به گزارش خبرگزای شبستان، شصت و هشتمین شماره از فصلنامه "پژوهشهای قرآنی" توسط معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی منتشر شد.
بنابراین گزارش، در این فصلنامه که موضوع کلی آن مبانی اخلاق عنوان شده، مقالاتی با همین موضوع از محققین و استادان معتبر حوزه و دانشگاه به چاپ رسیده است.
"نقش نیت در ارزش فعل اخلاقی"، "قرآن و ارزش اخلاقی عواطف و احساسات"، "فقدان ارزش اخلاقی عواطف و احساسات"، "دیدگاه علامه طباطبایی در حوزه زیباشناسی و اخلاق"، "بسط متن و روشهای ارائهی مطلب در گفتمان قرآنی"، "پیامبر ناخوانا و نانویسا" و "نقدی بر ترجمهی آیات قرآن در جلد اول تفسیر نور" عناوین مقالات این شماره فصلنامه است.
نخستین مقاله فصلنامه که علی رهنما، پژوهشگر و مدرس سطح سه حوزه، آن را نوشته، از نقش نیت در ارزش فعل اخلاقی سخن می گوید. نویسنده در آغاز این مقاله به طرح چند پرسش راجع به نقش نیت میپردازد: 1- آیا نیت در ارزش دهی به فعل نقش دارد یا خیر؟ 2- بر فرض که نقش داشته باشد، آیا این نقش در ارزش فعل است یا فاعل یا هر دو؟ 3- اگر در ارزش فعل نقش داشته باشد، چگونه با نظریه حسن و قبح ذاتی فعل که مورد قبول عدلیه است، سازگار می شود؟ در راستای پرسش های فوق، نویسنده نخست به تعریف نیت می پردازد. سپس به دیدگاه های موجود راجع به نقش نیت و نقد آنها پرداخته است. آن گاه با انتخاب نظریه نقش نیت در دو بعد فعل و فاعل، به رابطه آن با نظریه حسن و قبح ذاتی پرداخته و توجیهاتی را بیان کرده است.
مقاله دوم با عنوان "قرآن و ارزش اخلاقی عواطف و احساسات" که سید ابراهیم سجادی، محقق و پژوهشگر حوزه آن را به رشتهی تحریر درآورده، به بررسی دیدگاههای مختلف در باب ارزش افعال اخلاقی میپردازد.
بنا به نظر نویسنده، در مقابل این پرسش که یک فعل ارزش اخلاقی دارد یا نه، دیدگاهها و نظریات مختلفی مطرح است. نگارنده ضمن نقل و بیان این دیدگاهها در پایان به دیدگاه قرآن کریم در این زمینه میپردازد و ضمن آن، مطالعات دانشمندان و نظریهپردازان مسلمان را نیز بررسی میکند.
در مقالهی "فقدان ارزش اخلاقی عواطف و احساسات" سید موسی صدر، پژوهشگر و مدرس سطح سه حوزه، کوشیده است برای این پرسش که آیا رفتار هیجانی و احساسی ارزش اخلاقی دارد یا نه، پاسخی بیابد. در این راستا نخست به معیار ارزش در رفتارهای اخلاقی از دیدگاه فیلسوفان مسلمان اخلاق می پردازد. سپس فرضیه های ممکن در مورد پاسخ پرسش فوق را مطرح کرده و پنج فرضیه را مورد ارزیابی قرار می دهد. در نهایت به این نتیجه می رسد که رفتارهای هیجانی و احساسی تا زمانی که به گونه ای به عقلانیت و انتخاب عقلانی برنگردد، ارزش اخلاقی ندارند.
در مقاله "دیدگاه علامه طباطبایی در حوزه زیبایی شناسی و اخلاق" حسن خرقانی، استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی، تلاش کرده است تا در حد توان، به دیدگاه های زیبایی شناسی و اخلاق علامه در المیزان بپردازد. وی چیستی زیبایی و زشتی و رابطه میان اخلاق و زیبایی را در نگاه علامه تبیین، و روشن نموده که ایشان، زیبایی های اخلاقی را نسبی و اضافی می داند که بخشی از آن ثابت، و بخش دیگر متغیر است.
وی همچنین استناد زیبایی ها به خداوند را به صورت برهانی و مستدل مطرح و چگونگی انتساب زینت بخشی اعمال به شیطان را به خوبی تبیین می کند. از نظر مولف، در باب حکمت های زیبایی، علامه بیان دقیق و منحصر به فردی دارد و در شرح زیبایی های اخلاقی مطرح شده در قرآن، تفسیرهای ارزندهای ارائه میدهد.
مقالهی پنجم «بسط متن و روش های ارائه مطلب در گفتمان قرآنی» نام دارد که حسین عبدالرؤوف (استاد مطالعات قرآنی دانشگاه لیدز انگلستان) آن را نوشته و ابوالفضل حُرّی، ترجمه نموده است.
در این جستار در پرتو شگردهای بسط متن در سوره های اسراء، کهف، مریم و طه، ادعاهای ریچارد بل، مبنی بر منقطع بودن قرآن، به شیوه ای نظام مند بررسی شده است.
رهیافت حاضر، ویژگی های سنخی بسط متنی و مضمونی این چهار سوره را از نزدیک بررسی و روش نمایش/ بیان این سوره ها را دوچندان پر رنگ می کند. نویسنده بر آن است که دریابد آیا این گونه تحلیل متنی را می توان در کل متن قرآن به کار گرفت یا خیر؟ به منظور استحسان مؤلفه متن ـ زبان شناختی رابطه مفهومی و معنایی موجد گفتمان قرآنی، جستار کنونی تلاش می کند به واسطه پیکره ای از چهار سوره متوالی، روش های ارائه مطلب در قرآن را تبیین کند.
ادعای نویسنده به گفتهی خودش این است که این چهار سوره گروهی پیوسته بر می سازند که در بینامتنیّت و تلمیحات مفهومی و نیز برخی ویژگی های زبانی و آوایی با هم مرز مشترک دارند. وی در خلال این چهار سوره، ویژگیِ متنیِ تنوعِ سبکیِ برخی آیات را بررسی میکند و تنوع سبکی در مقام روش ارائه در راستای بسط متن و ارتباط معنایی را تحلیل مینماید. به همین ترتیب، آیات مکی و مدنی مرتبط با هم در یک سوره بحث می شوند تا مشخص شود که آیا بسط متنی و انسجام معنایی حفظ شده یا خیر.
در مقالهی "پیامبر ناخوانا و نانویسا" به قلم حجت الاسلام محمد صادق یوسفی مقدم، استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی است؛ موضوع ناخوانا و نانویسا بودن پیامبر با نگاهی درون قرآنی مورد بررسى قرار گرفته و سه نظریه عمده مطرح شده است. یکى نظریه مشهور مبنى بر اینکه پیامبر (ص) به طور مطلق، خواندن و نوشتن نمىدانسته است. دوم نظریه خاورشناسان که به صورت مطلق، معتقد به خوانا و نویسا بودن پیامبر (ص) هستند. سوم دیدگاه منتخب است که با نقد دو دیدگاه یاد شده، ثابت نموده است پیامبر (ص) قبل از بعثت ناخوانا و نانویسا بوده، ولى پس از بعثت با خواندن و نوشتن آشنا گردیده است.
بنابر گزارش ایسکا، آخرین مقاله فصلنامه، «نقدی بر ترجمه آیات قرآن در جلد اول تفسیر نور» نام گرفته و حجت الله فسنقری، استادیار دانشگاه حکیم سبزواری، آن را تحریر نموده است.
بنا بر چکیدهی مقاله، از آنجایی که ترجمه آسان ترین راه انتقال معارف قرآنی به مسلمانان غیرعرب می باشد، باید آنچنان که شایسته این کتاب آسمانی است، در ترجمه آن دقت نمود و برای ارائه ترجمه ای روان و به دور از اشتباه، باید به ساختارهای زبانی و قواعد صرفی و نحوی توجه نمود. ترجمه آیات تفسیر نور، تأثیرگذار، روان، مطابق با نثر معیار و قابل فهم برای همه اقشار است. ولی با همه این وجود، ایراداتی همچون عدم توجه به ساختارهای صرفی، نحوی، نکات بلاغی و ... در ترجمه آیات آن مشاهده می شود که در این نوشتار، ترجمه آیات از این منظرها بررسی می گردد و به قدر توان و بضاعت، برگردان مناسبی از آیات ارائه شده است.
پایان پیام/
نظر شما