او با سلاح قرآن اعتقاد آنها که شیعه را مشرک خواندند، زیر سوال برد

علامه طباطبایی در دورانی که با قرآن به اعتقادات شیعه حمله می شد با استفاده از خود قرآن به این حمله ها پاسخ داد؛ وی آنهایی که مبانی اعتقاد شیعه را شرک می خوانند، با سلاح خودشان زیر سوال برد.

حجت‌الاسلام و المسلمین مجید حیدری‌فر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه معارج در مورد ابعاد علمی و شخصیتی علامه طباطبایی به خبرنگار شبستان گفت: درباره شخصیت کم نظیر مرحوم علامه طباطبایی، سخن گفتن به این سادگی‌ها نیست، چون ایشان حکیمی مفسر و مفسری فقیه و فقیهی محدث، و محدثی متکلم بود، یعنی بر همه دانش های بنیادین اسلامی تسلط داشت و متخصص بود.
وی اظهار کرد: وی در عین حالی که مشغول فلسفه بود تدریس تفسیر می کرد و در همان حال تدریس فلسفه، به تفسیر مشغول بود و حاشیه بر کفایة الاصول، مرحوم آخوند خراسانی و مکاسب شیخ انصاری می نوشت.

 

تشخیص رسالت متناسب با زمان
حجت الاسلام حیدری فر با بیان اینکه هنر علامه طباطبایی این بود که در زمان خود رسالت را به خوبی تشخصی داد، تصریح کرد: یعنی در زمانی که ایشان در قم حضور داشتند زمانی بود که فقه و اصول در اوج قله بود، اما علوم بنیادین علوم اصلی حوزه و علومی که عهده دار اثبات اصول دین است زمین مانده بود. ما اصول و فروع دین داریم و در حوزه دانشهایی که برای احیای فروع دین رواج داشت، علامه در اوج قله بود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه معارج ادامه داد: علامه این تشخیص صائب را دادند و دنبال این حرکت کردند و دانش‌های اصولی اثبات کننده اصول دین که بحث معارف قرآنی و بعد بحث برهانهای عقلی است را احیا کردند اما در رابطه با بخش عمده ای که ویژگی او است به بحث تفسیر قرآن باز می گردد.
وی بیان کرد کرد: در رابطه با روش‌های تفسیری در درس و بحث ها می گویند که روش از منظر منبع به دو بخش تقسیم می کنند یا منبع مفسر عقل(برهان های عقلی) است، چون عقل سه کاربرد دارد عقل مفتاح، عقل مصباحی و عقل منبعی. عقل مفتاحی یعنی حداقل نیروی درک و فهم که شرط تکلیف هم هست. عقل مصباحی یعنی رشد یافته، شکوفا شده و پرورش یافته که در سایه آموزه های عقل و بحث که به عنوان چراغ زندگی است.
حجت الاسلام حیدری فر افزود: عقل منبعی، برهان های قطعی عقلی است که بین هستند یا مُبَین هستند، لذا عقل یکی از منابع و مستندات مفسر است. منبع دوم نقل است که دو زیرشاخه دارد که قرآن کریم و سنت نبوی و روایات اهل بیت(ع) را شامل می شود. پس روش تفسیر در یک تقسیم بندی کلی روش عقلی و روش نقلی است. این دو روش از دیرزمان میان مفسران خاصه و عامه رایج بوده است. مرحوم شیخ طوسی از این دو روش استفاده کرده، مرحوم امین الاسلام طبرسی که ویرایش، پیرایش تفسیر تبیان را عهده دار بودند همین کار را کردند، منتها بتدریج این روش مغفول ماند .
وی با اشاره به اینکه بعد از این دوره بتدریج دوره تسلط و چیره گری اخباری ها شروع شد و عمدتا تفاسیر ما به سوی تفاسیر روایی رفت ، ابراز کرد: تفاسیر صافی، نورالثقلین، البرهان و کنزالدقائق در این مسیر گام نهادند که تنها از روش نقلی قرآن با روایات را در پیش گرفتند. روش تفسیر قرآن به قرآن داشت مفغول و مهجور می ماند و بتدریج علامه طباطبایی ر این فضا قرار گرفت که تفسیر از مسیر اصلی خودش دور شده، یک مسیر اصلی را تنظیم کرد که هم از عقل، نقل قرآنی و روایی استفاده کند، یعنی در حقیقت هم روش درایی داشته باشد و هم روش روایی داشته باشد.
 

علامه پایه گذار روش قرآن به قرآن در تفسیر نیست

حجت الاسلام حیدری فر با بیان اینکه علامه طباطبایی پایه گذار این روش به تفسیر قرآن به قرآن نیست، عنوان کرد: ایشان این روش را احیا و نظام مند و قاعده مند کرده است. در تفاسیر بزرگی مانند تبیان و مجمع البیان این روش بوده منتها ایشان این روش را که از قرن هفتم تا سیزدهم به فراموشی سپرده شده بود و از آن حرفی زده نمی شد و بیشتر بر روش نقلی قرآن با روایات تاکید می شد، احیا کرد. وی روش اجتهادی شیخ و علامه طبرسی را زنده و ساماندهی و قاعده مند کرد و به صورت خیلی واضح و روشن استفاده از قرآن را در تفسیر خود قرآن برای شاگردان خود تبیین کردند.
شاگرد آیت الله جوادی آملی بیان کرد: مرحوم علامه طباطبایی با دو چشم به دو حوزه نگاه کردند یکی به حوزه داخل کشور و یکی به حوزه خارج از کشور، یعنی حوزه عامه و خاصه. در داخل کشور دیدند که حوزه داخلی تفسیر جایگاه و نقشی ندارد و در حوزه خارج از کشور که عمدتا به الازهر و مصر مربوط می شد، توجه داشت.
وی ادامه داد: آنجا تفسیر خیلی حضور و بروز دارد برخلاف حوزه داخل کشورمان یعنی در حوزه های داخل کشور ما فروع دین خیلی پر رنگ است در حوزه های خارج کشور اصول دین پررنگ است. بعد دیدند حالا آنها آنقدر به قرآن می پردازند و در داخل کشور به قرآن زیاد پرداخته نمی شود تعادلی ایجاد کنند اولا حوزه داخلی را به سوی قرآن مداری و تدریس قرآن و فهم و تدبر در قرآن و نوشتن درباره قرآن سوق دهند.
حجت الاسلام حیدری فر تصریح کرد: دوم اینکه هیچ هدایتی نسبت به بیرون از کشور داشته باشند. در آن دوران تفسیر المنار تولید شده بود که جناب شیخ محمد عبده و شاگردش سیدمحمود رشیدرضا نوشته شده بود علامه طباطبایی می بیند آنها با این اسلحه قرآن برای نابود کردن اصول اعتقادی شیعه وارد میدان شدند و شیعه را مشرک می دانند، به دلیل اینکه شیعه اعتقاد به توسل، تبرک و شفاعت و ... دارد. بدین جهت با توجه به اعتقادات شیعی آنها را مشرک می دانند و مستنداتشان هم قرآنی است.

وی خاطرنشان کرد: یعنی با آیه استدلال می کنند، اگر روایت بود می شد که ادعا کرد روایت شما با روایات ما فرق دارد اما وقتی به قرآن استناد می کنند، نمی توان گفت قرآن شما با قرآن ما متفاوت است، بنابراین باید پاسخ قرآن را با قرآن داده می شد که این هنر مرد کم مانند و یا بی مانند این است که در دورانی که با قرآن به اعتقادات شیعه حمله می کردند با استفاده از خود قرآن به این حمله ها پاسخ داد و نه تنها پاسخی داد، بلکه علاوه بر پاتک ها، تک هایی به اعتقادات آنها زد و آسیب هایی به اساس و بنیادهای اعتقادی آنها وارد کرد. بنابراین در این عرصه است که نام کتاب خود را «المیزان»، می گذارد یعنی در حقیقت یک میزان و معیار و سنجشی برای درستی و نادرستی اعتقادات و برداشتهای قرآنی بیان می کند.
ادامه دارد/

کد خبر 194623

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha