خودباوری زنان مسلمان در آیینه قرآن؛ چالش‌ها و فرصت‌های زنانه در کنشگری اجتماعی

در دنیای امروز، زنان مسلمان در تلاش‌اند تا با اتکاء به آموزه‌های اسلامی، جایگاه خود را در عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تثبیت کنند. اما این مسیر همواره با چالش‌هایی مواجه است که از جمله آن‌ها می‌توان به موانع فرهنگی، اجتماعی و ساختاری اشاره کرد. قرآن کریم، به‌عنوان راهنمای جامع برای تمام جوانب زندگی انسان، نه تنها بر اهمیت مشارکت فعال زنان در جامعه تأکید دارد، بلکه مدل‌هایی از زنان قوی و تأثیرگذار همچون مریم، آسیه و مادر موسی را به‌عنوان الگو معرفی می‌کند.  

خبرگزاری شبستان-مازندران؛ در جهان معاصر که جوامع اسلامی با چالش‌های هویتی، فرهنگی و اجتماعی متعددی روبه‌رو هستند، بازخوانی نقش زن از منظر قرآن کریم اهمیتی دوچندان یافته است. زن مسلمان امروز تنها در جایگاه یک بازیگر اجتماعی ظاهر نمی‌شود؛ بلکه به‌عنوان محور تربیت نسل، حافظ ارزش‌های ایمانی و عنصر مؤثر در پویایی امت اسلامی شناخته می‌شود. در چنین شرایطی، تبیین ابعاد مختلف «خودباوری»، «ایستادگی» و «اثربخشی اجتماعی» زنان بر پایه آموزه‌های قرآنی، ضرورتی استراتژیک برای آینده تمدن اسلامی به شمار می‌رود.

از همین رو، در این گفت‌وگوی اختصاصی با حجت الاسلام والمسلمین سیدمعصوم حسینی، رئیس دانشکده علوم قرآنی آمل تلاش داریم با بهره‌گیری از تخصص ایشان در حوزه علوم قرآنی و تجربه مدیریتی در عرصه تعلیم و تربیت دینی، به بررسی نگرش قرآن نسبت به جایگاه زن، الگوهای زنانه در آیات الهی، ظرفیت‌های مشارکت اجتماعی زنان، و نیز چالش‌ها و فرصت‌هایی که پیش‌روی زنان مسلمان قرار دارد، بپردازیم. پرسش‌های این گفت‌وگو بر آن است که دریچه‌ای روشن برای فهم عمیق‌تر نقش زن در امت‌سازی اسلامی و آینده این نقش در چشم‌انداز تمدنی جهان اسلام بگشاید.

- قرآن کریم چه نقشی برای زن در ساخت و پیشبرد «امت اسلامی» ترسیم می‌کند و این نگاه چه تفاوتی با کلیشه‌های فرهنگی رایج دارد؟
زنان نیمی از پیکرهٔ جامعه را تشکیل می‌دهند؛ بنابراین شخصیت، رفتار، فرهنگ، اندیشه، علم و دانش و هر موضوعی که می‌تواند در پیشبرد جامعه نقش‌آفرین باشد، به‌گونه‌ای بنیادین با زن گره خورده است. در طول تاریخ بشر، وجود زن، شخصیت او، جایگاه و شأن او، حدود و اختیارات او همواره محل بحث و بررسی بوده است. گروهی دچار افراط شده و گروهی در ورطهٔ تفریط افتاده‌اند و بر پایهٔ حب و بغض یا برداشت‌های غیرواقع‌بینانه دربارهٔ جایگاه زن سخن گفته‌اند؛ تا جایی که گاه نقش اجتماعی او را نادیده گرفته و برای او کمترین حقوق انسانی را قائل نشده‌اند. در چنین رویکردهایی، زن نه جایگاهی در جامعه داشته و نه شأنی در نظام فکری آنان، بلکه گاه همچون کالایی به او نگریسته شده است.

اما زمانی که اسلام ظهور کرد و قرآن نازل شد، برای زن جایگاهی عظیم، روشن و تعیین‌کننده ترسیم کرد؛ جایگاهی که نشان می‌دهد زن می‌تواند در ساخت و پیشبرد اهداف اسلام و جامعهٔ اسلامی نقشی بسزا داشته باشد. قرآن در عصری نازل شد که دختران را زنده‌به‌گور می‌کردند و زن هیچ ارزش و اعتباری در نگاه عموم نداشت. همان‌گونه که آیهٔ شریفهٔ «وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِالْأُنثَی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا» نشان می‌دهد، بشارت تولد دختر برای آنان مایهٔ ننگ و ناراحتی بود.

اسلام این ساختار ذهنی جاهلی را دگرگون کرد. قرآن میان زن و مرد در تدبیر شئون اجتماعی، دخالت اراده و نقش‌آفرینی در ادارهٔ جامعه هیچ تفاوتی قائل نشده است. همان‌گونه که مرد می‌تواند در ساخت امت اسلامی نقشی اساسی ایفا کند، زن نیز از چنین حقی برخوردار است. در آیهٔ ۱۹۵ سورهٔ آل‌عمران می‌خوانیم:
«فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لَا أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنکُم مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی...»
که به روشنی بیان می‌کند ارزش عمل نزد خداوند وابسته به جنسیت نیست.

مرد در سرنوشت خود مختار است و مالک عمل خویش؛ زن نیز بدون هیچ تفاوتی همین حق را دارد. اسلام میان زن و مرد در زمینهٔ تأثیرگذاری بر سرنوشت فردی و اجتماعی تفاوتی نمی‌گذارد. در آیهٔ ۳۲ سورهٔ نساء نیز آمده است:
«لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبْنَ»
که نشان می‌دهد هر یک از زن و مرد، به‌سبب اعمال و تلاش‌های خود در جامعه، بهره و فضلی از جانب خدا دریافت می‌کنند.

در آموزه‌های اسلامی، در عمدهٔ احکام عبادی و حقوق اجتماعی، زن و مرد شراکت دارند و زن می‌تواند همچون مرد از استقلال برخوردار باشد. هیچ تفاوتی میان آن‌ها در ظرفیت مشارکت اجتماعی وضع نشده است. در آیهٔ ۱۲ سورهٔ ممتحنه، هنگامی که قرآن سخن از بیعت زنان مؤمن به میان می‌آورد، نشان می‌دهد که زن در بنیان‌گذاری و استواری دین نقشی اساسی دارد و باید سهم خود را در حفظ و ساخت جامعه ایفا کند.

همچنین در آیهٔ ۷۱ سورهٔ توبه می‌فرماید:
«وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ…»
که رسالتی مهم از جمله امر به معروف و نهی از منکر را بر دوش زنان و مردان به طور مشترک قرار می‌دهد. این آیات نشان‌دهندهٔ مسئولیت مشترک هر دو گروه در نظارت بر امور اجتماعی و اجرای فرایض دینی است.

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که زن، همانند مرد، در همهٔ عرصه‌ها از جمله امور اجتماعی و در پیشبرد و ساخت جامعهٔ اسلامی نقشی اساسی دارد.

با این‌حال، آنچه امروز در برخی جوامع غربی دربارهٔ زن مشاهده می‌شود، با جایگاه واقعی زن در نگاه قرآن و اسلام فاصلهٔ بسیار دارد. در بسیاری از این جوامع، زن در معرض تبدیل‌شدن به کالا یا ابزار قرار گرفته است؛ در حالی که در قرآن و اسلام، زن نه کالا، بلکه انسانی است که می‌تواند به چنان جایگاهی برسد که ـ بنا بر آن شعر معروف ـ
«رَسَد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند.»

خداوند مقام انسان، چه زن و چه مرد، را آن‌قدر بالا می‌برد که او را در مسیر تقرب الهی قرار دهد.

- زنان برجسته قرآن مانند مریم، آسیه و مادر موسی چه ویژگی‌هایی دارند که می‌توانند برای زنان امروز، به‌ویژه در عرصه‌های علمی و مدیریتی، الگو باشند؟
انسان‌های وارسته، آن دسته از انسان‌هایی هستند که در مسیر حق و حقیقت قرار گرفته‌اند و گام در راه هدایت و صراط مستقیم گذاشته‌اند. این افراد نمونه و الگو برای همه انسان‌ها هستند، فارغ از جنسیت. اگر این انسان‌ها مرد باشند، الگویی برای همه مردم، نه تنها برای مردان، بلکه برای تمامی انسان‌ها خواهند بود. و اگر این افراد زن باشند، باز هم به عنوان الگو و نمونه برای تمام انسان‌ها شناخته می‌شوند، نه فقط زنان. در قرآن کریم، پیامبر گرامی اسلام و حضرت ابراهیم (علیهما السلام) به عنوان الگوهای بشری برای تمام انسان‌ها معرفی شده‌اند.

وقتی قرآن را می‌خوانیم و به آیات آن دقت می‌کنیم، می‌بینیم که چهار زن در قرآن به عنوان نمونه‌های زنانه معرفی شده‌اند: دو زن خوب و دو زن بد. در آیه ۱۰ سوره تحریم، خداوند از زن حضرت نوح و زن حضرت لوط به عنوان نمونه‌های منفی یاد کرده است و این دو زن به عنوان نماد کسانی که از مسیر هدایت دور مانده‌اند، معرفی می‌شوند. در مقابل، در آیات ۱۱ و ۱۲ همین سوره، خداوند زن فرعون و حضرت مریم (سلام الله علیهما) را به عنوان نمونه‌های مثبت و الگویی برای زنان مؤمن قرار داده است. خداوند می‌فرماید: «ضرب الله مثلاً للذین آمنوا امرأت فرعون...» و همچنین حضرت مریم را به عنوان نمونه‌ای از زنان پاک و الگو برای مومنان معرفی می‌کند.

در دین اسلام، همانطور که به رهنمودهای پیامبران توجه شده، خداوند همچنین نمونه‌هایی از انسان‌های واقعی که در میان مردم زندگی می‌کنند، برای هدایت و الگو قرار داده است. این انسان‌ها نه فرشته هستند، بلکه از جنس خود مردم هستند، اما به قدری در مسیر حق و حقیقت ثابت قدم بوده‌اند که تبدیل به نماد و الگو می‌شوند. این الگوها، از میان انسان‌ها برخاسته‌اند و به عنوان نمونه‌های تزکیه نفس و هدایت در برابر دیدگان مردم قرار گرفته‌اند.

در میان زنان، دو مثال برجسته از زنان مؤمن در قرآن آمده است: حضرت آسیه (سلام الله علیها)، همسر فرعون، که با ایمان به حضرت موسی (علیه السلام) در برابر ظلم و فساد فرعون ایستاد و خواستار نجات از دست او شد، و حضرت مریم (سلام الله علیها)، که به عنوان یک بانوی عبادت‌پیشه و پاکدامن در تاریخ اسلام شناخته می‌شود.

علاوه بر این، حضرت خدیجه (سلام الله علیها) نیز با وجود موقعیت اجتماعی و مالی ممتازش، به دلیل ازدواج با پیامبر گرامی اسلام، مورد بی‌مهری بسیاری از زنان مکه قرار گرفت، اما او همچنان به عنوان یک زن الگو و نمونه از نظر صداقت، فداکاری و ایمان در تاریخ اسلام باقی ماند.

همچنین حضرت زهرا (سلام الله علیها) با تمام عظمت و مقام معنوی خود، نمونه‌ای از صبر، بردباری، فداکاری و عشق به خدا و پیامبر اسلام بود. او از زینت‌های دنیوی پرهیز کرد و با شکم گرسنه از دنیا رفت، اما با سلامت به آخرت وارد شد. پیامبر اسلام در باره حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمود: «فاطمه بضعه منی». این جمله نشان می‌دهد که حضرت زهرا (سلام الله علیها) تجلی کامل از تمام خوبی‌ها و فضیلت‌ها بود.

بنابراین، زنان در جامعه اسلامی می‌توانند الگویی بزرگ برای دیگران باشند و این الگوبرداری اختصاص به مردان ندارد. زنان می‌توانند به جایگاه‌هایی چون حضرت زهرا (سلام الله علیها)، حضرت خدیجه (سلام الله علیها)، حضرت مریم (سلام الله علیها) و حضرت آسیه (سلام الله علیها) برسند و در عرصه‌های مختلف اجتماعی، اخلاقی، تربیتی و فرهنگی به عنوان الگو برای سایرین شناخته شوند.

امروز، زنان مسلمان با الهام از مکتب حضرت زهرا (سلام الله علیها) و دیگر زنان نمونه‌ای که قرآن معرفی کرده است، می‌توانند در مسیر آن حضرت قرار بگیرند و زندگی‌ای زهرایی داشته باشند. امیدواریم که همه ما در این مسیر گام برداریم و در نهایت در کنار حضرت زهرا (سلام الله علیها) در بهشت محشور شویم.

- بر اساس آموزه‌های قرآنی، چه چارچوبی برای مشارکت اجتماعی مؤثر زنان در شکل‌دهی تمدن نوین اسلامی می‌توان ترسیم کرد؟
زن در سه حوزه اصلی می‌تواند در زندگی تمدن‌سازی تأثیرگذار باشد:
۱. نقش همسرداری:
زن در خانواده به عنوان همسر، نقش مهمی در ساختار جامعه دارد. تأثیرگذار بودن در روابط همسری و حمایت از همسر می‌تواند به ثبات و رشد خانواده کمک کند، که در نهایت موجب تقویت جامعه خواهد شد.


۲. نقش مادری:
مادر بودن یکی از مهم‌ترین و حیاتی‌ترین نقش‌های زن در خانواده است. ایفای صحیح این نقش، نه تنها سلامت جسمی و روانی اعضای خانواده را تضمین می‌کند بلکه سلامت جامعه را نیز به دنبال دارد. در قرآن کریم، به این نقش اهمیت زیادی داده شده است. در سوره آل عمران آیه ۴۲، خداوند مقام حضرت مریم (سلام‌الله‌علیها) را به عنوان یک مادر نمونه بیان می‌کند که در پرورش حضرت عیسی (علیه‌السلام) نقشی اساسی داشته است. همچنین در آیه ۳۵ سوره آل عمران، مادر حضرت مریم نذر می‌کند که فرزندش را به خدمت خداوند بگذراند، که این نمونه‌ای از اهمیت تربیت صحیح فرزند است. انسان‌هایی که در دامان مادرانی متعهد پرورش می‌یابند، در آینده از انحرافات دینی و اخلاقی دور خواهند بود و می‌توانند زمینه‌ساز تمدن‌های جدید شوند.


۳. نقش دختر:
دختران نیز به عنوان یک موهبت الهی، می‌توانند تأثیرات شگرفی در خانواده و جامعه داشته باشند. مقام معظم رهبری در سخنانی به نقش دختران در تاریخ اسلام اشاره می‌کنند و از حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) به عنوان الگویی برای دختران مسلمان یاد می‌کنند. حضرت زینب در شرایط سخت دوران حیات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و در مصیبت‌های بزرگی چون وفات حضرت خدیجه و ابوطالب، به یاری پدر بزرگوارش پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شتافت و در سخت‌ترین شرایط همراه و تسلی‌دهنده پیامبر بود.


نقش اجتماعی زنان در تمدن اسلامی:
زنان در حوزه اجتماعی نیز می‌توانند تأثیرات فراوانی داشته باشند. قرآن کریم در سوره احزاب آیه ۵۹ به اهمیت پوشش و عفاف زنان اشاره کرده و بیان می‌دارد که زنان با حجاب در جامعه به عنوان افرادی محترم شناخته می‌شوند و در برابر آزارهای مختلف در امان خواهند بود. این امر نه تنها از نگاه فردی بلکه در بعد اجتماعی نیز تأثیرگذار است. پوشش زنان پیام واضحی به جامعه می‌دهد که حریم خصوصی باید محترم شمرده شود.


نقش زنان در زمینه‌های مختلف:
در حوزه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی ورزشی، زنان می‌توانند مشارکت مؤثری داشته باشند. در عرصه اقتصادی، زنان می‌توانند در جهت حمایت از دولت و توسعه جامعه تلاش کنند. همچنین در زمینه فرهنگی، تلاش برای زنده کردن هویت والای زن مسلمان می‌تواند در ترویج تمدن اسلامی نقش داشته باشد.


نقش‌های دیگر زنان در تمدن‌سازی:
زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی می‌توانند همچون الگوهایی از دیانت، کرامت انسانی و معنویت باشند. به عنوان مثال، در سوره تحریم (آیه ۱۱ و ۱۲)، داستان همسر فرعون آورده شده است که در شرایط بسیار دشوار، الگوی ایمان و فداکاری شد. چنین نمونه‌هایی می‌توانند الهام‌بخش زنان مسلمان در سراسر جهان باشند.

زن به عنوان موجودی با ابعاد ارزشی متعددی همچون رشد معنوی، کرامت زنانه و دینداری، در مسیر تمدن‌سازی اسلامی نقشی اساسی ایفا می‌کند. برای اینکه زنان بتوانند به درستی در این مسیر قدم بگذارند، ضروری است که به تقویت این ابعاد در خود پرداخته و با شناخت بهتر از نقش خویش در جامعه، در جهت ساخت تمدن اسلامی تلاش کنند.

- به نظر شما زنان مسلمان امروز در مسیر تحقق خودباوری و ایفای نقش اجتماعی مطابق با قرآن با چه چالش‌هایی مواجه‌اند؟

زنان در مسیر خودباوری و ایفای نقش اجتماعی برای تحقق تمدن نوین اسلامی با چالش‌هایی که روبرو هستند، به‌ویژه از منظر آموزه‌های قرآنی، دارای ابعاد مختلفی است. ابتدا لازم است مفهوم «تمدن» را روشن کنیم. تمدن در اصطلاح به مجموعه‌ای از تدابیر انسان‌ها برای استفاده بهینه از طبیعت و تأمین نیازهای زندگی اجتماعی گفته می‌شود.

در تعریف تمدن اسلامی، مقام معظم رهبری تمدن را به‌عنوان یک زندگی توأم با نظم علمی و پیشرفت‌های انسانی بیان کرده‌اند، که از جمله ویژگی‌های تمدن نوین اسلامی است. زنان در این تمدن می‌توانند در ابعاد مختلف نقش‌آفرینی کنند، به‌ویژه در نقش‌های خانوادگی که به‌شدت با شکل‌گیری تمدن اسلامی مرتبط است.

نقش خانوادگی زن در تمدن نوین اسلامی

نقش زن در خانواده یکی از ارکان مهم تمدن اسلامی است. در قرآن کریم نیز بر اهمیت نقش زن در خانواده تأکید شده است. در سوره روم، آیه ۲۱ آمده است:
«و من آیاتِهِ أن خلقَ لَکُم من انفسِکم ازواجاً لِتَسکُنوا إِلَیها وَ جَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً»
(و از نشانه‌های او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنار آن‌ها آرامش یابید و میان شما محبت و رحمت قرار داد).
این آیه نشان می‌دهد که زن به‌عنوان همسر نقشی اساسی در ایجاد آرامش و تعادل در خانواده دارد، که این موضوع مستقیماً بر شکل‌گیری تمدن اسلامی تأثیرگذار است.

زنان و انتقال فرهنگ به نسل‌های آینده

در فرآیند انتقال فرهنگ به نسل‌های آینده، زن نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند. او می‌تواند با تربیت صحیح فرزندان و انتقال اصول اخلاقی و فرهنگی به نسل‌های بعد، در توسعه تمدن اسلامی مؤثر باشد. این نقش زن در خانواده، به‌ویژه در انتقال فرهنگ اسلامی به نسل‌های آینده، از جمله عواملی است که در قرآن کریم نیز به آن تأکید شده است.

نقش زن به‌عنوان همسر

زن به‌عنوان همسر در تمدن اسلامی نقشی اساسی دارد. در قرآن کریم، در سوره اعراف، آیه ۱۸۹ آمده است:
«هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیها»
(اوست که شما را از یک نفس آفرید و از آن همسرش را ساخت تا در کنار او آرامش یابد).
این آیه نیز به‌وضوح بر اهمیت همسر بودن زن و تأثیر آن بر آرامش و استحکام خانواده تأکید دارد.

چالش‌های زنان در مسیر خودباوری

زنان در مسیر خودباوری با چالش‌هایی روبرو هستند. یکی از این چالش‌ها، فشارهای اجتماعی و فرهنگی است که به‌ویژه در جوامع سنتی‌تر وجود دارد. همچنین، تضاد بین مسئولیت‌های خانوادگی و الزامات شغلی و اجتماعی، می‌تواند برای زنان چالش‌برانگیز باشد. این مسائل ممکن است بر توانایی زنان در ایفای نقش مؤثر در جامعه و تحقق خودباوری‌شان تأثیر بگذارد.

در نهایت، زنان در تمدن نوین اسلامی نقش بسیار مهمی ایفا می‌کنند. قرآن کریم و آموزه‌های اسلامی نیز بر این نقش تأکید دارند، به‌ویژه در زمینه خانواده و تربیت نسل‌های آینده. چالش‌هایی که زنان در مسیر خودباوری با آن‌ها روبرو هستند باید به‌طور جدی مورد توجه قرار گیرد تا بتوانیم بستر مناسبی برای مشارکت مؤثر زنان در شکل‌دهی تمدن اسلامی فراهم کنیم.

- چگونه می‌توان مفاهیم قرآنی مربوط به زن را برای نیازهای امروز جامعه بازخوانی و کاربردی‌سازی کرد؟

قرآن به رشد و شکوفایی فردی انسان‌ها، چه زن و چه مرد، توجه ویژه دارد. به جای تأکید بر تفاوت‌های فیزیکی یا اجتماعی میان زنان و مردان، باید به مفاهیم مثل "قسط" (عدالت اجتماعی) و "شراکت در مسئولیت‌های اجتماعی" پرداخته شود. این دیدگاه می‌تواند الگوی جدیدی برای مشارکت زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی باشد.

قرآن زنان را به عنوان افرادی صاحب اراده و انتخاب معرفی می‌کند (مانند داستان‌های حضرت مریم و حضرت آسیه). این می‌تواند پایه‌ای برای تشویق زنان به حضور فعال در عرصه‌های مختلف علمی، فرهنگی و سیاسی باشد، بدون اینکه آن‌ها از ویژگی‌های طبیعی خود (مثل مادر بودن) فاصله بگیرند.

زنان در تاریخ اسلام نقش‌های متفاوت و مهمی داشته‌اند. بازخوانی این نقش‌ها می‌تواند برای زنان امروز الهام‌بخش باشد. توجه به داستان‌های زنانی چون حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) و حضرت فاطمه الزهرا (سلام‌الله‌علیها) می‌تواند الگوهایی از نقش‌آفرینی اجتماعی و دینی زنان در جامعه ایجاد کند.


گفتگو: سودابه احمدپور ملکشاه

کد خبر 1851897

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha