به گزارش خبرگزاری شبستان، مجله علوم انسانی زاویه این هفته با موضوع "مواجه روشنفکران ما در برابر شناخت فرهنگ و هویت غرب و دستاوردهای آن" و با حضور حجت الاسلام والمسلمین سیدعباس نبوی، رئیس موسسه پژوهشی تمدن و توسعه اسلام و لطف الله آجودانی، استاد تاریخ دانشگاه روی آنتن شبکه چهارم سیما رفت.
بنابراین گزارش، آجودانی در ابتدای این بحث گفت: برای پاسخ به این پرسش که «اساسا نقش کارنامه غرب شناسی چگونه بوده است؟» باید ابتدا مشخص کنیم که تعریف ما از روشنفکر، روشنفکری و غرب چیست.
وی اظهار کرد: من معتقدم روشنفکری در ایران و هر جامعه دیگر کلیتی تجزیه پذیر است و طیف های مختلف را دربر دارد. این طیف ها گاه با هم متفاوت هستند و در وجوهی هم اشتراک دارند. اساسا غرب نیز از لحاظ فرهنگی و تمدنی اینگونه است. در روشنفکری جلال آل احمد، دکتر شریعتی، داریوش شایگان، تفاوت و یا گاه تضادهایی مشاهده می شود.
آجودانی تصریح کرد: همچنین میان روشنفکری غرب با روشنفکری مذهبی، لیبرال نیز این مدل دیده می شود. غرب از منظر هایدگر، نیچه، کانت، دکارت و ... تعریف های خاص خود را دارد وحتی پدیده ای به نام دموکراسی که یکی از شاخصه های دنیای غرب است دارای تفاوت های بنیادین زیادی با یکدیگر است.
بنابراین گزارش، حجت الاسلام نبوی نیز در این برنامه در ابتدای سخن خود گفت: ما تاریخ معاصر خود را باید ارزیابی و نقادی جدی و همه جانبه بررسی کنیم. وقتی سخن از مقوله روشنفکری به میان می آید، بحث دو جریان روحانیت و روشنفکران مطرح می شود. در کنار آن هم گروه های دیگری مطرح می شوند ولی عمده این دو گرایش هستند که در این راستا بیان چند نکته ضروری است.
مناشقات روشنفکری باید به رسمیت شناخته شود
وی اظهار کرد: نکته نخست اینکه ما مناقشات این دو جریان را در تاریخ به رسمیت بشناسیم زیرا این مناقشات منشاء تاثیرات و تحولات زیادی در جامعه بوده است. به عبارت دیگر وقتی به این مسئله توجه نشود نتیجه علمی خوبی حاصل نمی شود. نکته دوم این است که نقادی تاریخ معاصر، نقادی عملکرد همه ما است. اگر روشنفکری مورد نقادی قرار می گیرد، باید بپذیریم که همه ما که در این واحد ملیت جامعه ایران با آن شئون تاریخی و اسلامی زندگی می کنیم و این دوره را داشتیم.
حجت الاسلام نبویان تاکید کرد: بنابراین نقد به کلیت جامعه ما بر می گردد و اینگونه نیست که به یک دسته فخر بفروشیم و گروهی دیگر را مورد محاکمه قرار دهیم. نکته سوم این است که خود من در دوران جوانی با دیدگاه روشنفکری وارد این جریان شدم و در تماس مستقیم با این جریان ها بودم و اینگونه نیست که فقط از منظر روحانیت به این موضوع نگاه کنم.
رئیس موسسه پژوهشی تمدن و توسعه اسلام ادامه داد: بحث ما بر سر اشخاص روشنفکر نیست. روشنفکری به معنای مختصر عبارت است از داشتن ذهن آزاد و خرد نقاد در مواجه با مسائل مختلف جامعه و زندگی. اگر نیرویی دارای این ویژگی نباشد نمی توان آن را نیروی موثر قلمداد کرد. بنابراین حقیقت روشنفکری امری لازم و حیاتی است.
عدم تعامل با روحانیت
وی تاکید کرد: علاوه بر این حقیقت تدین، دین داری، ارزش مداری و حرکت به سمت آرمان های متعالی امری است که مطلوب همه جوانب است. بنابراین بحث بر سر حقیقت روشنفکری نیست بلکه بحث اصلی بر سر جریان های معاصر است. در دنیای معاصر تمامی افرادی که در این زمینه خود را روشنفکر می دانستند این جریان را ایجاد کردند. از طرفی این جریان به خاطر بروز مشکلات جریان دیگری را در برابر خود دید که همان روحانیت بود که با وجود ارتباطات های طرفینی نتوانستند با هم در آمیزند.
این گزارش می افزاید: آجودانی بیان کرد: روشنفکری ارتباط مستقیم با جامعه سنتی قاجار دارد که محدودیت های خاص خود را داشت و در چنین شرایطی که عقب ماندگی های سیاسی، اجتماعی، علمی و اقتصادی زیادی ایجاد شد، برای نخستین بار عده ای از نخبگان در هیئت بازرگان و دیپلمات و حتی کارگران مهاجر به قفقاز، آشنایی های کمی با وجوهی از وجوهات متعدد جامعه غرب به دست می آورند و کتاب هایی در این باره تالیف می شود.
وی ابراز کرد: آنها در این مواجه شناخت خود را با جامعه نابسامان ایران آن زمان مقایسه می کنند و نخستین شکل گیری اندیشه های مدرنیته در این شرایط حاصل می شود. غرب عبارت است ازکلیتی از وجوه چندگانه که ما امرزوه جنبه های مثبت آن یعنی اندیشه های الهیات رهایی بخش مدرن را در غرب می بینم و روحیه استعماری غرب هم به عنوان پدیده های منفی آن است.
استاد تاریخ دانشگاه عنوان کرد: نخستین رویارویی جامعه ایرانی در زمانی اتفاق می افتد که به نظر می رسد این روشنفکران نتوانستند غرب را به درستی بشناسند و به استناد آثار تالیف شده، علی رغم معرفی پیشرفت های غرب، ولی نگاه آنها نگاه بنیادی نیست. از درون همین توصیف ها، بتدریج پدیده ای با عنوان روشنفکری که مکمل حرکت قبل است، شکل می گیرد.
افتادن در ورطه افراط و تفریط
وی بیان کرد: هر دو گروه روحانیون و روشنفکران دچار افراط و تفریط شدند و غرب را آن گونه که خواستند مشاهده کردند. در آثاری که از علما و روحانیون دوره قاجار و بعد از آن تالیف شده است از غرب همواره با تعابیری مانند دارالکفر یاد می شد و علوم آنها را یکسره نکوهیده و غیرقابل استفاده می دانند و روحانیت به خاطر دلایل اجتماعی آن دوره مثل جنگ های ایران و روسیه، نفوذ استعمارگران و ... این دیدگاه را داشتند و بیشتر به وجوه استعمارگری غرب توجه کردند. البته بدیهی است که جریان روحانیت با جریان روشنفکری در تعارض است زیرا روحانیت طبق دیدگاه دینی، منشا مشروعیت را خداوند متعال می داند نه نهاد حاکم بر یک دستگاه.
این گزارش می افزاید: حجت الاسلام نبوی در ادامه با اشاره به به پیشرفت های غرب در علوم تجربی ابراز کرد: منطق صوری ما از قدیم اجازه این را نمی داد که در عرصه علوم تجربی قدم های بزرگی را برداریم. بعد از جنگ چالدران به نیروی توپخانه پی بردیم و متوجه عقب ماندگی نظامی خود شدیم. از دوران صفویه تا زمان امیرکبیر طول کشید تا وی ساز و کار لازم برای جبران این عقب ماندگی را ایجاد کرد.
وی ادامه داد: اگر ما به صورت جزیی بررسی کنیم نظر آقای آجودانی درست است. قبل از جریان مشروطه بحثی که روشنفکران درباره مدل حکومت جامعه مطرح کردند، درست بود اما باید دید چه عواملی باعث شد که روشنفکران به جای طرح مسئله به شکل صحیح آن، تبدیل به مزدوران غرب شوند. به عبارت دیگر چرا روشنفکران تمام دغدغه خود را بر این گذاشتند که افرادی که در کنار خود می زیستند را محکوم و عقب مانده معرفی کرده و در عوض خود را رابط با جهان غرب معرفی کنند و با ترجمه های ضعیف مطلب را ناقص منتقل کردند. مترجمان آن دوره علی رغم عدم دسترسی به منابع دست اول، مطلب را ناتمام بیان کردند.
عدم دستاورد مثبت روشنفکری برای جامعه
همچنین، آجودانی در پاسخ به این سخن گفت: غرب ستیزی و غرب زدگی دو موضوعی است که در هر دو جریان روحانیت و روشنفکری مشاهده می شود و حلقه مفقوده بحث غرب شناسی و تفکیک نکات مثبت و منفی غرب است. بسیاری از وجوه وقتی درشرایط و بستر مناسب خود در غرب مطرح می شود نتیجه می گیرد و درست نیست که همان مسائل عینا در داخل کشور هم مطرح می شد. به نظر من جریان روشنفکری با تمام انتقاداتی که بر آن وارد است، یگ گام رو به جلو بود و دستاوردهای مثبت هم داشت و این جریان در انتقال مفاهیم و ایجاد نهادهای رهایی بخش در کشوری مثل ایران بسیار موثر بود که در این حوزه ها کارکرد روحانیت در سوق جامعه رو به پیشرفت، ضعیف بوده است.
حجت الاسلام نبوی اظهار کرد: جریان روشنفکری نتوانسته است که دستاورد مثبتی برای جامعه داشته باشد. شیفتگی یک روشنفکر به یک اندیشمند غربی باعث می شود که فضای علمی ما دچار سردرگمی شود. بعد از دوران مشروطه مسیر بسیار زیادی در این وادی طی شد. روشنفکران نیز باید در کنار ما یعنی حلقه فکر آینده ساز جامعه ایران بیاید و سئوالات بنیادی را از خود روشنفکران غربی مطرح کند.
جدایی از روحانیت پس از کودتای 28 مرداد
وی تاکید کرد: بعد از کودتای 28 مرداد روشنفکران باید مسائل را با دعوت همگان و جریان های موثر حل می کردند، ولی متاسفانه از همکاری با روحانیت سرباز زدند و جریان خود آنها هم از هم پاشید. ترس، رعب، خودباختگی، بریدن از سنت های قبلی، پشت کردن به ظرفیت های جامعه باعث شد که جریان روشنفکری از درون خالی و به تبعیت غرب دچار شود و به نوعی جیره خوار و حقوق بگیر غرب شدند. مسئله امروز ما هم این است که یک روشنفکر که در این مسیر حرکت می کند تا چه حد می تواند خود را از فرو افتادن در دام غرب باز دارد و در صراط مستقیم سوال های علمی خود را دنبال کند.
آجودانی نیز بیان کرد: نوع نگاه حجت الاسلام نبوی که کل جریان روشنفکری را مزدور و حقوق بگیر غرب می دانند از مصادیق نوع نگاه افراطی است و در نخبگان مربوط به بدنه قدرت در کشور هم از لحاظ کّمی این نگاه وجود دارد که با این نوع نگاه امکان تعامل با روشنفکران وجود ندارد و این شیوه از تفکر به طرد روشنفکران می انجامد و در عمل هم این اتفاق افتاده است و نتیجه این می شود که باید یک روشنفکری خودی و داخلی ساخت!
وی تصریح کرد: بنابراین این سئوال ایجاد می شود که سازندگان این روشنفکران داخلی چه افرادی باید باشند. بسیاری از افرادی که روشنفکری را نقد می کنند، خود کارنامه ای به مراتب ضعیفتر دارند. جریان روشنفکری را نمی توان ساخت بلکه باید در شرایط خاص زمینه پیدایش و ظهور یک روشنفکر شکل بگیرد و طبق یک برنامه قبلی و از پیش تعیین شده نیست.
حجت الاسلام نبوی در پاسخ به این سوال درباره سیستم پدید آمدن روشنفکران مولد و درون زا اظهار کرد: دو دهه است که جریان گفتگوی ما با اندیشمندان غربی آغاز شده است و مترجمان بسیاری در استفاده از متون دست اول غرب تربیت شدند. واقعیت هایی که در هر دو طرف اتفاق افتاده است، باید بررسی شود تا بعد از شناخت این کاستی ها آنها را ارزیابی کنیم.
در پایان این مناظره تلویزیونی آجودانی درباره ایده های جایگزینی روشنفکران خاطرنشان کرد: عقیده من بر این است که روحانیت و روشنفکران ما باید حرکت های غرب شناسانه خود را بدون حب و بغض به سنت و تجدد پیش ببرند چراکه ما نیازمند نگاه دوباره هستیم.
شایان ذکر است، مجله علوم انسانی زاویه چهارشنبه شب ها از شبکه چهارم سیما به شوه مناظره ای روی آنتن می رود.
پایان پیام/
نظر شما