خبرگزاری شبستان- سرویس فرهنگ و ادب: ناشران کتاب دانشگاهی به منظور تأمین کتاب و مکتوبات مورد نیاز دانشگاهیان پا به عرصه نهادند و فلسفة وجودی آنها به زمان آغاز فعالیت دانشگاهها در ایران بازمیگردد و بر این اساس هماکنون شماری از ناشران کشور در این حوزه فعالیت میکنند. مسعود پایدار، مدیر نشر کتاب دانشگاهی و عضو هیات مدیره انجمن فرهنگی ناشران کتاب دانشگاهی، سالها در این حوزه فعالیت کرده است. در زیر متن گفتوگو با او را درباره وضعیت نشر دانشگاهی میخوانید.
ارزیابی شما از وضعیت نشر کتابهای دانشگاهی کشور چیست؟ آیا میتوان نقطه مطلوب برای آن درنظر گرفت؟
در طول دو، سه دهة اخیر و همپای تحولات جهانی، افزایش تعداد دانشجویان و دانشگاهها در کشور ما و گرایش به آگاهی بیشتر و علمآموزی برای ارتقای موقعیت اجتماعی شرایطی پدید آورده است که این روند، اسباب و نیازهای خاص خودش را میطلبد. در مسیر توسعة آموزش و افزایش شمار دانشجویان (که هماکنون نزدیک به 3 میلیون نفر هستند)، منابع آموزشی مورد نیاز است که مهمترین آنها کتاب است. بالطبع با روی کار آمدن ناشران بیشتر در این حوزه در طول دو دهة اخیر، برای تولید کتاب بهتر به لحاظ محتوایی و همین طور عناوین بیشتر، رقابت ایجاد شده است. این رقابت، افزایش کمّی و کیفی کتاب را میطلبد. مثلاً در مؤسسة ما در طول یک دهة اخیر تلاش بسیاری در افزایش کیفیت محتوایی و کتابپردازی داشتهایم، یعنی به طور خلاصه مهندسی کیفی کتاب.
از سوی دیگر ناشران دانشگاهی تا رسیدن به نقطة مطلوب، که با ویرایش کتاب دانشگاهی و بازاریابی صحیح این کتابها همراه است، فاصله دارند و هنوز به رشدی که انتظار میرود، نرسیدهاند. تعداد اندکی از ناشران دانشگاهی تحریریهای حرفهای با ویراستاران و متخصصان مقیم دارند که کار ویرایش، حروفچینی، طراحی، صفحهآرایی و تولید را به صورت حرفهای انجام میدهند.
در حین تدوین برنامة مدرن و راهبردی برای یک مؤسسة انتشاراتی، مسالة مهم دیگر، آموزش است. تشکیل نظام و نهاد آموزشی در صنعت نشر ایران بسیار مهم است. متأسفانه در کشور ما تحصیلات دانشگاهی برای رشتة نشر وجود ندارد و عجالتاً آموزشهای اولیهای در اتحادیة ناشران و کتابفروشان فراهم شده است که دورههای آن عموماً برای کارکنان برگزار میشود. مدیران مراکز انتشاراتی خود به آموزشهای آکادمیک در زمینة نشر نیاز دارند.
تفاوت ناشران دانشگاهی با دیگر ناشران در چیست؟
مؤسسات انتشاراتی ازجمله ناشران دانشگاهی ضروری است که با یک هدف و تدوین برنامة راهبردی فعالیتشان را آغاز کنند و با تحولاتی که در عرصه نشر اتفاق میافتد ازجمله دیجیتالی شدن نشر همپا شوند. کتاب در حالی که یک کالای فرهنگی است، اما انتشار آن بدون محاسبات اقتصادی، ناشران را از گردونة کار خارج میکند. در حال حاضر یکی از مسائل مهمی که در تولید کتاب تأثیر میگذارد، بهویژه در بخش دانشگاهی، میزان رغیت و علاقه به ترجمة کتاب است. منابعی که در دانشگاههای ما استفاده میکنند، تألیفات و عمدتأ ترجمههای استادان، دانشجویان و البته شماری از مؤلفان و مترجمان حرفهای است که سمتی دانشگاهی ندارند.
در موضوع تألیف و ترجمه از آنجا که کشور ما در علوم پایه و فناوری مستقیماً تولیدکننده نیست، عمدتاً کتاب های منتشرشده در بخش دانشگاهی نیز ترجمة یک یا چند کتاب معتبر بینالمللی است. این ترجمهها با گذشت زمان و بهمرور باید بهتر شوند، اما در حال حاضر در میان کتابهای دانشگاهی، کتابهایی یافت میشوند که هم از نظر محتوا و هم از نظر ظاهری متناسب با اصول صحیح کتابپردازی نیستند؛ باید توجه خاصی به این زمینه مبذول داشت.
با توجه به اینکه در کشور ما کتاب دانشگاهی استادمحور است، یعنی گروه هدف در کتاب دانشگاهی استادان دانشگاهها هستند و این گروه منابع درسی را برای دانشجویان تعیین میکنند و دانشجو خود کمتر در این زمینه دخالت دارد، بنابراین برای نشر یک کتاب دانشگاهی به نحوی باید از نظر و دیدگاه گروه هدف اطلاع داشته باشیم. اگر نظر گروه هدف به سمت کتابی جلب شود، آنها در صدد معرفی و تدریس آن کتاب برمیآیند و این به رونق کتاب دانشگاهی میافزاید.
این چرخة یافتن گروه هدف، با تحقیق، بازاریابی و سیستم فعال توزیع ناشران میسر میشود؛ وضعیت مؤسسة ما در تولید، بازاریابی، و فروش تقریباً به این منوال است. بازاریابی ناشران دانشگاهی عناصر مشترکی با سایر حوزهها دارد، اما بهویژه در حوزة بازاریابی قبل از تولید و بازاریابی و فروش بعد از انتشار کتاب تفاوتهایی نیز دارند. مهمترین مساله در بازاریابی هر کالا آن است که مکانهای قابل عرضه و گروه هدف با دریافت اطلاعات و آمار شناسایی شوند.
با توجه به اینکه دانشگاهها در جهت ارتقای علمی کشور و تولید ملی مؤثر هستند، ناشران دانشگاهی چقدر میتوانند در این مورد به دانشگاهها کمک کنند؟
تا آنجا که اطلاع دارم کتابهایی که در حوزة دانشگاهی منتشر میشوند، حدود 15 درصد کل کتابهایی است که ناشران ایران به چاپ میرسانند. کتاب دانشگاهی همپای سایر حوزههای کتاب در تولید ملی نقش دارد، اما اینکه چه میزان از تأثیر بر عهدة نشر دانشگاهی است، تحقیق حدی در این مورد انجام نشده و آمار دقیقی وجود ندارد. آنچه مسلم است افزایش کمّی و کیفی کتاب دانشگاهی، به عنوان یکی از مهمترین ابزار ارتقای دانش و آگاهی افراد، سهم خودش را در تولید ملی ایفا میکند.
در پایان بفرمایید ناشران دانشگاهی با چه موانع و مشکلاتی مواجهاند؟
ناشران داشگاهی به عنوان بخشی از بدنة صنعت نشر کشور ضمن اینکه مشکلات عمومی این نشر را دارند، با مشکلات و موانع خاصی نیز مواجهاند. بخشی از موانع موجود ریشه در ساختارها و مباحث حقوقی دارد و بخشی دیگر در نوع حمایتهایی است که نشر ایران به آنها نیاز دارد. در بخش زیرساختها و مباحث حقوقی، قوانین نشر ما روزآمد نیست و مربوط به سال 1348 شمسی است که نزدیک به نیم قرن از آن می گذرد؛ لذا بازنگری در این قوانین ضروری است. افزایش توانمندی بخش خصوصی در صنعت نشر و کاهش همزمان تصدیگری دولت و سپردن کار اجزای صنعت نشر به ناشران و پدیدآورندگان، بخش دیگری در موضوع زیرساختهاست.
در موضوع حمایتها، نشر ایران با موانعی روبروست که اثرگذاری آن را کمتر میکند؛ برای مثال، یک دهة پیش قانون معافیت مالیاتی ناشران و کتابفروشان تصویب شد، اما در طول این سالها با آنکه در مواردی این قانون اعمال شد، اما بهمرور قوانین و تبصرههایی به میان آمد که این معافیتها را محدود کرد و گاه به دلیل تفاسیر مختلف حوزههای مالیاتی و تبصرههای جدید، معافیت مالیاتی برای بسیاری از ناشران و اکثر کتابفروشان حذف شد.
مشکل دیگری که در ماههای اخیر ایجاد شده قیمت کاغذ تحریر است که هماکنون در میانة تابستان 120 درصد نسبت به هفت ماه قبل افزایش داشته است. کتاب تنها کالای فرهنگی است که قیمت روی آن چاپ میشود، با احتساب تورم 20 درصدی در طول یک سال، ناشری که کتابش را با همان قیمت سال قبل به فروش میرساند از قدرت و فروشش در ابتدای سال بعد 20 درصد کاسته میشود. صنف نشر از معدود صنفهایی است که قابلیت انطباق با تورم فعلی را ندارد. از دیگر موانع صنف ناشران و کتابفروشان، مساله تخصیص عوارض تجاری و اداری برای کتابفروشان و موزعان کتاب است که هزینههای راهاندازی بخش فروش و توزیع را غیراقتصادی میکند.
در پایان فکر میکنم نهادهای متولی دولتی کتاب و نشر همپای بخش خصوصی میتوانند تمهیداتی جدی برای توقف این روندهای منفی بیندیشند و بهکار گیرند، در غیر این صورت به تولید کتابهای جدید لطمه وارد میشود و کتابهای قبلی که نیاز به تجدید چاپ دارند نیز بهناچار با توجه به قیمت کاغذ، در تیراژ کمتری منتشر میشوند چون افزایش بهای کتاب موجب حذف بخشی از مخاطبانی که از میان اقشار آسیبپذیر جامعه هستند خواهد شد.
گفتوگو از آزاده فضلی
نظر شما