به گزارش خبرگزاري شبستان، دکتر کريم مجتهدي، عضو هيئت علمي گروه فلسفه دانشگاه تهران، در نشست تخصصي همايش بين المللي روز فلسفه، با تبيين و بررسي مقاله اي با عنوان "نظر و عمل"، رويکردهاي متفاوت تاريخ انديشه به اين دو حوزه را مورد ارزيابي قرار داد.
وي با اشاره به اينکه تقدم نظر بر عمل در ابتداي امر گويي بديهي است و اگر کسي عمل بي فکري انجام دهد ظاهرا فقط يک فعاليت زيستي و بازتابي انجام داده است، گفت: اما به هر ترتيب در علومي همچون روان شناسي کودک و انسان شناسي، گفته مي شود که اولويت با عمل است.
نويسنده کتاب "فلسفه نقادي کانت"، در اين زمينه ادامه داد: در برخي پژوهش ها به ما نشان داده شده است که کودک در ابتداي تولد فقط فعاليت حسي و حرکتي دارد و مقارن 15 ماهگي است که نخستين تصورات به ذهن او مي آيد و کم کم اين تصورات به سوي فرآيند انتزاعي پيش مي رود.
عضو هيئت علمي گروه فلسفه دانشگاه تهران با تبيين اين تقدم عمل بر نظر در برخي تحقيقات، اظهار داشت: در برخي از پژوهش هاي انسان شناسي گفته مي شود که انسان اوليه فقط هوش عملي داشته است و هوش انتزاعي بعدها و به مرور کسب شده است. همين فعاليت هاي يدي انسان بوده که کم کم به ذهن او منتقل شده و تمام اينها به ما نشان مي دهد که سير تحول ذهنيت او رشد کرده است.
دکتر مجتهدي با اشاره به اين شواهد پژوهشي و تاريخي، که در مقاله خود به طور مفصل آن ها را مورد بررسي قرار داده است، تلاش کرد تا سير عمل و نظر را در تاريخ فلسفه و تاريخ انديشه بيان کند.
وي، فرهنگ انديشيدن و عمل کردن را درتاريخ يونان باستان يادآور شد و گفت: حتي در يونان نيز آن عملي را اصيل مي دانستند که مطابق يک تدبير ذهني باشد. امروزه ما نيز مي گوييم که عمل بدون نظر فايده اي بر آن مترتب نيست. آيا فکر کرده ايم که عمل بدون نظر چه خطراتي دارد؟
عضو موسسه پژوهشي حکمت و فلسفه ايران اظهار داشت: آنچه در يونان باستان، سقراط را به واکنش واداشت، کاربرد سخنوري بدون تامل و نظر بود. آنچه در مردم سالاري يوناني بروز کرده بود، هر چند نام حقيقت را با خود همراه مي برد، اما در واقع قدرت بود. در آن برهه از زمان همه توجه به سوي عمل معطوف بود و ارزشي براي تامل قائل نبودند.
دکتر مجتهدي با اشاره به اهميت کار سقراط در آن برهه از تاريخ و تاکيد بر تقدم نظر بر عمل اظهار داشت: سقراط تلاش کرد تا عمل بدون تامل و نظر را نکوهش کند و در اين راستا از جانش نيز دريغ نکرد. سقراط در واقع نظر و تامل را شرط عمل مي دانست.
نويسنده کتاب "فلسفه و تجدد"، با اشاره به تحولات عصر جديد با فرانسيس بيکن و دکارت، گفت: در اين دوره مفهوم نظر و عمل عوض مي شود؛ چرا که مفهوم علم هم تغيير يافته است. در اين دوره ما اصلا نمي توانيم حقايق ذاتي را بشناسيم، بلکه ما صرفا قادريم تا در حقيقت به نفع خودمان تصرف کنيم. در عصر جديد، شناخت، به دخل و تصرف کردن در طبيعت به نفع انسان تبديل شده است.
استاد برجسته فلسفه دانشگاه هاي ايران، تمام فعاليت هاي علمي و پژوهشي دوران مدرن را مبتني بر همين شعار جديد دانست و معقتد است که فلسفه هايي همچون دکارت و بيکن هر چند در روش متفاوت بودند، اما هدف ثابتي را دنبال مي کردند که نتيجه اش همان تسلط بر طبيعت و جهان است.
دکتر مجتهدي که تلاش مي کرد تا در وقتي اندک گوشه هايي از مقاله مفصل خود را تبيين کند، مقاله اي با عنوان "جنگ ميان دانشکده ها" که توسط کانت ارائه شده است را در پايان گفتارش، به عنوان نتيجه اين بحث ارائه کرد.
وي گفت: کانت در اين مقاله مسئله اي را طرح کرده و درصدد پاسخ به آن برآمده است. سوال کانت اين است که آيا سير تحولات و تاريخ بشر آيا هماره به سوي انحطاط است؟ يا آنکه بايد بگوييم انسان و انديشه او با گذر زمان به پيشرفت هاي مداوم او مي انجامد؟
دکتر مجتهدي با تبيين اين پرسش کانت، ادامه داد: پاسخ کانت به اين پرسش، در هر دو صورت آن، منتفي است. کانت معتقد است که هيچکدام از دو صورت مسئله را نمي توان به صورت مطلق پاسخ گفت. ما همواره با خصوصيات و موقعيات مختلف درگير مي شويم. اين موقعيت هاي مختلف است که زندگي ما را مي سازد و واکنش هاي ما به چنين وضعيت هايي، پيشرفت و يا انحطاط ما را در برهه هاي مختلفي از تاريخ رقم مي زند.
وي ادامه داد: در جنگ ميان دانشکده ها، اختلاف ميان متخصصان علم حقوق و فلسفه است. حقوق دانان در اين جريان انساني، چه به لحاظ عملي و نظري، قانوني را در پيشگاه انسان گذارده و دستور مي دهند که فقط اين حق انسان است و بشر بايد از اين قانون تبعيت کند. اما در اين ميان وظيفه فيلسوف چيست؟
نويسنده کتاب "فلسفه در آلمان" با اشاره به اهميت نقش فلاسفه در اين فرآيند گفت: فيلسوف هيچگاه نمي تواند مانند يک حقوق دان عمل کند. فيلسوف در اين ماجراي انساني، فقط مي تواند خواهش کند. فيلسوف دستور نمي دهد، خواهش مي کند. فيلسوف خواهش مي کند تا انسان به تامل و تفکر بپردازد.
دکتر مجتهدي نقل نظر و تامل را در تاريخ زندگي بشر بسيار پراهميت دانست و ادامه داد: انسان همانقدر که حق زندگي دارد، بلکه بيشتر از آن حق، حق تامل و تفکر دارد. بشر هنگامي بايد شاد باشد که فرزندانش اهل تفکر مي شوند، چرا که رفاه و صنعت بدون انديشه هيچ ارزشي نخواهد داشت.
همايش روز جهاني فلسفه عصر سه شنبه، دوم آذر به کار خود پايان مي دهد.
پايان پيام/
نظر شما