داستانی رئال از دوران دفاع مقدس

مژگان شیخی در رمان« تابستان و غاز سفید» تلاش دارد تا در قالب داستانی رئال روایتی از جنگ و مخاطرات آن را برای خواننده تداعی کند.

به گزارش خبرنگار شبستان، رمان« تابستان و غاز سفید» از جمله آثار دفاع مقدسی است که در مجموعه روایت دیگر  از موسسه انتشاراتی امیر کبیر منتشر شده است. مجموعه روایت دیگر با ورود به حوزه داستان، داستان کوتاه، نمایشنامه، فیلم‌نامه و نقد ادبی دفاع مقدس پنجره‌ای تازه در مقابل خواننده می‌گشاید تا نویسندگان جنگ‌دیده را در کنار نوقلمان و جوانان نویسنده امروزی قرار دهد و با همراه‌شدن با این داستان‌نویسان جنگ‌ندیده و جنگ‌دیده و ارج‌نهادن به شور و شوق‌ آفرینش‌گرانه آنها سهمی هرچند اندک در نشر داستانی و هنری حماسه‌های جاودانه دفاع مقدس را دارا باشد.

 

«تابستان و غاز سفید» روایتگر ماجرای زندگی دختری جنگ‌زده به نام شوکا است که در بمباران جنگ تحمیلی مادرش را از دست می‌دهد و همراه برادر موجی‌اش به شمال می‌رود و در آنجا برایشان مشکلاتی پیش می‌آید....

 

در اینجا بخشی از داستان را می‌خوانیم:


شوکا با رنگ‌پریدگی و در حالی که به شدت نفس می‌زند، از جنگل و شالیزارها گذشت و به خانه‌ها رسید، توی راه مرتب صلوات می‌فرستاد و دعا می‌کرد تا زودتر سهند پیدا شود.  هر چند وقت یک بار هم با صدای بلند سهند را صدا می‌زد، در راه زهرا او را دید و با تعجب گفت: چی شده شوکا؟ چرا این‌قدر نفس نفس می‌زنی و رنگت پریده؟ دست‌هایت چرا این‌جوری شده؟ کجا بودی؟ شوکا با صدای لرزانی گفت: سهند، سهند گم شده! صبح وقتی از خواب بیدار شدیم، دیدیم در خانه نیست همه جا را گشتیم...

 

رفته بودم به آبگیر، گفتم شاید آنجا باشد ولی نبود! گریه مجالش نداد و حرفش را ناتمام گذاشت، زهرا سعی کرد شوکا را آرام کند، گفت: حالا این‌قدر ناراحت نباش، شاید همین دور و برها باشد، جایی ندارد که برود شاید رفته خانه همسایه‌ها، حتما پیدایش می‌کنیم، تو برو پیش بی‌بی، من هم الان می‌آیم. شوکا به خانه برگشت، با صدای گرفته از ته گلو گفت: نبود بی‌بی، نتوانستم پیدایش کنم، کنار آبگیر نبود.

بی‌بی که مضطرب روی پله‌های حیاط نشسته بود با ناراحتی از جایش بلند شد و گفت: دیدی چه خاکی بر سرم شد ننه، حالا چکار کنم کجا بروم؟ بی‌بی از جایش بلند شد و گفت: باید مردم را خبر کنیم، باید به عمویت بگویم، باید یک کاری بکنیم اگر بلایی سرش آمده باشد، چه خاکی به سرم کنم؟ شوکا با گریه گفت: خانه همسایه‌ها نبود، نه همه جا را سر زدم....

 

چاپ نخست رمان «تابستان و غاز سفید» نوشته مژگان شیخی در 152 صفحه و به قیمت سه هزار و 400 تومان در تیراژ یک‌هزار نسخه به تازگی از سوی مؤسسه انتشارات امیرکبیر منتشر شده است.
 

پایان پیام/
 

کد خبر 185748

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha