد خبر 199207

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha