به گزارش خبرگزاری شبستان، در ابتدای این نشست و پس از تلاوت آیات قرآن کریم، محمد حسین رحیمی نژاد، دبیر انجمن علمی علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران، به دلایل برگزاری این نشست، اشاره کرد و گفت: امام موسی صدر، اقدامات بزرگی در راستای گفتوگو و زیست مسالمت آمیز پیروان ادیان مختلف انجام داد. از مهمترین این اقدامات، سخنرانی تاریخی ایشان در کلیسای کبوشیین بوده است. امام موسی صدر برای نخستین بار در تاریخ مسیحیت، به عنوان یک روحانی غیر کاتولیک، در یک کلیسای کاتولیک و برای جمعی از مسیحیان سخنرانی نمود. بنابراین فکر خوبی است در ایام سال نو میلادی و همزمان با میلاد حضرت مسیح (ع) از ایشان و اقدامات موثر و ماندگارشان به نیکی یاد شود.
در ادمه نشست، دکتر ابوالفضل خوشمنش، رئیس مرکز همکاری های بین المللی قرآن کریم دانشگاه تهران پس از تبریک ایام ولادت حضرت مسیح (ع) و امام علی (ع)، ابتدا به محل زندگی امام صدر در قم اشاره کرده و توضیح داد: "امام صدر در محله گذر جَدّا زندگی میکردند که ظاهرا این اسم برگرفته از گذر جَد ها است؛ یعنی محلهی سادات و علمای بزرگ، و این محله به بیوت علما و مدارس علما وصل میشد، از جمله محل سکونت مرحوم آیت الله بروجردی و محل درس علامه طباطبایی."
ایشان سپس با بیان خاطره ای درباره جایگاه امام صدر نزد مردم تاکید کرد: "امام صدر، بسیار محبوب و مقبول بود. چند سالی که در آفریقا بودم، با برخی لبنانی های آنجا آشنا شدم، در مغازهشان دیدم عکس امام موسی صدر را در محل خود برپا کرده بودند و میگفتند که امام صدر برای ما یک امام بود؛ یک رهبر بود؛ یک زعیم بود. شخصیتهایی همچون امام موسی صدر، دارای رویکردها و ایدئولوژیهایی ضد آنچه نابسامانیهای اجتماعی شمرده میشود هستند. شخصیتهایی که در جایگاه خود یگانه هستند و به راحتی نمیتوان ادعا داشت که مانند آنها، بسیار است."

این استاد دانشگاه، سپس به ماجرای حضور امام صدر در لبنان و شیوه آشنایی و ارتباط امام صدر با شهید چمران اشاره کرده و گفت: "داستان حضور ایشان در لبنان به این شرح بود که آیت الله بروجردی، چند نفر را برای اعزام به چند نقطهی جهان معرفی کردند؛ مرحوم آقای حائری برای آمریکا، مرحوم شهید بهشتی برای مرکز اسلامی هامبورگ و امام موسی صدر را برای رم ایتالیا؛ که البته ایشان به ایتالیا نرفت و بعد از مدتی عازم لبنان شد. وقتی هم که وارد لبنان شد، بیش از یک سال در سکوت تدبیر و تامل و بررسی بود تا با اوضاع آشنا شود. در آن زمان، اصلا وضع شیعیان مانند الان نبود و هویت و جایگاه شیعیان بسیار نازل بود. شغل شریف شیعیان آن دوران، واکس زنی بود و وضعیت دختران هم قابل بیان نبود. در درجه اول، تصمیم گرفت شغل و حرفه ای برای مردم برپا دارد و برای این امر از مرحوم بازرگان خواست تا کسی را برای کمک در این امور معرفی و اعزام کند تا کارهای فنی را به این مردم آموزش دهد، مرحوم بازرگان نیز شهید چمران را به ایشان معرفی نمود. شهید چمران که در آمریکا مهندس بود، به لبنان آمد و زیر سایه امام صدر به دنبال حرکت اجتماعی بود؛ به نوعی، شهید چمران رئیس ستاد او شده بود. بنابراین، هسته و بذر این هویت نظامی و سیاسی امروز شیعه و حزب الله در لبنان به آن زمان بازمیگردد."
دکتر خوش منش با اشاره به وظیفه مبلغین دین اشاره کرد: "هنری که امام موسی صدر داشت، هنر محبت به انسان بود؛ هنری که همه ما الهیاتی ها به آن نیازمندیم. او خودش را به وسیله علم و فرهنگ بر جامعه لبنان تحمیل نمود. بنابراین کار الهیات با عشق و فرهنگ و همچنین حب انسان که آمیخته شده با حب الهی است پیش میرود. نه لزوما با پول و مانند آن."
او همچنین به بعد علمی امام موسی صدر اشاره نموده و افزود: "امام صدر از کارهای علمی و درس دانشگاهی غافل نبود. اتفاقا او اولین روحانی قم بود که از دانشگاه تهران در رشته حقوق فارغ التحصیل شد و علاوه بر فارسی، با زبان های عربی، فرانسوی و انگلیسی آشنا بود. به گفته شهید مطهری او یک ادیب تمام عیار بود و در تاریخ، موسیقی، سیاست و دیپلماسی دارای ذوق و تبحر بالا بود. بیان او زیبا و خط او چشم نواز بود. حتی شهید مطهری ادامه میدهد که اگر امام موسی صدر با مشهورترین روسای جمهور دنیا مجالست و مصاحبت میکرد، تفوق او بر همه آنان، نزد همگان عیان بود."
دکتر خوشمنش، پس از بیان ابعاد علمی حیات امام موسی صدر، به ویژگی های خاص رفتاری او نیز اشاره کرده و گفت: "زمانی که در لبنان، جنگ های داخلی شد و گروه های مختلف خون هم دیگر را میریختند، ایشان به مسجد رفت و کنار محراب نشست و گفت من اعتصاب غذا میکنم. این سخن امام موسی صدر، اثر خودش را گذاشت و جنگ را متوقف کرد. این نفوذ یک روحانی با اخلاص، با توکل، با تزکیه، با علم و فرهنگ، با نوع دوستی و محبت به انسان ها بوده است."
این استاد دانشگاه ادامه داد: "داستان اثر گذاری های ایشان بین پیروان ادیان معروف است، مثل داستان بستنی فروشی که خدمت ایشان رسید و ناراحتی خودش را ابراز کرد که مغازه من در محله مسلمانان است و این مردم از من بستنی نمیخرند و بازار من کساد است. شخص امام با دسته ای از همراهانشان روز دیگری به مغازه او میروند و از آن مغازه بستنی میخرند و رونق به مغازه او برمیگردد. این از کرامت و سیادت آن مرد بود."
همچنین دکتر خوشمنش در پایان سخنان خود، به نگاه و رویکرد قرآنی و فرهنگی امام صدر اشاره کرده و گفت: "ایشان دائما شعار {یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء} را می گفت و از اعماق جان، به توحید علاقه داشت و برخلاف دشمانش بود که بر طبل شرک و عنانیت و عصبیت و جاهلیت می کوبیدند. و این گروه ها تمام تلاششان را برای حذف ایشان از صحنه به کار گرفته بودند. اما همه به چشم دیدیم، تمام کسانی که علیه ایشان کار کردند، در هر کجای عالم، با سرنوشتی خفتبار و ذلتبار از بین رفتند. دو نفر به نام صدام حسین و معمر قذافی، دو سید از خاندان صدر، یعنی شهید صدر را از عراق و امام صدر را از لبنان، حذف کردند؛ و سرنوشت هر دوی اینها هم معلوم و واضح است. به قولی، اولین رئیس جمهور عربی که مقابل دوربین ها اعدامش کردند، صدام حسین بود؛ دومین زعیم عربی هم قذافی بود که مردم لیبی اورا از بین بردند."
وی در پایان سخنان خود، از دانشجویان دعوت کرد، با افکار و اقدامات امام صدر آشنا شوند.

در ادامه این نشست، دکتر رسول رسولی پور، دانشیار گروه فلسفه دانشگاه خوارزمی پس از دعوت حضار به مطالعه آثار منتشر شده از سخنان و مکتوبات امام صدر، با توجه به موضوع نشست، کتاب ادیان درخدمت انسان را معرفی نموده و گفت: "شما میتوانید برای شروع آشنایی با افکار امام صدر، این کتاب را بخوانید که یکی از پر اقبال ترین کتب چاپ شده موسسه تحقیقاتی امام صدر است؛ در بخشی از این کتاب، سخنان امام موسی صدر در کلیسای کبوشیین ثبت شده است. خلاصه و بنمایه سخنرانی امام موسی صدر در این کلیسا، همان جملهی مشهور {اجتمعنا من اجل الانسان} است یعنی ما برای انسان گرد آمده ایم. البته این جمله ساختار شکنانه بوده است زیرا تا قبل از این، شعار اصلیای که مشهور شده بوده، انسان در خدمت ادیان بوده است. این جمله باعث شده بود خیلی ها از امام صدر سوال بپرسند که آیا شما سکولار هستید یا هیومنسیت یا اومانیست هستید؟"
همچنین رسولیپور این سخنرانی امام صدر را فصل مشترکی بین اسلام و مسیحیت و باقی ادیان قلمداد نمودند.
وی با اشاره به نقش امام صدر در احیای جایگاه شیعیان در لبنان، تاکید کرد: امام صدر در ابتدای حضورشان در لبنان، برای بازگردندان وجاهت شیعیان و موقعیت مناسب و حقوق سلب شده یا فراموش شده شان تلاش کردند و به نحوی، شیعیان را به عنصری فعال و شرکت کننده در جامعه لبنان تبدیل کردند که آثار آن اقدامات، همچنان در بین شیعیان و جامعه لبنان دیده میشود. البته امام صدر هرگز به دنبال این نبودند که لبنان را به کشوری شیعی تبدیل کنند، هرچند که وجاهت و قدرت این کار را داشتند؛ زیرا به دنبال تعایش انسان ها بودند تا همهی انسان ها با هر اسم و رسم و مذهب و فرهنگ و زبانی حق حیات داشته باشند و در کنار یکدیگر، جامعه را آباد کنند. و دنبال غلبه دادن یک گروه بر دیگری نبود. به همین دلیل، ایشان اسرائیل را شر مطلق دانستند چون اسرائیل نماد این شعوبیت و فرقه گرایی و برتری دادن یک جریان بر جریانات دیگر بوده است؛ هیچ کشوری، مانند اسرائیل به دنبال برتری نژادی و فرقه ای نیست. امام موسی صدر به فرقه گرایی حساس بودند و صراحتا با برتری نژادی مخالفت می کردند.
در ادامه نشست نیز، خانم حورا صدر، فرزند امام موسی صدر و مدیر موسسه فرهنگی – تحقیقاتی امام صدر درباره تلاش امام صدر برای زیست مسالمت آمیز میان پیروان ادیان و فرق مختلف فرمودند: هرچند امام صدر به زیست مسالمت آمیز و تعایش اشاره داشتند، اما عبارت ایشان "عیش مشترک" بود، یعنی مردم بدون هیچگونه تفاوتی بین هم زندگی کنند؛ و این عبارت ویژهی امام موسی صدر است. حتی ایشان معتقد بودند، اگر در جهان کشوری مانند لبنان وجود نداشت، حق این بود که برای اعتلای ادیان و خدمت به ادیان، چنین فضایی به وجود میآمد.
خانم صدر همچنین ضمن اشاره به خاطره ای، بیان نمودند: برخی افراد، از امام میپرسیدند که حامی و دلیل اصلی موفقیت شما در لبنان چه بوده است؟ و چرا مردم انقدر به شما محبت دارند؟ یکی از پاسخ های امام صدر به آنان این بود که کافی است شما به کیلومتر ماشین من نگاه کنید! هیچ خانه ای نیست که من در آن خانه را نزده باشم. هیچ شهری نیست که من نرفته باشم. و جالب است که تمام این ها برای همان دو سال اول حضور ایشان در لبنان بوده. حتی در سال های اول برای برخی ها سوال پیش آمده بود که ایشون چرا هیچ حرفی نمیزند و چرا ساکت است؟ چرا فقط حرف های دیگران را گوش میدهد؟ در اصل، هدف ایشان این بود که دو سه سال فقط با مردم صحبت کنند؛ و از خودشان بشنوند. سر هر سفره ای نشستند و با مردم گفت و گو کردند تا عملا با آنها آشنا شوند و نگرانی ها و آرزو های آنان را درک نمودند و همین باعث شد که هم با مردم ارتباط برقرار کردند و هم برنامه آینده شان را تنظیم کردند. دومین پاسخی که امام صدر به این سوال دادند، در هنگامی بود که عکس ایشان را بر روی روزنامه ای زده بودند و تیتر نوشته بود: کدام دستگاه اطلاعاتی پشت اوست که مردم تا این حد به او استقبال نشان داده اند؟ ایشان پاسخ دادند: هیچ کدام از اینها نمیگویند که او اخلاص دارد و بنابر اخلاصش کار میکند و هدفش چیز دیگری نیست. بنابراین، این دو جنبهی عملی و نظری در کنار یکدگیر، عامل موفقیت و محرک اصلی ایشان بوده است.
همچنین در بخش پایانی نشست، خانم صدر با نقل خاطره ای از دوران کودکی اشاره کرد که من از پدرم پرسیدم، بالاخره حق با چه کسی است؟ ایشان با قرائت آیه شریفه: «ان الذین آمنوا و الذین هادوا و النصاری و الصابئین من آمن بالله و الیوم الآخر فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون». گفت: فکر نکن تو برحق هستی، هر کسی، به شرط اینکه ایمان داشته باشد میتواند حق باشد. و نکته ای که حائز اهمیت است این است که ایشان این حرف را به من در خانه زد نه روی منبر.
نظر شما