طوفان سندی ناجی«باراک اوباما» شد

درحالی «باراک اوباما» رئیس جمهوری آمریکا بار دیگر بر کرسی ریاست جمهوری این کشور تکیه زده است که در دوره چهار ساله گذشته خود فراز و نشیب های فراوانی داشته است و می توان گفت که نشیب های دوره این رئیس جمهور سیاه پوست همچون بحران اقتصادی، رشد بیکاری و حادثه طوفان سندی از فراز های آن بیشتر بوده است؛ برهمین اساس حسین درجانی، کارشناس مسائل بین المللی در گفتگو با خبرنگار شبستان عوامل پیروزی «باراک اوباما» در چهل و پنجمین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و تفاوت دیدگاه اوباما با رقیب جمهوریخواهاش «میت رامنی» را بررسی کرد.

طوفان سندی تاچه حد بر پیروزی «باراک اوباما» تاثیر گذار بوده است؟
طوفان سندی برای اوباما یک تهدید و برای رامنی یک فرصت بود، اما رفتار عجیب فرماندار نیوجرسی تقدیر او از خدمات مناسب دولت مرکزی در آستانه 45 انتخابات موقعیت اوباما را بهبود بخشید و حتی از این تهدید یک فرصت ساخت. در انتخابات های متعددی در سراسر جهان حوادث و بلایای طبیعی پاشنه اشیل دولتی بوده که مجری برگزاری انتخابات است، اما برای اوباما طوفان سندی شاید به موقع اتفاق افتاد تا در تبلیغات انتخاباتی نقش یک منجی را برای او بازی کند.

اشتراکات و تفاوت های نقطه نظرات میت رامنی و باراک اوباما در خصوص برنامه صلح آمیز اتمی ایران چگونه قابل تفکیک است؟
به باور اکثر تحلیل گران داخلی و بین المللی نگاه اوباما و رامنی به لحاظ استراتژیک تفاوت چندانی ندارد و جالب تر آن که از منظر تاکتیک هم بسیار به هم نزدیک است. این تصور که تیم رامنی جنگ طلب است و با آمدن او سیاست های آمریکا خصمانه تر خواهد شد تصور قطعی و حتمی نیست؛ چرا که با مقایسه صحبت های «جان مک کین» و رامنی به خوبی درمی یابیم که مک کین سخنان تندتری در سیاست هایش در قبال ایران داشت، اما رامنی گفتار تعدیل شده تری دارد. هر دو کاندیدا بر یک نکته اتفاق نظر داشتند و آن مسئله ایران بود با تمام زوایایی که دو طرف معتقد به اجرای صحیح آن برای کنترل ایران هستند.در حقیقت این نوع نگاه از راهبرد هژمون آمریکا در بسط سلطه حکایت دارد و نمی توان تفاوت زیادی در دیدگاه ها ارزیابی کرد حتی در دوره های بسیار حاد مانند تسخیر سفارت آمریکا «ریگان» جمهوری خواه نگاه تعدیل شده تری در برخورد با ایران نسبت به «جیمی کارتر» دمکرات داشت.این تصور که کاندیدای جمهوری خواه جنگ طلب تر خواهد بود تصور عمومی و در عین حال غیر قطعی است.

سیاست اوباما در قبال تحولات خاورمیانه چیست و تفاوت نظر او با رامنی چه بود؟

سیاستی که در شرایط فعلی اوباما در منطقه اجرا می کند، چندان از نقطه نظرات رامنی جدا نیست و حتی می توان در موضوعاتی نظیر سوریه، بحرین و لبنان یکسانی نگاه دو طرف را به وضوح مشاهده کرد.هر چند تفاوت هایی در حمایت از رژیم صهیونیستی در منطقه وجود دارد و انتخاب اوباما منجر به گرم شدن روابط نخواهد شد. مسئله فلسطین و تشکل دولت مستقل فلسطینی بیشتر در زمان جمهوریخواهان به عنوان یکی از پروژه های سیاست خارجی این کشور دنبال شده و در زمان دمکرات ها سردی روابط اسرائیل-آمریکا به نسبت دوران حضور جمهوری خواهان مشهود است. اما از یک نکته غافل نمانیم که خط قرمز آمریکا در خاورمیانه امنیت رژیم صهیونیستی است و هر دو حزب نسبت به آن همواره متعهد بوده اند.

برخی بر این باروند تبلیغات انتخابات چهل و پنجم آمریکا سرسام آور است ، این مسائله تا چه اندازه در چرخش ها و نقطه نظرات اجتماعی موثر است؟

تبلیغات کاندیداها با دو روایت متفاوت به لحاظ آماری مطرح بوده یک روایت که در شبکه یورو نیوز اعلام شد هزینه تبلیغات دو کاندیدا را6میلیارد دلار برآورد کرده اما روایت رسمی تر که اکثر منابع خبری به آن استناد کرده اند و واقع بینانه تر به نظر می رسد؛ بیش از دو میلیارد و 500 میلیون دلار صرف هزینه مبارزه انتخاباتی اوباما و رامنی شده است. در سنگینی و حجم کمی و کیفی تبلیغات همین بس که جیم مسینا، سرپرست مبارزه انتخاباتی اوباما اعلام کرد که تیم انتخاباتی رئیس جمهور حدود 125 میلیون تماس مستقیم یا تلفنی با رای دهندگان آمریکایی داشته تا شهروندان مردد را به انتخاب کاندید حزب دموکرات ترغیب کند.از اتفاقات جالب توجهی که در تبلیغات انتخاباتی آمریکا به کرات مشاهده شده تبلیغ علنی حتی در روز رای گیری است. به عنوان مثال رامنی هنگامی که رای گیری در جریان بود، در دو ایالت اوهایو و پنسیلوانیا به تبلیغ ادامه داد. نکته جالب توجه دیگر استفاده از شعار اوباما در انتخابات2008 توسط رامنی در انتخابات2012بود.
رامنی در روزهای پایانی مبارزه انتخاباتی بارها بر شانس "تغییر واقعی" در سیاست داخلی و خارجی آمریکا تاکید کرد.

مسائل اقتصادی حجم بزرگی از تبلیغات انتخاباتی را به خود اختصاص داد ،ارزیابی شما از این مساله چیست؟
از منظر سیاست های داخلی مهم ترین موضوع برای انتخاب کنندگان و کاندیداها مسائل اقتصادی آمریکا بود که در طول مبارزات انتخاباتی چالش برانگیز شد. حمایت یا عدم حمایت از ثروتمندان ونحوه سرویس دهی اجتماعی به طبقات فرو دست جامعه آمریکا برای شهروندان این کشور دغدغه اصلی بود. نگاهی به شاخص های عمده اقتصادی آمریکا چشم انداز نه چندان مثبتی را ترسیم می کند. اقتصاد آمریکا درگیر کسری بودجه شدید، بدهی دولتی فراوان و چشم انداز مبهم اشتغال پس از جنگ سرد است و اقتصاد امریکا هیچ گاه شاهد چنین رکودی نبوده است. در حال حاضر 46 میلیون نفر یا 17 درصد امریکایی ها زیر مرز تعریف شده فقر در این کشور بسر می برند. حدود 45 درصد از بیکاران آمریکایی یعنی جمعیتی نزدیک به 7 میلیون نفر، دست کم 8 ماه است که شغلی ندارند. هزار و دویست تریلیون دلار کسری بودجه امسال دولت آمریکا و بیش از 14 تریلیون دلار بدهی خارجی چالش بزرگی برای این کشور در سال های آینده است.بر این اساس نگاه دمکرات ها و جمهوری خواهان به مباحث اقتصادی تاثیر مستقیم و بی واسطه ای بر انتخابات2012داشته است.
پایان پیام/