خشونت پنهان علیه زنان؛ از خانه تا رسانه

خشونت علیه زنان، چه در شکل سنتی و آشکار و چه در شکل رسانه‌ای و پنهان، تنها زمانی مهار می‌شود که به جای شعاری نگاه کردن به مسئله، در عمق نگرش دینی و فرهنگی خود بازنگری کنیم. زن نه ابزار سیاست است و نه ابزار شهوت؛ زن ریحانه است، و جامعه‌ای که این ریحانه را نشناسد یا قدر نداند، ناگزیر آسیب‌های خودساخته را تجربه خواهد کرد.

به گزارش خبرگزاری شبستان، خبرنگاران و فعالان اجتماعی هر روز با روایت‌هایی مواجه می‌شوند که در ظاهر از جنس خشونت خانگی‌اند، اما در بطن خود به مسئله‌ای گسترده‌تر اشاره می‌کنند؛ مسئله‌ای که ریشه در سوءبرداشت‌های متوالی از زن، نقش زن و حقوق زن در خانواده و جامعه دارد. همین گزارش‌ها اهمیت ورود دوباره به موضوع «منع خشونت علیه زنان» را آشکارتر می‌سازد.

از همین جهت، طاهر قلیزاده، کارشناس خانواده و جامعه، یادداشتی را در اختیار شبستان قرار داده که در ادامه ارائه می‌شود.

نخستین نکته‌ای که در آغاز بحث باید مورد توجه قرار گیرد این است که خشونت علیه زنان صرفاً یک رفتار فیزیکی نیست و نباید تنها به مصادیقی چون کتک‌زدن، آزار بدنی یا تهدید فیزیکی تقلیل یابد. خشونت در معنای گسترده‌تر، هر گفتار، رفتار، نگاه یا ساختاری است که شأن زن را کوچک کند، آزادی‌های مشروع او را محدود سازد، امنیت روانی‌اش را مخدوش کند یا هویت انسانی او را در خانواده یا جامعه کاهش دهد.

بسیاری از مصادیق خشونت در سکوت رخ می‌دهد؛ گاهی در بی‌اعتنایی، گاهی در نادیده‌گرفتن نیازهای عاطفی، گاهی در تحمیل نقش‌هایی نابرابر و گاه در گفتمانی که زن را به جایگاه پایین‌تری نسبت می‌دهد. به همین سبب، نگاه جدی، دقیق و بیدار نسبت به پدیده خشونت باید از سطح نشانه‌های ظاهری فراتر رود و ریشه‌ها، ساختارها و ذهنیت‌های تولیدکننده آن نیز مورد توجه قرار گیرد.

در میراث دینی ما، زن موجودی ضعیف و ناتوان معرفی نشده، بلکه به گونه‌ای دقیق و پرمعنا توصیف شده است. جمله مشهور امام علی (ع): «المرأة ریحانة و لیست بقهرمانة»، تنها یک توصیه اخلاقی نیست؛ یک مبنای عمیق انسان‌شناسانه است. «ریحانه» بودن زن به معنای شکنندگی یا محتاج مراقبتِ بی‌حد نیست، بلکه یادآور لطافت، ارزش، اصالت و ضرورت حفظ کرامت اوست. همان‌گونه که گل، نماد زیبایی و حیات است، اما نگه‌داری از آن نیازمند ظرافت و توجه است، زن نیز در زندگی اجتماعی و خانوادگی محور لطافت، توازن و آرامش است و بی‌توجهی به این جایگاه، زمینه‌ساز بسیاری از آسیب‌ها می‌شود.

وقتی امام علی (ع) می‌فرماید: زن قهرمانه و کارگزار سخت‌کار نیست، مقصود محدودسازی نقش اجتماعی زن نیست؛ بلکه یادآوری این حقیقت است که شخصیت زن با زور، تحکم، خشونت، تحقیر یا بارهای طاقت‌فرسا سازگار نیست و هرگاه نقش‌های تحمیلی یا نگاه‌های تقلیل‌گرایانه جایگزین تکریم و محبت شود، آسیب‌های فردی و خانوادگی بروز می‌یابد. این رویکرد دینی، پشتوانه‌ای روشن برای سیاست‌گذاری‌های عادلانه و انسانی در حوزه منع خشونت علیه زنان است؛ سیاست‌گذاری‌هایی که باید همزمان هم ساختارها را اصلاح کند و هم نگرش‌ها را.

اما نکته مهم دیگر، پدیده‌ای است که در سکوت و با ظاهری جذاب، اما با پیامدهای سنگین وارد زندگی اجتماعی شده است. برخی جریان‌ها ـ چه به انگیزه‌های جنسی و چه به اهداف سیاسی ـ سال‌هاست از تصویر زن بهره‌برداری ابزاری می‌کنند. زن را از جایگاه اصیل خانوادگی و انسانی‌اش بیرون می‌کشند، او را در ویترین تبلیغ، مصرف، شهوت یا رقابت سیاسی می‌نشانند، و بعد همین تصویر تحریف‌شده را دوباره به جامعه تحمیل می‌کنند. این یکی از پیچیده‌ترین انواع خشونت است؛ خشونتی که چهره‌اش آراسته است اما بنیان شخصیت زن را نشانه می‌رود.

زمانی که بدن زن، هویت زن، یا حتی صدای زن تبدیل به ابزار رقابت رسانه‌ای می‌شود و در سطح عمومی و بدون مرز در دسترس قرار می‌گیرد، نه تنها کرامت او بلکه امنیت روانی و خانوادگی‌اش نیز تهدید می‌شود. وقتی زن به جای آنکه به عنوان انسان صاحب خرد، اراده و ارزش دیده شود، به‌صورت ابزاری برای تحریک، کسب مخاطب یا پیشبرد اهداف جناحی عرضه می‌گردد، خشونتی بی‌صدا اما ویرانگر رخ می‌دهد. این همان جایی است که باید مدیریت هوشمندانه فرهنگی، قضایی و رسانه‌ای وارد عمل شود.

برخی از این جریان‌ها ظاهری مدافع حقوق زن دارند، اما در عمل بیش از همه از کالایی‌سازی زن سود می‌برند. آنان با شعار آزادی، زن را از حریم انسانی خود بیرون می‌آورند و در معرض بازارهای پرخطر قرار می‌دهند، و سپس خود را صاحب پرچم دفاع از او معرفی می‌کنند. این دور باطل، در نهایت به زیان زن تمام می‌شود؛ زنی که باید با عزت و اختیار در جامعه حضور داشته باشد، اما در بسیاری از این سازوکارها، تبدیل به سوژه قابل مصرف و قابل تعویض می‌گردد. این برخورد ابزاری با زن، از مصادیق جدی خشونت مدرن است.

در نقطه مقابل این جریان، نگاه علوی قرار دارد؛ نگاهی که زن را مخلوقی دارای کرامت، محور آرامش و صاحب شأن انسانی می‌بیند. در همان حدیث امام علی (ع)، هم لطافت زن مورد توجه قرار گرفته و هم جایگاه انسانی او. این نگاه نه تنها ریشه در عاطفه دارد، بلکه مبتنی بر عدالت و مرزبندی روشن با هر گونه تحمیل یا سوء‌استفاده است. سیاستگذاری درباره منع خشونت علیه زنان نیز باید بر همین مبنا استوار باشد: فهم صحیح از نیازهای زن، تأمین امنیت روانی او، احترام به هویت او، جلوگیری از تحقیر یا بهره‌کشی، و ایجاد محیطی که در آن زن بتواند با آرامش، با آزادی مشروع، و با شأن انسانی زندگی کند.

خشونت علیه زنان، چه در شکل سنتی و آشکار و چه در شکل رسانه‌ای و پنهان، تنها زمانی مهار می‌شود که به جای شعاری نگاه کردن به مسئله، در عمق نگرش دینی و فرهنگی خود بازنگری کنیم. زن نه ابزار سیاست است و نه ابزار شهوت؛ زن ریحانه است، و جامعه‌ای که این ریحانه را نشناسد یا قدر نداند، ناگزیر آسیب‌های خودساخته را تجربه خواهد کرد.

کد خبر 1851740

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha