خبرگزاری شبستان: وقوع انقلاب اسلامی ایران در اواخر دهه 50 خورشیدی تأثیرات زیادی بر حوزههای گوناگون فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سطح ملی و بین المللی داشته است. با پیروزی انقلاب اسلامی، نوعی بیداری اسلامی در بین ملتهای جهان بوجود آمد که شاهد آن رشد و شکلگیری چشمگیر جنبشهای اسلامی در نقاط مختلف دنیا با اهدافی نسبتاً نزدیک به آرمانهای انقلاب ایران میباشند.
بهم خوردن معادلات بلوک غرب مخصوصاً آمریکا در منطقه خاورمیانه در این دوره از جنگ سرد نیز تأثیر انقلاب ایران در عرصه سیاسی میباشد. این معادلات به گونهای طراحی شده بود که ایران بعنوان یکی از حامیان منافع غرب در منطقه خاورمیانه در برابر زیاده طلبیهای اتحاد جماهیر شوروی، ایستادگی کند و عنوان ژاندارمی منطقه برای شاه ایران نیز در پی دکترین نیکسون در این راستا بود. اما با پیروزی انقلاب، دولتی انقلابی در منطقه ظهور یافت که علاوه بر ترویج افکار ضد امپریالیستی، از مخالفان سرسخت غرب و آمریکا به شمار میرفت و در شعارهای خود نیز تا حدی (البته در ظاهر) به بلوک شرق نزدیکتر بود.
ظهور انقلاب اسلامی با یک منطق جدید و کاملاً متفاوت که هر دو بلوک را با مبانی فکری منحصر به فرد خود نفی می کرد، دوران جدیدی را رقم زد که زنگ های آن با ظهور انقلاب در ایران به صدا درآمده بود. انقلابی با شعارهای دین¬گرایانه، عدالت¬خواهانه و نفی نظام¬های سلطه¬طلبانه آن هم در عصری که از یک سو به عصر اوج سکولاریسم معروف بود و بسیاری، دوران اسلام سیاسی را پایان یافته تلقی می کردند. انقلابی که بسیاری از مولفه های جدید و مدرن را در کنار مولفه های سنتی و دینی با خود همراه داشت و جالب تر از همه این که برای اولین بار بود که انقلابی در جهان رخ می داد که نتیجه ی آن روی کار آمدن یک حکومت دینی بود. و از دیگر سو جهان در کشاکش یک نظم دو قطبی به سر می برد و تا قبل از انقلاب اسلامی عملاً هیچ گونه حرکت سیاسی جدی مستقل مشاهده نمی شد که به نحوی به یکی از دو طیف شرق سوسیالیستی و یا غرب کاپیتالیستی وابسته نباشد.
هر چند در ابتدای امر اندیشمندان غربی با ذهنیتی کاملاً غربی، انقلاب اسلامی را نوعی بنیادگرایی اسلامی آن هم از نوع افراطی تجزیه وتحلیل کردند و معتقد بودند که دوران رهبری آیت الله خمینی یک دوره ی گذار خواهد بود و در نهایت این چپ گرایان خواهند بود که زمام امور را در ایران انقلابی در دست خواهند گرفت ولی بعد از گذشت مدت زمانی، این امر محقق نشد و جنبش های چپ مخصوصاً حزب توده ایران دچارافول شدند ودر ذیل حوادث سال های اولیه دوران انقلاب اسلامی بساط-شان از صحنه ی سیاسی کشور جمع شد. بعد از مدتی، بسیاری از اندیشمندان و محققان جامعه شناسی سیاسی مانند اسکاچپول، میشل فوکو و... با نگاه های علمی ترو با دقت بیشتری به کالبد شکافی انقلاب اسلامی پرداختند که این امر کماکان به عنوان یک بحث اساسی در مجامع علمی جهان ادامه دارد.
حدوث انقلاب اسلامی ایران در سده اخیر به لحاظ ویژگی های منحصر به فرد توجه همگان را به سوی خود سوق داده است و دوست و دشمن هر کدام با هدفی به دنبال کشف علل و عوامل موفقیت آن، در پی کالبدشکافی آن برآمده اند. موضوع دیگری که در ارتباط تنگاتنگ با انقلاب اسلامی ایران قرار دارد، بحث خیزش ها و بیداری برگشت ناپذیری است که در کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا روی داده است. با توجه به این که گفته می شود ریشه این بیداری از انقلاب اسلامی ایران سیراب می شود و در مبارزات و ایدئولوژی خود از انقلاب اسلامی ایران الگو می گیرند. این تأثیرگذاری در انقلاب¬های اخیر در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا که حاکی از شکل¬گیری خیزش رو به تکامل در جهت بیداری اسلامی و رشد حرکت¬های آزادیخواهانه نزد بسیاری از ملل جهان است، نمود اساسی دارد و حاکی از تمایل و بازگشت به سیاست¬های عدالت¬خواهانه و نفی نظام¬های سیطره¬جویانه و سلطه¬طلب است. وقوع انقلاب¬های مردمی در این منطقه، ظرفیت¬های جدیدی برای تأثیرگذاری انقلاب اسلامی ایران بر روندهای منطقه¬ای ایجاد کرده و توانسته تا حدود زیادی بر جهت¬گیری انقلاب¬های اخیر تأثیر بگذارد.
تحولات پی در پی دیده می¬شود؛ اما ردپای انقلاب اسلامی را می¬توان در هریک از این خیزش¬ها پی گرفت. به واقع آموزهها و اندیشههای انقلاب اسلامی مبتنی بر عدالت اجتماعی، مردمسالاری دینی، استقلال و آزادی که توانسته به تلفیقی از جمهوریت و اسلامی دست یابد الگوی بسیاری از جنبشها و خیزشهای مردمی است. از این دیدگاه میتوان گفت که انقلاب اسلامی نقطه عطفی در بیداری و رهایی نه تنها جهان اسلام که دیگر ملتها به شمار میرود.
نویسنده: اقدس اقبال
پایان پیام/
به واقع آموزهها و اندیشههای انقلاب اسلامی مبتنی بر عدالت اجتماعی، مردمسالاری دینی، استقلال و آزادی که توانسته به تلفیقی از جمهوریت و اسلامی دست یابد الگوی بسیاری از جنبشها و خیزشهای مردمی است.
کد خبر 187492
نظر شما