ه گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از شورای عالی انقلاب فرهنگی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، در این نشست، با اشاره به اهمیت رویدادهای علمی، فرهنگی و پژوهشی، آنها را مظهر «فناوریهای نرم اجتماعی» دانست و تأکید کرد که این فعالیتها نه تنها صرفاً یک جنبه تشریفاتی یا آیینی ندارند، بلکه ریشه در نظریههای عمیق فلسفه علم دارند.
حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، در آغاز سخنان خود با تأکید بر نقش جوانان در این حرکتهای فکری و علمی، اظهار داشت: جشنوارهها، همایشها و پژوهشهای جوانمحور، باعث می شود که آنها را به صحنههای اجتماعی وارد کند. این امری کاملاً حکیمانه و مبتنی بر یک دیدگاه نظری در فلسفه علم است.
وی با بازگو کردن سیر شکلگیری علوم در حوزههای تجربی، توضیح داد: فیلسوفان علم در علوم تجربی مانند فیزیک، شیمی، زیستشناسی و زمینشناسی، سیر سهگانهای را بیان میکنند: گام نخست، علوم پایهای است که حقایق جهان طبیعت را کشف میکنند، مانند قوانین ترمودینامیک یا جدول تناوبی عناصر. ابزار این کشف، ریاضیات است؛ البته ریاضیات خود عین علوم پایه نیست، بلکه ابزاری برای شناخت طبیعت از ذرات میکروسکوپی تا کهکشانهاست.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان کرد: گام دوم، ورود مهندسی است؛ یعنی بهکارگیری دانش پایه برای تسخیر و تغییر طبیعت بر اساس اهداف انسانی مانند مهندسی شیمی که از شیمی برای ساخت مواد جدید استفاده میکند. و گام سوم، صنعتیشدن است؛ یعنی تبدیل دانش مهندسی به فرآیندهای صنعتی کاربردی، همچون تبدیل نفت خام به کود اوره در صنایع پتروشیمی.
استاد خسروپناه افزود: این سیر سهگانه در حوزه پزشکی نیز دیده میشود: از کشف قوانین زیستی، به مهندسی پزشکی، و سپس به دستاوردهایی چون پیوند اعضا یا درمانهای سلولی.
وی سپس به انتقال این سیر به علوم انسانی پرداخت و گفت: فیلسوفان علوم انسانی نیز مدعیاند که این فرایند در حوزههای روانشناسی، جامعهشناسی، مدیریت و اقتصاد نیز تکرار میشود. گام نخست، شناخت رفتار انسان و ساختارهای اجتماعی است، مانند نظریه مصرف فریدمن، سلسله مراتب نیازهای مازلو یا نظریههای هویت در جامعهشناسی.
استاد خسروپناه تأکید کرد: اما سؤال اساسی این است: آیا پس از «کشف» انسان در علوم انسانی، مانند علوم طبیعی که «مهندسی» خلق شد، ما نیز میتوانیم علومی «خلق» کنیم که بتواند انسان و جامعه را هدایت یا تغییر دهد؟
وی پاسخ این پرسش را «فناوریهای نرم اجتماعی» دانست و گفت: فیلسوفان علوم انسانی در دهههای اخیر به این نتیجه رسیدهاند که بله، پس از شناخت انسان، میتوانیم فناوریهایی نرم، مانند طراحی رویدادهای فرهنگی، برنامهریزی آموزشی، مدیریت مشارکت جوانان و رسانههای فرهنگساز خَلق کنیم که انسان را به سوی کمال هدایت نماید. این فناوریهای نرم، همان نقش «مهندسی» را در علوم انسانی ایفا میکنند.
وی تأکید ویژهای بر ارزش علمی و فلسفی رویدادهایی چون جشنوارههای دانشجویی، نمایشگاههای ایدهپردازی و کارگاههای فکری داشت و گفت: این فعالیتها صرفاً یک «برنامه» نیستند، بلکه بخشی از یک فرایند نُهمرحلهای است که از ایده آغاز شده، از طریق نظریهپردازی، تبدیل به دانش کاربردی میشود و در نهایت به تجاریشدن یا اجراییشدن منجر میگردد. این فرایند، هستهی اصلی تحولات فرهنگی و اجتماعی در جامعه امروز است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به مصادیق ملموس «فناوریهای نرم اجتماعی»، گفت: پس از شناخت انسان و جامعه در علوم انسانی، ما به فناوریهایی دست مییابیم که هدف آنها هدایت، شکلدهی یا تغییر در انسان است. این فناوریها، همان نقش «مهندسی» را در حوزههای اجتماعی و فرهنگی ایفا میکنند.
وی با بیان مثالهایی از این فناوریهای نرم، افزود: یکی از مصادیق بارز، «تکنولوژی آموزشی» است. این فناوری از دانشهای روانشناسی و جامعهشناسی بهره میبرد تا چگونگی تأثیرگذاری بر فرآیند تعلیم و تربیت را طراحی کند. تکنولوژی آموزشی میتواند یک کودک را حافظهمحور پرورش دهد یا خلاق و متفکر بیرون بیاورد. این دو رویکرد دو «فناوری نرم» متفاوت هستند که هر یک بر اساس نظریههای زمینهساز خود، رفتارهای یادگیری و تفکر را شکل میدهند.
استاد خسروپناه سپس به «حکمرانی» بهعنوان یکی دیگر از فناوریهای نرم اشاره کرد و گفت: مسائلی مانند حکمرانی، که در دهههای اخیر در حوزههای دینی و فقهی جدیتر مطرح شده حتی امروزه دروسی با عنوان «فقه حکمرانی» در حوزههای علمیه تدریس میشود، در واقع خود یک فناوری نرم برای تغییر وضع موجود است. حکمرانی یعنی داشتن ظرفیت تغییر دادن وضعیت اجتماعی، فرهنگی یا سیاسی بر اساس بینشها، دانشها و ارزشهای مبتنی بر جهانبینی اسلامی.
وی یادآور شد که تغییر در «کنش» انسان، همواره ریشه در تغییرات عمیقتری دارد: هرگاه شاهد تغییر در رفتار یک فرد باشیم این تغییر قطعاً ناشی از دگرگونی در «دانش»، «بینش»، «نگرش» یا «منش» اوست. کنش، آخرین لایه از این هرم تغییر است.
با اشاره به تجربیات تاریخی، دبیر شورا گفت: شاید یک طلبه با شاکلهای کاملاً مذهبی وارد دانشگاه یا مدرسه شود، اما پس از شش ماه، لباس خود را عوض کند، محاسن گذشتهاش را زیر سؤال ببرد و حتی ظاهر و رفتارش دگرگون شود. چنین پدیدههایی نه تنها پس از انقلاب، بلکه حتی قبل از آن هم وجود داشته اما نکته اینجاست که این تغییر کنش، دلیل دیگری جز تحول در باورها و نگرشهای داخلی فرد ندارد.
وی هشدار داد: امروزه برخی با اصطلاحاتی چون «نسل زِد»، «نسل آلفا» یا «نسل بتا»، تغییرات رفتاری جوانان را به عوامل زیستی یا نسلمحور نسبت میدهند. این نگاه از پایه اشتباه است، چراکه تغییرات در باور، نگرش و رفتار متعلق به هیچ نسل خاصی نیست. ما افرادی داریم که در دوران دفاع مقدس رزمنده بودهاند، جانباز شدهاند، بارها در معرض شهادت قرار گرفتهاند، اما امروز برخی از آنها باورهایشان نسبت به انقلاب، ارزشهای اسلامی و حتی مفاهیم دینی دچار تردید یا بازتعریف شده است.
استاد خسروپناه تأکید کرد که این تغییرات ریشه در «فناوریهای نرم جهانی» دارد، نه در شخصیت یا نسل افراد. ریشه اصلی آن، گسترش فناوریهای نرم در سطح جهانی است که ابزار آنها رسانه، هوش مصنوعی و فضای مجازی است. این پلتفرمها، سکوها و شبکههای دیجیتال، امروزه بهعنوان ابزارهایی قدرتمند برای شکلدهی به نگرشها، بینشها و حتی هویتها عمل میکنند.
وی هشدار داد: ما امروز در جنگی نامرئی هستیم، جنگی که در آن، سلاحها ایده، دانش، نگرش و هویت است. فناوریهای نرم غرب، با استفاده از این ابزارها، بهصورت هدفمند در حال تغییر درک جوانان و حتی سالخوردگان از دین، انقلاب و جهانبینی اسلامی است. بنابراین، اگر ما در جامعه اسلامی نتوانیم فناوریهای نرم خودمان را طراحی و بهکار بگیریم، فناوریهایی مبتنی بر اصالت، عقلانیت، ایمان و ارزشهای انقلابی در این جنگ نامرئی شکست خواهیم خورد.
فناوریهای نرم اسلامی در مقابل نفوذ فرهنگی دشمن
وی با استناد به نظریههای جامعهشناسی غربی، افزود: یک جامعهشناس غربی سیستمها را به نُه طبقه تقسیم کرده است. سادهترینها مانند سیستمهای فیزیکی یا شیمیایی در پایین و پیچیدهترینها در بالا قرار دارند. طبقه هشتم که پیچیدهترین سیستمهای قابلدرک بشری است، سیستمهای اجتماعی است. طبقه نهم ماوراءالطبیعه است؛ عالم ملکوت و جبروت که ما به آن دسترسی نداریم. اما سیستمهای اجتماعی، همان جامعهای که ما در آن زندگی میکنیم، با چه چیزی تغییر میکنند؟ با همان «فناوریهای نرم».
استاد خسروپناه با بیان مثالی از زندگی روزمره، گفت: شاید دختر یا پسر شما در خانهای رشد کرده باشد که روضه اهلبیت (ع) در آن خوانده میشده، اما امروز به حجاب باور نداشته باشد، برخی ارزشها را نپذیرد، هرچند همچنان به اهلبیت (ع) علاقهمند باشد و سبک زندگیاش با شما همآوا نباشد. یا در خیابان مادری چادری را ببینید که دخترش بدون حجاب است. چرا؟ چون این سیستم اجتماعی بسیار پیچیده است و تغییر آن با یک حکم قضایی یا انتظامی قابلحل نیست.
وی هشدار داد: اگر کسی فکر کند با تصویب یک قانون یا صدور یک فرمان میتواند چنین تغییرات عمیق و ریشهای را متوقف کند، اشتباه میکند. این تغییرات آرام و نامرئی از طریق فناوریهای نرم رخ میدهد.
استاد خسروپناه سپس با استشهاد از قرآن کریم و سیره پیامبران، نشان داد که فناوریهای نرم پدیدهای جدید نیست، فرعون نیز برای استکبار خود، از همین فناوریهای نرم استفاده میکرد: مردم را مستضعف میکرد، آنها را «شهروند درجه دو» مینامید، سبطیان را سرکوب و قبطیان را تقویت مینمود. اما حضرت موسی (ع) با فناوری نرم مقابله کرد، نه با شمشیر، بلکه با تغییر «بینش». احران فرعون که ابزار اصلی استضعاف بودند، در لحظهای گفتند: آمَنَّا بِرَبِّ مُوسَی وَهَارُونَ و ایمان آوردند. آنها خداوند موسی و هارون را شناختند نه «رب فرعون» چراکه هارون در سالی به دنیا آمده بود که پسران بنیاسرائیل کشته نمیشدند و تحت تربیت فرعون نبود.
استاد خسروپناه سپس به نمونههای معاصر اشاره کرد: امروزه، برنامههایی مانند راهیان نور یا راهیان پیشرفت، همگی از جمله فناوریهای نرم اسلامی هستند. یک جوان که با اکراه به راهیان نور میرود، در آن فضای معنوی-تاریخی، انقلابی درونی تجربه میکند—نگرشاش تغییر میکند، بینشش شکل میگیرد.
وی با بیان خاطرهای از بازدید دانشآموزان از ناو شهید قاسم سلیمانی در بندرعباس گفت: بعضی از دانشآموزان باور نداشتند ناو واقعی است، فکر میکردند ماکت است. وقتی موتور روشن شد و ناو حرکت کرد، باز هم گفتند: «این ناو را آمریکاییها دادهاند!» اما وقتی به کارگاه ساخت ناو رفتند و دیدند که توسط جوانان ایرانی ساخته شده، گفتند: «حالا باور کردیم.» این همان تأثیر فناوری نرم در ایجاد اعتماد ملی و هویت علمی-معنوی است.
خسروپناه تأکید کرد که یکی از راهحلهای اصلی، پیوند فرهنگ اصیل اسلامی با فناوریهای علمی است، برخی جوانانی که در حوزههای فرهنگی یا باوری دچار بحران هستند، اگر بستر علمی مناسبی در حوزههایی مانند نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی، میکروالکترونیک، فوتونیک یا هوش مصنوعی در اختیارشان قرار گیرد، میتوانند از طریق علم، به فرهنگ اصیل اسلامی بازگردند. این پیوند، خود یک فناوری نرم قدرتمند است.
وی در پایان گفت: ما باید نظریههای علوم انسانی خود را به فناوریهای نرم تبدیل کنیم، فناوریهایی که در قالب جشنوارهها، رویدادهای علمی، راهپیماییهای غدیر و اربعین، سفرهای راهیان نور و فضاهای تعاملی، دانش، بینش و نگرش جامعه را به سوی «صراط مستقیم» هدایت کند. وقتی این تغییرات درونی رخ دهد، کنشهای افراد نیز بهطور طبیعی تغییر خواهد کرد.
نظر شما