به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از القدس العربی، کیتلین جانستون، نویسنده استرالیایی و روزنامهنگار مستقل مقالهای را در پلتفرم خود با عنوان «آه، تبلیغات جنگ قدیمی!» منتشر کرد که در آن به بحث در مورد چگونگی ترویج جنگها توسط رسانههای غربی به ویژه رسانههای متعلق به خانواده مرداک و تأثیرگذاری بر افکار عمومی به نفع برنامههای امپریالیستی آمریکا پرداخت.
وال استریت ژورنال به عنوان یک مطالعه موردی: اخبار به عنوان ابزاری برای جنگ
جانستون مقاله خود را با اشاره به گزارش وال استریت ژورنال با عنوان «چگونه باندهای ونزوئلایی و جهادگرایان آفریقایی اروپا را با کوکائین غرق میکنند» آغاز کرد و نوشت که این مقاله در زمانی منتشر شده که دولت ترامپ به نیکولاس مادورو، رئیس جمهور ونزوئلا، هشدار داد که اگر میخواهد جان خود را نجات دهد، فوراً آنجا را ترک کند.
گزارش وال استریت ژورنال بر نقش مادورو در قاچاق مواد مخدر تمرکز داشت و تلاش کرد آن را به گروههای جهادی مرتبط کند و پیشنهاد داد که اروپاییها باید از ایالات متحده آمریکا برای نابودی به اصطلاح قایقهای مواد مخدر تشکر کنند.
جانستون اعلام کرد که این گزارش شامل تمام عناصر تبلیغات جنگی سنتی یعنی به تصویر کشیدن «ستمگر شرور» و اغراق در تهدید او، ترساندن مردم با «جهادیها» و ترویج ایده مداخله احتمالی خارجی برای تغییر رژیم است.
او افزود که این نوع گزارش با هدف آمادهسازی افکار عمومی غرب برای حمایت از سیاستهای امپریالیستی آمریکا تهیه شده است، نه انتقال حقیقت یا ارائه اخبار دقیق.
رسانههای غربی آزاد نیستند: افسانه بزرگ
جانستون توضیح داد که رایجترین اشتباه و تصور غلط درباره رسانههای غربی این است که «آزاد» هستند. تأثیرگذارترین روزنامهها و کانالها برای ارائه اخبار دقیق وجود ندارند، بلکه برای ایجاد پذیرش عمومی از برنامههای امپریالیستی آمریکا هستند. بله، این مؤسسات گاهی اوقات اخبار واقعی منتشر میکنند و یک ناظر تیزبین میتواند اطلاعات مفیدی را از میان خطوط استخراج کند، اما هدف این نیست. هدف تأثیرگذاری بر آگاهی جمعی برای خدمت به امپریالیسم است.
این روزنامه نگار تأکید کرد که رسانههای غربی از طریق یک «وزارت حقیقت» مخفی عمل نمیکنند، بلکه از طریق یک مکانیسم روشن، مالکیت و کنترل عمل میکنند. بنابراین رسانههای بزرگ یا متعلق به میلیاردرها هستند یا تحت کنترل دولت و رهبران تحریریه بر اساس منافع آنها منصوب میشوند. روزنامهنگارانی که میخواهند شغل خود را حفظ کنند، به سرعت خطوط روایی قابل قبول را میآموزند یا از صحنه رسانه ناپدید میشوند.
تبلیغات غربی و تأثیر آن بر توده مردم
جانستون به عنوان مثال به جنگ عراق اشاره کرد، جایی که آگاهی غربیها با روایتهای ساختگی در مورد سلاحهای کشتار جمعی و ارتباط صدام حسین با حملات یازده سپتامبر شکل گرفت و ایده حمله به کشوری را که هزاران کیلومتر دورتر است، برای عموم مردم غرب قابل قبول جلوه داد.
جانستون میگوید که این پویشهای تبلیغاتی چیزهایی را در ذهن مردم میکارند که هرگز به آنها فکر نمیکردند.
وی توضیح میدهد که میلیونها نفر قربانی این ماشین رسانهای شدهاند.
افشای فریب: مسیر رسیدن به آگاهی عمومی آزاد
جانستون معتقد است که آشکار کردن حقایق یعنی کلید شکستن کنترل امپریالیست است. اگر مردم حقیقت را درباره آنچه در جهان اتفاق میافتد و اینکه چقدر شر به نام آنها انجام میشود و چقدر ثروت قدرتمندان در مقایسه با آنچه خودشان به دست میآورند، میدانستند، فوراً شورش میکردند. بنابراین، طبقه الیگارشی (کسانی که قدرت و پول دارند) تمام این تلاشها را برای تضمین تداوم سلطه خود از طریق رسانهها، مراکز تحقیقاتی، الگوریتمهای فناوری و اطلاعات آنلاین انجام میدهد.
این نویسنده ادعا میکند که هرگونه موفقیتی در توانمندسازی مردم برای تشخیص فریب و افشای دروغهای رسانهای میتواند اولین گام به سوی تغییر واقعی باشد، چه در ونزوئلا، غزه یا سایر مناطقی که روایتهای ساختگی منتشر میشوند.
از یقین تا تغییر: اهمیت آگاهی فردی و جمعی
کیتلین جانستون مقاله خود را با تأکید بر اینکه جهانی بهتر امکانپذیر است، به پایان میرساند و اولین گام به سوی آن، بیدار کردن مردم از خواب تبلیغاتیشان و قادر ساختن آنها به دیدن حقیقت پشت اخبار و دروغهایی است که از کودکی روزانه به آنها خورانده شده است.
او معتقد است که این آگاهی جمعی همان چیزی است که میتواند پایههای کنترل امپریالیستی را متزلزل کند و روایت دروغهایی را که سیاستهای غربی بر اساس آنها بنا شدهاند، تضعیف کند.
نظر شما