زن، رسانه و خانواده؛ سه ضلع مهم امنیت فرهنگی جامعه

حجت الاسلام احمدی گفت: امنیت فرهنگی یکی از ارکان اساسی پایداری جامعه است و برای حفظ آن، همکاری سه عنصر کلیدی «زن، رسانه و خانواده» ضروری است. زنان به‌عنوان نهادهای تحول‌ساز، رسانه‌ها به‌عنوان بازتاب‌دهندگان گفتمان فرهنگی و خانواده‌ها به‌عنوان مراکز تربیتی و فرهنگی، هریک نقش بنیادین در تقویت و حفاظت از هویت فرهنگی ایفا می‌کنند. در این راستا، تعامل این سه ضلع، امری حیاتی است.

خبرگزاری شبستان-مازندران؛ در روزگاری که رسانه‌ها نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌دهی هویت‌ها، باورها و سبک‌های زندگی دارند، مسئله «زن» به یکی از اصلی‌ترین میدان‌های جنگ روایت‌ها تبدیل شده است. در یک سوی این میدان، فرهنگ غرب با بهره‌گیری از ابزارهای رسانه‌ای تلاش می‌کند زن را در قالب‌های ظاهری، مصرفی و ابزاری تعریف کند؛ در حالی‌که در نگاه اسلام، زن جایگاهی رفیع، هویت‌ساز و تمدن‌آفرین دارد. تضاد میان این دو تصویر، ضرورت بازتعریف و تبیین صحیح جایگاه بانوان مسلمان را بیش از هر زمان دیگری نمایان می‌سازد.

از سوی دیگر، گسترش شبکه‌های اجتماعی، افزایش سرعت تبادل اطلاعات و حضور پررنگ رسانه‌های بیگانه، باعث شده که تحریف هویت زن مسلمان و تخریب الگوهای اصیل خانواده، بیش از همیشه به‌عنوان یک تهدید فرهنگی احساس شود. در چنین شرایطی، نهادهایی همچون ستاد امر به معروف و نهی از منکر وظیفه دارند ضمن آگاهی‌بخشی و تقویت سواد رسانه‌ای جامعه، زمینه اقتدار فرهنگی زنان را نیز فراهم کنند.

به همین مناسبت، در این گفت‌وگوی اختصاصی با حجت الاسلام و المسلمین مرتضی احمدی- دبیر ستاد امربه معروف و نهی از منکر مازندران تلاش می‌کنیم به ابعاد مختلف نقش زن، نحوه بازنمایی او در رسانه و چالش‌های هویتی ناشی از الگوهای غربی بپردازیم. امیدواریم این گفت‌وگو بتواند تصویری روشن‌تر از مسئولیت‌های اجتماعی و فرهنگی پیش‌رو ارائه دهد.

-جایگاه حقیقی زن در نگاه اسلام چیست و این نگاه چه تفاوت بنیادینی با الگوی زن در فرهنگ غرب دارد؟

۱. نگاه هویتی: زن به‌عنوان انسانِ کامل

در اسلام، زن پیش از آن‌که «جنس» باشد، «انسان» است؛ انسانی که: نفس واحده با مرد دارد («خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ»)

ظرفیت رشد، کمال، قرب الهی و درخشیدن در تمام عرصه‌های انسانی را دارد. نه فرودست است و نه ابزاری برای لذت؛ بلکه صاحب کرامت ذاتی است («وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ»).

۲. نقش‌پذیری بر اساس «توانایی» نه «جنسیت»

اسلام زن را از فعالیت اجتماعی، علمی، اقتصادی و سیاسی منع نکرده؛ بلکه: به او حق مالکیت مستقل داده (که در تمدن‌های قدیم اصلاً وجود نداشت) او را صاحب اراده در انتخاب همسر، طلاق خلع، مهریه، ارث و… شناخته است. الگوهایی چون حضرت زهرا(س)، حضرت زینب(س)، ام‌سلمه و نسیبه را که فعال سیاسی-اجتماعی بودند، معرفی کرده است.

۳. کرامت زن در خانواده

اسلام ارزش زن را در «مادر بودن» و «همسر بودن» کم نمی‌کند؛ بلکه آن را اوج مسئولیت انسانی می‌داند: بهشت زیر پای مادران است.

مهربانی، امنیت، و عشق از ستون‌های شخصیت زن معرفی می‌شود، نه ضعف.

این نگاه می‌گوید: زن حق دارد هم مادر باشد، هم فعال؛ هم عاطفه باشد، هم عقل؛ و این‌ها با هم تعارض ندارند.

تفاوت بنیادین با نگاه غرب

۱. تفاوت در «نگاه به زن»

اسلام: زن انسانِ الهی با کرامت

غرب: فردی مصرفی در چرخه بازار و رسانه

۲. تفاوت در «استفاده از بدن زن»

اسلام: بدن زن حرمت دارد؛ نباید ابزار تبلیغات، فروش، یا لذت عموم باشد.

غرب: صنعت مد، سینما، شبکه‌های اجتماعی و تبلیغات، بیشترین مصرف را از بدن زن دارند؛ یعنی زن را «ابزار اقتصادی» می‌کنند.

۳. تفاوت در «الگوی موفقیت»

اسلام: موفقیت = انسان‌سازی، مادری، معنویت، اخلاق، خانواده‌سازی و حضور اجتماعی متوازن.

غرب: موفقیت = شبیه شدن به مرد در کار، رقابت، استقلال مطلق، و گریز از نقش مادری.

۴. تفاوت در «نتیجه اجتماعی»

غرب با حذف نقش خانواده و تقدس زن، دچار: فروپاشی خانواده، افسردگی بالا، بحران هویت جنسی وکاهش شدید نرخ موالید شده است.

در حالی که اسلام با حفظ حرمت زن و نقش‌های طبیعی او، الگوی متوازن‌تری ارائه می‌دهد.

-غرب چگونه تلاش می‌کند با روایت‌سازی رسانه‌ای، تصویر زن مسلمان را تحریف کند و این تحریف چه پیامدهایی دارد؟

۱. تکنیک «زنِ مسلمان = زنِ سرکوب‌شده»

رسانه‌های غربی دائماً این فریم را تکرار می‌کنند که: پوشش زن مسلمان اجبار است، خانواده برای او زندان است، مرد مسلمان ظالم است، زن مسلمان اختیاری از خود ندارد.

نتیجه: ذهن مخاطب غربی شرطی می‌شود که هر زن باحجاب = قربانی.

این یکی از حرفه‌ای‌ترین تکنیک‌های «فریمینگ» و «استریوتایپ‌سازی» است.

۲. «حذفِ واقعیت‌های مثبت»

آنچه نمایش داده نمی‌شود مهم‌تر از چیزی است که نمایش داده می‌شود.

رسانه‌ها هرگز نشان نمی‌دهند: زنان مسلمان موفق در علم، سیاست و مدیریت- نقش‌آفرینی زنان در عرصه‌های اجتماعی و جهادی- نشاط اجتماعی و قدرت انتخاب زنان ایرانی و مسلمان اما کوچک‌ترین مشکل یا محدودیت را صد برابر بزرگ می‌کنند.

۳. «مصادره دستاوردها» و نسبت دادن آن به ارزش‌های غربی

وقتی یک زن مسلمان موفق شود (در پزشکی، تکنولوژی، ورزش…): روایت می‌سازند که «این موفقیت نتیجه فاصله گرفتن از فرهنگ اسلامی است!» نه نتیجه تربیت اسلامی و محیط سالم.

رسانه های غربی در این روش، مسلمان موفق را هم به‌نفع خود مصادره می‌کند.

۴. «رمانتیزه کردن زن غربی»

رسانه سعی می‌کند بگوید: زن آزاد یعنی زن غربی- آزادی یعنی کشف حجاب- پیشرفت یعنی سبک زندگی غربی. در حالی که: بالاترین آمار افسردگی، بی‌ثباتی خانوادگی و خشونت جنسی در غرب است. اما رسانه‌هایشان این زوایا را عمداً حذف می‌کنند.

۵. «ساختن دشمن خیالی» از حجاب

حجاب را نه یک انتخاب طبیعی و اخلاقی، بلکه یک تهدید امنیتی معرفی می‌کنند؛ تا آنجا که در برخی کشورها، حجاب را جرم‌انگاری کرده‌اند.

پیامدهای تحریف رسانه‌ای تصویر زن مسلمان

۱. خودباختگی هویتی در جامعه‌های اسلامی

وقتی زن مسلمان مرتباً می‌شنود: «تو عقب‌مانده‌ای»، «انقلاب دروغ می‌گوید»، «آزادی یعنی بی‌حجابی»، ممکن است هویت خود را در برابر روایت رسانه‌ای غرب ضعیف ببیند. این اثر را در نسل جوان می‌بینیم؛ نوعی جنگ روانی نرم.

۲. فشار سیاسی و حقوقی بر کشورهای اسلامی

رسانه‌ها زمینه‌سازی می‌کنند تا:تحریم حقوق بشری، قطعنامه‌ها، دخالت‌های نمادین (مثلاً در موضوع حجاب) مشروع جلوه کند. یعنی روایت رسانه‌ای تبدیل می‌شود به ابزار فشار سیاسی.

۳. آسیب زدن به تصویر زن مسلمان در جهان

تصویر زن مسلمان را طوری نشان می‌دهند که: قابل ترحم است، نمی‌تواند برای خود تصمیم بگیرد و باید نجات داده شود.

این نگاه تحقیرآمیز، زمینه برخوردهای تبعیض‌آمیز در دانشگاه‌ها و محیط‌های کاری غرب را ایجاد می‌کند.

۴. تضعیف نهاد خانواده در جوامع اسلامی

وقتی زندگی خانوادگی اسلامی را «قید و بند» معرفی کنند، آرام‌آرام ارزش مادری، همسری، حیا و عفت تحقیر می‌شود و خانواده تضعیف می‌گردد.

۵. ایجاد دوقطبی اجتماعی و بی‌اعتمادی داخلی

روایت غربی، جامعه مسلمان را از داخل به دوقطبی تبدیل می‌کند:

زن مدرن = کسی که باید شبیه غربی‌ها شود

زن سنتی = عقب‌مانده

این دوقطبی، انسجام فرهنگی را از بین می‌برد.

-به‌نظر شما، مهم‌ترین سوءبرداشت رسانه‌های غربی درباره زن ایرانی چیست و چگونه باید به آن پاسخ داد؟

بزرگ‌ترین روایت غلط این است که زن ایرانی را منفعل، محدود، وابسته و بدون توان تصمیم‌گیری نشان می‌دهند.

در حالی که واقعیت ایران امروز دقیقاً نقطه مقابل این تصویر است.

چرا این سوءبرداشت ساخته می‌شود؟

چون رسانه‌های غربی «ایران» را از پنجره منازعه سیاسی می‌بینند، نه از پنجره واقعیت اجتماعی. پس هر تصویری که تضعیف‌کننده باشد برجسته می‌شود.

واقعیت: سه ویژگی که در روایت غربی حذف می‌شود

۱. حضور گسترده زنان در علم، آموزش و مدیریت

بیش از نیمی از ورودی دانشگاه‌ها زن هستند. زنان در مدیریت، پزشکی، هیئت علمی، فناوری و شرکت‌های دانش‌بنیان سهم چشمگیر دارند. این تصویر عمداً سانسور می‌شود چون با روایت «زن در ایران عقب‌مانده است» سازگار نیست.

۲. هویت‌یافتگی فرهنگی و دینی

زن ایرانی ترکیب ویژه‌ای از:هویت دینی، عفت و حیا، فعال‌بودن اجتماعی، خانواده‌محوری را در کنار هم نگه داشته است؛ در حالی که رسانه‌های غربی فقط یک مدل زن را «نرمال» می‌دانند: زن شبیه به الگوی لیبرال.

۳. تنوع سبک زندگی

در ایران یک نوع «زن» وجود ندارد؛ از زن محجبه فعال تا زن دانشگاهی، هنرمند، مدیر، ورزشکار، مادر، کارآفرین…

اما رسانه‌های غربی عمداً تک‌روایتی عمل می‌کنند.

چگونه باید به این سوءبرداشت پاسخ داد؟ (پاسخ مؤثر و عمل‌پذیر)

۱. پاسخ «احساسی» کافی نیست؛ باید روایت «واقعی» تولید کرد

غرب با تصویر کارگردانی‌شده می‌جنگد، پس ما باید با تصویر واقعی، بدون شعار و احساس‌زدگی پاسخ بدهیم:داستان زنان کارآفرین، زنان نخبه علمی، زنان در موقعیت‌های مدیریتی، زنان موفق در روستاها و شهرهای کوچک اینها قابل باورترین ضدروایت هستند.

۲. استفاده از تجربه زیست زنان واقعی

رسانه غربی با «نمادسازی» کار می‌کند.پس بهترین پاسخ: خاطرات واقعی، گفتگوهای کوتاه، روایت روزمره زنان ایرانی این‌ها از هر تحلیل و بیانیه‌ای قوی‌تر است.

۳. نشان دادن «جذابیت الگوی زن ایرانی» نه فقط دفاع از آن

دفاع صرف، همیشه موضع ضعف ایجاد می‌کند.

اما نشان دادن «جذابیت‌ها» ــ مثل: امنیت خانوادگی، عزت‌نفس فرهنگی، ترکیب عفاف با فعالیت اجتماعی، رشد علمی و تحصیلی مخاطب غربی را وادار به تجدیدنظر می‌کند.

۴. پاسخ مستند، نه واکنشی

غرب با تصویرسازی احساسی بازی می‌کند؛ اگر واکنشی جواب دهیم، در زمین آنها بازی کرده‌ایم.

راهبرد درست: استفاده از آمار واقعی، مقایسه وضعیت زنان در غرب (خشونت جنسی، تبعیض شغلی، بحران خانواده)، تحلیل کارشناسی این روش روایت آنها را علمی و معتبر تخریب می‌کند.

۵. تولید محتوای بین‌المللی و چندزبانه

اگر روایت ما فقط فارسی باشد، مخاطبان اصلی ــ یعنی جوامع غربی ــ آن را هرگز نمی‌بینند.

-رسانه‌ها در تبیین نقش و هویت زن مسلمان چه وظیفه‌ای دارند و چرا این مسئله برای جامعه امروز اهمیت ویژه‌ای دارد؟

۱) ارائه تصویر صحیح، واقعی و الهام‌بخش از زن مسلمان

رسانه باید: زن مسلمان را نه صرفاً در نقش سنتی محدود، بلکه در نقش‌های متعدد و متعالی (مادر، معلم، دانشمند، مدیر، کنشگر اجتماعی، بانوی مؤمن و فعال) نمایش دهد.

فاصله میان «زن آرمانی اسلام» و «زن واقعی جامعه» را با روایت‌های درست کاهش دهد.

۲) روایت‌سازی در برابر تحریف‌ها و کلیشه‌های غربی

رسانه‌های غربی غالباً زن مسلمان را: منفعل، محروم، بی‌اختیار، قربانی ساختارهای دینی نمایش می‌دهند.

رسانه‌های داخلی باید با تولید روایت‌های دقیق، مستند و جذاب این تصویر را اصلاح کنند.

۳) برجسته‌سازی الگوهای موفق زن مسلمان

یکی از مؤثرترین راه‌ها معرفی الگوهای قابل لمس است: بانوان نخبه علمی و دانشگاهی، زنان کارآفرین، مادران فداکار، شهدای زن و مادران شهدا، بانوان کنشگر اجتماعی و فرهنگی این‌ها تصویر زن مسلمان را از «مصرف‌کننده نقش» به سازنده تمدن تبدیل می‌کند.

۴) پاسداری از کرامت و هویت زن

رسانه باید مراقب باشد: زن را به ابزاری برای جذابیت بصری و سرگرمی تقلیل ندهد. زن را کالا، ابزار تبلیغاتی یا سوژه‌ی سطحی نسازد. بر ارزش‌هایی مانند عفاف، عزت، عقلانیت، نشانه‌بودن در خانواده و جامعه تأکید کند.

۵) ارتقای سواد رسانه‌ای زنان و خانواده‌ها

بی‌سوادسازی رسانه‌ای باعث آسیب‌های فرهنگی و سبک‌زندگی می‌شود. رسانه باید آموزش دهد:چگونه اخبار تحریف‌شده را تشخیص دهیم.

۶) تحول در زبان، تصویر و گفتمان زن

رسانه باید به‌جای روایت سطحی: تحلیل‌های جامعه‌شناختی، گفت‌وگوهای نخبگانی، مستندهای هویتی، برنامه‌های روایت‌محور

تولید کند تا زن مسلمان در قامت یک «کنشگر هویت‌ساز» دیده شود.

-چگونه می‌توان دختران و زنان را در برابر جنگ روایت‌ها و هجمه‌های رسانه‌های بیگانه نسبت به هویت زن مسلمان مصون‌سازی کرد؟

۱) زن، محور خانواده و خانواده، محور جامعه است

اگر هویت زن دچار تحریف شود: خانواده فرومی‌پاشد، نسل آینده دچار بحران هویتی می‌شود، تربیت و فرهنگ عمومی سست می‌گردد. پس دفاع از هویت زن، دفاع از موجودیت جامعه است.

۲) جنگ روایت‌ها در مسئله زن وارد مرحله جدید شده

در فضای رسانه‌ای امروز (به‌ویژه شبکه‌های اجتماعی) : تحریف درباره زن مسلمان ابزار جنگ نرم شده، هویت‌زدایی از دختران و زنان به یک پروژه بین‌المللی تبدیل شده، الگوهای سطحی و غرب‌زده به‌طور مداوم بازتولید می‌شود. پس رسانه‌های داخلی باید فعال باشند، نه منفعل.

۳) زن مسلمان حامل یک گفتمان تمدن‌ساز است

اسلام برای زن: کرامت، عقلانیت، معنویت، نقش‌های متعادل، آزادی همراه با مسئولیت تعریف کرده.

در شرایطی که غرب دچار بحران خانواده و بحران معنویت است، هویت زن مسلمان می‌تواند حرف جدیدی برای جهان داشته باشد.

۴) اهمیت در بعد سیاسی و امنیت فرهنگی

تحریف نقش زن، ابزار: ایجاد گسست نسل‌ها، بی‌اعتمادسازی جوانان، تضعیف نظام خانواده، تشدید دوگانه‌های کاذب «زن سنتی – زن مدرن» است. بنابراین بازنمایی صحیح نقش زن، بخشی از امنیت فرهنگی کشور است.

-بازنمایی زن در شبکه‌های اجتماعی امروز را فرصت می‌دانید یا تهدید؟ و چه اقداماتی برای مدیریت این فضا ضروری است؟

در عصر شبکه‌های اجتماعی، هویت‌ها سیال شده‌اند.

دختر نوجوان امروز: از اینستاگرام الگو می‌گیرد، از تیک‌تاک رفتار می‌آموزد، از رسانه‌های بیگانه سبک زندگی استخراج می‌کند، اگر رسانه داخلی الگوی قوی ندهد، جای آن را الگوی وارداتی می‌گیرد.

برای مدیریت فضای شبکه‌های اجتماعی و بهره‌برداری مثبت از آن، این اقدامات ضروری هستند:

آموزش و آگاهی‌بخشی: به کاربران، به ویژه زنان، آموزش داده شود که چگونه از حریم خصوصی خود محافظت کنند، اخبار جعلی را شناسایی کنند و با آزار آنلاین مقابله کنند.

قوانین و نظارت: وضع قوانین برای مقابله با آزار و اذیت آنلاین و نظارت بر اجرای آنها، همچنین مسئولیت بیشتر پلتفرم‌های اجتماعی در کنترل محتوای منتشرشده.

تقویت محتوای مثبت: ترویج محتوای سازنده و الهام‌بخش که بر توانمندی‌ها و موفقیت‌های زنان تأکید کند، از طریق همکاری با افراد تأثیرگذار و فعالان اجتماعی.

این اقدامات می‌توانند فضای سالم‌تری برای زنان در شبکه‌های اجتماعی ایجاد کنند.

گفتگو: سودابه احمدپور ملکشاه

کد خبر 1852613

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha