بررسی تحلیلی بدن از منظر علم شناخت در سینمای تاریخی و دینی

نشست علمی «بررسی تحلیلی بدن از منظر علم شناخت در سینمای تاریخی و دینی» به همت گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری شبستان، نشست علمی «بررسی تحلیلی بدن از منظر علم شناخت در سینمای تاریخی و دینی» توسط گروه ادبیات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار ‌شد؛ در این نشست آقایان علی ‌وطن‌خواه، دکتر احمدرضا معتمدی، دکتر حمید محسنی، دکتر محمدرضا سنگری و محمدحسن شاهنگی به ایراد سخن پرداختند.


علی ‌وطن‌خواه، در ابتدای این جلسه گفت: نظریه ذهن به عنوان توانایی درک حالت‌های ذهنی دیگران، از قبیل باورها، امیال و قصدمندی‌ها و نیز درک تفاوت این حالت‌ها با آن چه خود فرد دارد، است. نظریه ذهن، وجه مرکزی شناخت اجتماعی است و پیش‌نیاز کارکردهای اجتماعی است. در این میان اصطلاحاتی هستند که بیانگر حالت‌های ذهنی هستند. امروزه این توانایی مالک موفقیت و یا عدم موفقیت افراد در ارتباط‌های اجتماعی آن‌ها محسوب می‌شود. همچنین بازیگر برای بیان احساسات نقش از ژست استفاده می‌کند و تماشاگر از طریق ژست بازیگر، احساسات کاراکتر را ادراک می‌کند. در مطالعات پیشین از طریق حالت‌های صدا، چشم، فیلم و چهرة افراد، نظریه ذهن مورد مطالعه قرار گرفته است. مطالعه بدن در بیان حالت‌های ذهنی از منظر علوم شناختی مهم است.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: پژوهش در زمینه حالتهای ذهنی، هیجان و انگیزش یک علم رفتارشناسی است. پاسخ به سؤالات انگیزشی بازیگر در فرایند آموزش، نیازمند شواهد عینی مبتنی بر پایگاه داده‌های تجربی و قابل تکرار به دست آمده از یافته‌های پژوهشی است. علومی که در این زمینه‌ها در پی یافتن پاسخهایی برای این سؤالات می‌گردد، نمی‌تواند به نقل قول‌های معلمان معروف بازیگری به دیده پاسخهایی قطعی بنگرد؛ هر چند که این نقل قولها می‌تواند الهام‌بخش باشد. مغز انسان دارای ظرفیت‌های شناختی پیشرفته‌ای است که برای برآورده‌ساختن نیازهای اجتماعی پیچیدة وی کاربرد دارد. ظرفیت‌هایی که به انسان امکان می‌دهد تا خود و دیگران را از طریق بدن نیز درک کند و شناختِ بدنمندی از خود و دیگران داشته باشد. هریک از ما احساسات، خواسته‌ها و افکار خود را به طور خودآگاه یا ناخودآگاه از طریق بدن نشان می‌دهیم. هر موقعیت یا وضعیت تأثیرگذار، بدن ما را به فرم فیزیکی و بصری خاصی درمی‌آورد که در حافظه ما ثبت می‌شود. بازتولید این فرایند به شکلی سازمان‌یافته به صورت ژست‌ها، رفتارها و حرکت‌ها نشان داده می‌شود.

دکتر احمدرضا معتمدی در این نشست گفت: بدن در سینمای کمدی امروز ایران به شکل کاملاً مبتذلی استفاده می‌شود. از بدن هم می‌توان استفاده مثبت کرد و هم منفی؛ اما در سینمای خودمان بعد منفی آن بیشتر به ذهن ما می‌آید. این تلقی ما از بدن، بسته به کنش فرهنگی ما از موضوعات دارد و باید تصورات و پیش‌فرض‌های خودمان را بازنگری کنیم. مثلاً همین موضوع حجاب یک تظاهر جسمانی است که پوشش چقدر با بدن همراهی می‌کند.
این کارگردان ادامه داد: ظرفیت‌های مهمی ‌در بدن انسان وجود دارد؛ مثلاً صنعت کلیپ‌سازی کره در دنیا تبدیل به برند مهمی شده است. امروزه موج کره‌ای وجود دارد و کلیپ‌های کوتاه چند دقیقه‌ای حرفه‌ای در حال ساخت و توزیع است. رئیس‌جمهور کره گفت: باید از طریق فرهنگ دنیا را تسخیر کرد. این رویکرد ۵۰۰ ملیون دلار در سال به صنعت گردشگری کره کمک کرده است. رقص در سینمای هند جزء ذات فرهنگ آنهاست و فیلمی بدون رقص نمی‌سازند. کره از هند هم در این زمینه جلو زده است در ساحت علوم شناختی و بدن‌مندی، ۲فیلم مهم وجود دارند، اولین فیلم، فیلم امریکایی «ممنتو» ساخته کریستوفر نولان و دومین فیلم، فیلم ژاپنی «شر وجود ندارد» ساخته ریوسوکه است. در «ممنتو»، قهرمان، دچار ضربه مغزی شده و حافظه‌اش را از دست داده و در جستجوی قاتل همسرش است. قهرمان قصه بدون حافظه و ذهن با بدنش به دنبال درک و کشف واقعیت و حقیقت است. او مانند یک کارگاه و پلیس عمل می‌کند و از پوست بدنش به عنوان کاغذ یادداشت استفاده می‌کند تا مطالب از یادش نرود و فراموش نکند. بدن‌مندی ادارک در فیلم «شر وجود ندارد» مطرح می‌شود و بیش از ادارک دیداری با یک نوع ادراک لمسی یا بدن‌مند در این فیلم روبه‌رو هستیم.  
دکتر محمدرضا سنگری در این نشست گفت: در خصوص بررسی تحلیلی بدن از منظر علم شناخت باید دید این موضوع از منظر آموزه‌های ما و تهدیدهایی که در قلمروی فرهنگی است، چگونه باید باشد. در باب بدن در قلمروی قرآن جای کار جدی دارد. در فرهنگ قرآنی و روایی، بیشترین تجلی حالات انسانی در چشم اوست و هیچ چیز به اندازه چشم، آدم را نشان نمی‌دهد. حضرت علی (ع) می‌فرماید: البصر مصحف القلب، یعنی چشم‌ها، کتاب قلب آدم هستند. کتاب تاریخ بدن در ادبیات توسط انتشارات سخن منتشر شده است که به علاقمندان در این زمینه آن را معرفی می‌کنم. کتاب نیمرخ آموزشی در قرن بیست و یکم هم مهم است که درباره چشم مفصل و در قامت یک پژوهش ۲۵ساله کار شده است.  
این استاد دانشگاه ادامه داد: قرآن می‌گوید: تَکَادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ؛ انسان خشمگین انگشت‌ها را گاز می‌گیرند. نمونه دیگر هنگامی است که بشارت دختردار شدن در عصر جاهلیت به عرب داده می‌شد: ‌إِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بالأُنثَی ظَلَّ وَجهُهُۥ مُسوَدّا وَهُوَ کَظِیم... اوج خشم، سیاه شدن چهره است. نمونه دیگر این آیه است: وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَیْنَاکَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِیمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ؛ اگر بخواهیم یقیناً آنان را به تو نشان می‌دهیم تا آنان را از روی نشانه‌هایشان بشناسی، و بی تردید آنان را از شیوه سخن گفتن خواهی شناخت. آدم‌ها را می‌توان از روی لحن‌شان شناخت. گاهی یک سلام را به چند گونه می‌توان گفت؛ گاهی وقت‌ها سلام، فحش است و نفرت و محاکمه در خود دارد. گستره بدن در سینما فقط بدن انسان نیست؛ همه چیز، بدن است حتی صحنه، آسمان، درخت و... هم بدن است. مفهوم بدن بسیط و گسترده است.
دکتر حمید محسنی در این نشست گفت: پرسش مهم در ارتباط با موضوع این نشست این است که آیا ما می‌توانیم از رفتار پی به حالات ذهنی افراد ببریم؟ نظریه ذهن ذیل مباحث فلسفه ذهن می‌گنجد. در پیشینه فلسفه اسلامی ‌افرادی مانند ابن‌سینا، شیخ اشراق و فارابی در این زمینه نکاتی را مطرح کرده‌اند. نظریه ذهن در غرب بر این اصل متکی شده است که حالات ذهنی چیستند. فیزیکالیست‌ها به انسان صرفاً با ماهیت فیزیکی نگاه می‌کنند.  
این پژوهشگر ادامه داد: با رویکرد رفتارگرایی یا کارکردگرایی می‌توان بررسی تحلیلی بدن از منظر علم شناخت را دنبال نمود. حالت‌های ذهنی، پدیداری و درونی هستند و قابل مشاهده نیستند؛ مواردی مانند ریا، دروغ و خیانت را به چه صورت می‌توان نمایش داد؟ برای حل این مشکل پیشنهادات متعددی ارائه شده تا مشاهده‌پذیر شوند. بدن می‌تواند در خدمت این روایت‌گری قرار گیرد.
محمدحسن شاهنگی در انتهای این نشست گفت: به طور خاص در حوزه سینمای معناگرا، ‌ زبان بدن با ۳ گزینه کاربردی و بکر مواجه است؛ ‌گزینه اول، زبان چشم است؛ با چشم، بازیگر می‌تواند حرف‌های نگفتنی یا سخت‌گفتنی مثل حجب و حیا، غیرت، صحبت از امور ماورا و... را به راحتی، ‌سادگی و شیرینی بیان کند؛ گاهی اوقات در عین ناباوری، کوری و نابینایی هم می‌تواند این رسالت را انجام دهد؛ مثلا در فیلم «رنگ خدا» ساخته مجید مجیدی نوجوان نابینایی در فیلم، حضور خدا را در عالم درک می‌کند.
وی افزود: گزینه دوم، زبان محیط است؛ در این حالت، دیگری و غیر به جای بدن بازیگر به‌کار گرفته می‌شود یا به عبارت دیگر زبان محیط به عنوان مکمل زبان بدن بازیگر قرار می‌گیرد، مثلاً طبیعت در کانون توجه قرار می‌گیرد، ‌پرندگان نقش‌آفرینی جدی در کادر دوربین می‌کنند، دوربین بر نمادهای مدرنیته مثل یک دستگاه مکانیزه متمرکز می‌شود و... گزینه سوم، ‌ زبان سکوت است؛ گاهی نگفتن‌ها بیش از گفتن‌ها تأثیرگذار است؛ سکوت می‌تواند گونه‌های مختلفی را در یک فیلم داشته باشد: ‌سکوت ممتد، منقطع، اختیاری، اجباری، لجبازانه، ‌ حکیمانه و... مهم‌ترین این گونه‌ها هستند.

کد خبر 1854265

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha