رسول یونان، شاعر و نویسنده در گفتگو با خبرنگار شبستان، که چرا الان شعری که جامعه را درگیر خودش کند نداریم؟ گفت: شعری که بخواهد کل جامعه را درگیر خودش کند در کل دنیا نداریم، ما از شعر توقع زیادی داریم، تنها شعر نیست که در دنیا دیگران را سرگرم می کند فوتبال بیلیارد، تئاتر و سینما هم هستند که مردم را سرگرم کند، من فکر می کنم شعر در ایران به اندازه ای همان درصدی که باشد مردم خودش را درگیر کرده است، اما خواه ناخواه باید این را بپذیریم که در هر ژانر شعری افراط و تفریط های صورت می گیرد، ولی این هم یادمان باشد که شعری که خوب باشد و به دل بنشیند راه خودش را باز می کند و این کتابها به خانه ها خواهد رفت چونان که رفته است.
این شاعر در پاسخ به این سئوال که چرا جامعه ما شعر امروز را خوب نمی شناسد و اینکه آیا جامعه ای که هنوز از شعر حافظ لذت می برد می تواند از این گونه های شعری جدید استقبال کند؟ اظهار داشت: گاهی وقت ها ما نسبت به یک ژانر ادبی تعصب به خرج می دهیم، طرف می گوید شعر و دیگر هیچ، رمان و دیگر هیچ من فکر می کنم از این تعصبات بنیادگرا باید کمی فاصله بگیریم، گاهی وقت ها به خودمان بقبولانیم که لااقل 10 درصد حق با ما نیست، اگر فکر کنیم 10 درصد حق با ما نیست مشکل حل می شود، بعضی وقت تعصب الکی به خرج می دهیم طرف می گوید من شعر حافظ را با هیچ شعری عوض نمی کنم. اصلاً این جا این سوال مطرح است مگر قرار است چیزی را با چیزی عوض کنیم یا قرار است بحث تقابل صورت بگیرد.
رسول یونان با بان اینکه امروز برای تمامی سلیقه ها شعر گفته می شود، خاطر نشان کرد: یک نفر شاعر که نداریم، شاعرهای مختلفی هستند که برای تمامی سلیقه ها شعر دارد و طرف آزاد است برود یک شاعر دیگر را انتخاب کند، چنان که آزاد بوده انتخاب کرده است، ولی انتخاب به این معنا نباشد که چیزی را که من انتخاب کرده ام درست است و بقیه به درد به خور نیستند، اگر این مشکل حل شود درست می شود.
این شاعر درباره اینکه برخی معتقدند شعر دروغی بیش نیست، اظهار داشت: ببیند خیلی ها که می گویند شعر ما دروغی است راست می گویند، چون شعر ذاتاً دروغ است اما دروغ قشنگی است، این را از یک متفکر خواندم که «شعر تنها دروغی است که راست می گوید» این جمله از من نیست از کسی خواندم، آنهایی که می گویند شعر دروغ می گوید راست می گویند، اما اگر کمی بیندیشند به این نقطه می رسند که این دروغ راست ترین حرف ها را می زند.
رسول یونان با بیان اینکه اشعار من در تمامی اقشار مخاطب دارد، اذعان کرد: البته جوانان به شعر من روی خوش نشان داده اند و از آنها تشکر می کنم، اما من از نزدیک با مخاطبان اشعارم در ارتباط هستم، حتی پیرمردی که یک عمر حافظ خوانده است از من می خواهد درباره شعرهایم توضیح بدهم. می خواهم بگویم که در تمامی قشرها مخاطب دارم و این به شعر من برنمی گردد شاید به ذات و زندگی خود من بر می گردد.
وی با بیان اینکه من با شعر خودم فاصله ندارم و همین ام که هستم، تصریح کرد: من هر نوعی شعری که می گویم، مثل همان شعر لباس می پوشم، طرف می گوید من یک شعر خاصی می گویم اما لباسی که می پوشد می بیند صاحب اندیشه آن، لباسش را انتخاب نکرده و فاصله است، من فکر می کنم بین خودم و شعرم فاصله ها را برداشته ام.
رسول یونان از انتشار مجموعه فیلم نامه هایش در آینده نزدیک خبر اد و گفت: اگر خدا بخواهد می خواهم مجموعه فیلم نامه هایم را منتشر کنم، البته هنوز ناشر آنها مشخص نیست،دو تا از فیلم نامه هایم در حال ساخته شدن هستند و فیلم نامه «فلامینگو شماره 13» که ساخته شد. پس از اینکه ساخت فیلمنامه ها به اتمام رسید آنها را جمع آوری و چاپ می کند.
این شاعر از آمادگی چاپ یک مجموعه شعر خبر داد و خاطر نشان کرد: یک مجموعه شعر دارم که به اندازه یک کتاب شده اما اسم ندارد که به ناشر بدهم، هر وقت اسم مجموعه را انتخاب کردم برای چاپ آنرا به ناشر می دهم.
رسول یونان از زیر چاپ بون سه نمایش نامه اش در نشر امرود خبر داد و گفت: سه نمایش نامه «گندم زار دور»،« انتخابی بر لبه ماه» و «آن مرد دروغ می گفت اینجا هیچ بلدرچینی نیست» سه نمایش نمه ای هستند که در نشر امرود در زیر چاپ هستند و به زودی منتشر خواهند شد.
این شاعر در پاسخ به این سئوال که شعر دهه اخیر شعری که دچار فرم گرایی و موج گرایی شده بود الان داره مسیر خودش را پیدا می کند چرا پیش از انقلاب شعر به درست یا غلط نزد جامعه است و همراه با تغییر اجتماعی شعر انقلابی و سیاسی می شود، اما پس از انقلاب شعر به فرم گرایی می رسد؟ آیا الان ما توانسته ایم این دو را با هم چفت کنیم، گفت: ببینید قرار نیست این دو تا با هم چفت شود مشکل این است که ما می خواهیم همه چی را با هم چفت کنیم اما در هر ژانری هم محتواگرا چه فرم گرا شاعران خوبی داریم و کما بیش مورد استقبال هستند، در هر ژانری شماره یک ها(نامبر وان ها)خوب کار می کنند.
رسول یونان درباره اینه آیا دوران مرگ غزل فرا رسیده است نیز اظهار کرد: من نمی دانم اینها چه طوری به این نتیجه می رسند، یکی درباره یک ژانر شعری نقد نوشته بود که به بن بست رسید، یا مرگ غزل فرا رسید، چرا؟ من معنی این حرفها ها را نمی فهمم، اگر غزل مرده، پس این همه کتابهای غزل برای چیست، یا اگر فلان ژانر شعری مرده، پس چرا این همه از آن استقبال می شود، البته گاهی وقت ها ما ناچاریم که بعضی حرف را بزنیم و بگوییم غزل مرده ،حتی از مرگ طرف نیز برای اسم در کردن خودمان سوءاستفاده کنیم.
این شاعر نوگرا همچنین گفت: غزل قالبی است که در کل دنیا استفاده می شود، مثل غزلیات « ویکتور هوگو »، این قالب از نظر شکل و شمایل در کل کشورها هست مثل مثنوی و چهارپاره که این قالب ها در دنیا هستند و در برخی کشورها گفته می شوند. غزل در ادبیات کلاسیک نقشی اساسی دارد و ربطی به ایران ندارد، ایران یکی از کشورهایی است که غزلسراها در آن خوب کار کرده اند، غزل یک قالب است، قصیده یک قالب است ممکن است در آنجا یک اسم خاصی داشته باشد، بالاخره شعر خوب باشد راهش را پیدا می کند، شعر بد باشد ما هر کاری کنیم اتفاقی خاصی نمی افتد.
پایان پیام/
نظر شما