نماز، ولایت و خدمت؛ سه پیام جاویدان شهیده فاطمه قنبری

مسجد مامن امنی برای او بود، نماز اول وقت، دعا، نیایش و ارتباط با خدا همراه همیشگی او. در سایه‌سار مسجد، میان نجواهای بامدادی و اشک‌های عاشقانه، دختری ایستاده بود که پروانه‌وار، دور چراغ ایمانش حلقه زده. او بانوی با ایمان، پاک دامن و متدین بود که در جریان تجاوز رژیم صهیونیستی آسمانی شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از استان مرکزی، شهدا همواره الگویب برای همگان بوده و هستند و این دلیر مردان و شیرزنان باید به نسل جوان و نوجوان معرفی شوند تا سیره و منش آنان را الگوی زندگی خود قرار دهند.


  مسجد مامن امنی برای او بود، نماز اول وقت، دعا، نیایش و ارتباط با خدا همراه همیشگی او. در سایه‌سار مسجد، میان نجواهای بامدادی و اشک‌های عاشقانه، دختری ایستاده بود که پروانه‌وار، دور چراغ ایمانش حلقه زده. او بانوی با ایمان، پاک دامن و متدین بود که در جریان تجاوز رژیم صهیونیستی آسمانی شد، که این شهادت نه یک پایان، که آغازی شیرین برای او بود.

بانویی که هنوز بوی چادر نمازش در گوشه‌ی خانه می‌پیچد، اما او دیگر نیست... شهیده ای که در جنگ دوازده روزه، کوله‌بارش را از زمین برداشت و به ملکوت پر کشید.

 او که همواره  اول وقت، پیشانی بر سجاده‌ی ایمان می‌سایید، اینک نمازش را در آسمانِ و در کنار بانوان بزرگ و پاک دامن اسلام می خواند و بیش از پیش به معبود نزدیک شده است.

نماز، ولایت و خدمت؛ سه پیام جاویدان شهیده فاطمه قنبری

مسجد، خانه‌ی دوم او بود...

شهیده ای که پیامش همیشه یکی است:
"نماز،ریسمان محکم خداست... ولایت، نجات‌بخش امت..."


به گفته خواهرش همیشه در چهره‌ی او جلوه‌های صبر زینبی را می دیدیم و در کلامش،گرمای ایمان حسینی را حس می کرد. 

و اینک او، چراغی فراراه همه‌ی ماست...
چراغی که از دل تاریکی‌های فراق،روشنی می‌گیرد و به ما می‌آموزد که شهادت، هرگز به معنای پایان نیست... بلکه آغاز یک حرکت جاویدان است.

آری او؛ شهیده «فاطمه قنبری» بانویی است که ثابت کرد سنگر جهاد و ایثار، تنها میدان رزم نیست، بلکه هر جایی که نیت خالص و خدمت بی‌منت باشد، همان جا میدان جهاد است. او که در بخش اداری زندان اوین خدمت می‌کرد، در حین انجام وظیفه و در جریان جنگ دوازده‌روزه، به فیض شهادت نائل آمد.

ایثار در سنگر خدمت، از روستای "سینقان" تا زندان اوین

نماز، ولایت و خدمت؛ سه پیام جاویدان شهیده فاطمه قنبری

«منیر قنبری»، خواهر این شهیده، فاطمه قنبری که در رویداد رسانه‌ای «طنین» حضور داشت با گرامی‌داشت یاد و خاطره شهدا و امام شهدا همچنین خواهرش، اظهار داشت: شهیده فاطمه قنبری به ما نشان داد که ایثار تنها در میدان نبرد معنا نمی‌شود. او در سنگر خدمت، در بخش اداری زندان اوین، با نیت خالص و عمل صادقانه، جهاد را معنا کرد. وی تأکید کرد: هر جا که نیت پاک و خدمت بی‌منت باشد، همان‌جا میدان جهاد است.

وی در ادامه به شرح زندگی نامه شهیده پرداخت و گفت: فاطمه متولد اول شهریور ماه ۱۳۵۸ در روستای «سینقان» از توابع شهرستان دلیجان بود. او در خانواده‌ای مذهبی رشد یافت و تحصیلاتش را تا دیپلم در زادگاهش گذراند. پس از آن برای کار به تهران عزیمت کرد و با کمک یکی از آشنایان، در زندان اوین مشغول به کار شد. فعالیت او ابتدا به عنوان «مربی مراقب» آغاز شد و هم‌زمان، با پیگیری تحصیلات، در رشته مددکاری اجتماعی موفق به اخذ مدرک کارشناسی شد و سپس در بخش اداری همان زندان به خدمت ادامه داد.

مهربانی و توکل؛ ویژگی‌های برجسته  شهیده قنبری 

خواهر شهیده قنبری با توصیف ویژگی‌های اخلاقی فاطمه تصریح کرد: او بسیار مهربان، خوش‌اخلاق، خنده‌رو، متواضع و مردم‌دار بود. هیچ‌گاه در کمک به دیگران دریغ نمی‌کرد؛ نه از روی توان، بلکه از روی ایمان. برایش فرقی نمی‌کرد که طرف مقابل آشنا باشد یا غریبه، هر کمکی از دستش برمی‌آمد، انجام می‌داد. وابستگی به مقام و دنیا نداشت.

وی با اشاره به ایمان عمیق فاطمه افزود: ایمانش به خداوند بسیار قوی بود. در همه لحظات زندگی، حضور خدا را حس می‌کرد و توکلش به خداوند بی‌نظیر بود. حتی وقتی تنها زندگی می‌کرد، به ما می‌گفت نگران نباشید، چون خدا با من است. سفرهای زیارتی‌اش، به‌ویژه سفرهای اربعین، را اغلب تنها می‌رفت و همیشه می‌گفت: "من خدا را دارم."

پایبندی به احکام و عشق به اهل بیت(ع)

نماز، ولایت و خدمت؛ سه پیام جاویدان شهیده فاطمه قنبری

قنبری به پایبندی خواهرش به فرائض دینی اشاره و خاطرنشان کرد: نماز اول وقت برایش بسیار مهم بود. همیشه با وضو بود، حتی شب‌ها قبل از خواب وضو می‌گرفت. اگر وسط فیلم یا کوه‌نوردی و طبیعت بود، نمازش را ترک نمی‌کرد. خانه‌اش نزدیک مسجد بود و نماز صبح را در مسجد اقامه می‌کرد. به ما هم توصیه می‌کرد که نمازمان را اول وقت بخوانیم و می‌گفت: "رفتن به مسجد جزو عمر حساب نمی‌شود."

وی ادامه داد: عشق فاطمه به اهل بیت (ع) بی‌پایان بود. عاشق امام رضا (ع) بود و سالی چند بار به مشهد می‌رفت. در ایام محرم و صفر، خانه را سیاه‌پوش می‌کرد و مراسم روضه خوانی برگزار می‌کرد. در عید غدیر امسال، با وجود آغاز جنگ، مراسم را برگزار کرد و گفت: "امیرالمؤمنین خود به این مراسم نظر دارد و در آخر نیز امیر المومنین خریدارش شد."

آخرین سفر و روزهای پایانی

خواهر شهیده قنبری درباره آخرین سفر زیارتی فاطمه گفت: او هر سال برای اربعین به کربلا می‌رفت. امسال نتوانست در اربعین برود، اما برای عید قربان برنامه‌ریزی کرد و یک‌شبه رفت. گفت: "شیعیان باید هر سال کربلا بروند." این سفر، آخرین سفرش شد.

وی در توصیف روزهای پایانی زندگی این شهید بیان کرد: در جریان جنگ دوازده‌روزه، با وجود نگرانی‌ها و ترک تهران توسط بسیاری افراد، فاطمه گفت: "نمی‌شود رها کرد، باید بمانیم." با وجود هشدارها درباره احتمال حمله به زندان اوین، شنبه بعدازظهر راهی محل کار شد و دوشنبه، دوم تیرماه، در همان محل خدمتش آسمانی شد.

شهادت؛ پاداش مسیر صداقت

منیر قنبری، گفت: فاطمه به ما آموخت که شهید شدن فقط در میدان جنگ نیست؛ هر کسی که با دل پاک و خدمت خالص زندگی کند، پیش از رفتن هم شهید است. همان‌طور که حاج قاسم سلیمانی فرمودند: "شهید کسی است که شهید زندگی کرده باشد."

وی یادآور شد: روح فاطمه شاد، اما نام و راهش زنده ماند. او زندگی‌اش را با لبخند، ایمان و خدمت معنا کرد. شهدا چراغ راه ما هستند و یادشان فقط خاطره نیست، بلکه مسئولیتی سنگین برای ادامه راهشان است.

از آرزوی شهادت تا تحقق رویایی مقدس

نماز، ولایت و خدمت؛ سه پیام جاویدان شهیده فاطمه قنبری

منیر قنبری در توصیف ویژگی‌های اخلاقی خواهر شهیده‌اش گفت: فاطمه بسیار آرزوی شهادت داشت و همیشه در محافل خانوادگی و دوستانه از شهادت و شهید شدن سخن می‌گفت.

وی افزود: حتی در آخرین سفرش به تهران، به دوستانش گفته بود: «به زودی نام مرا در میان شهدا خواهید دید» و وقتی از او پرسیده بودند «از کجا می‌دانی؟» با اطمینان پاسخ داده بود: «من نام خود را در میان شهدا می‌بینم.

خواهر این شهیده والامقام با بیان خاطراتی از ایام زندگی شهیده قنبری اظهار داشت: ما سه خواهر و دو برادر بودیم و فاطمه از نظر ایمان و اعتقادات بسیار خاص بود. آنقدر که اکنون که به گذشته فکر می‌کنم، می‌بینم گویی فاطمه زهرا(س) در وجودش متجلی بود.

پیکر پاکش را در گلزار شهدای روستای «سینقان » - زادگاهمان - به خاک سپردند.

معجزه گوشواره گمشده؛ روایت خواهر شهیده قنبری از کرامت شهید

در ادامه گفت‌وگوی خواندنی با خانواده شهیده "فاطمه قنبری"، خواهر این شهیده والامقام به روایت کرامتی عجیب پس از شهادت پرداخت؛ ماجرای گوشواره‌ای که به طرزی معجزه‌آسا به دست بازماندگان رسید.

وی گفت: در حین تشییع جنازه و پس از پایان مراسم تدفین، شب نشسته بودیم که خواهرم متوجه شد گوشواره‌اش گم شده. ما همه جا را گشتیم اما آن را پیدا نکردیم. این موضوع را به کسی نگفتیم و فقط خودمان می‌دانستیم.

قنبری ادامه داد: چند روز بعد که مراسم یادبود را در امامزاده روستا گرفته بودیم، ناگهان فردی آمد و گفت: "خانمی آمده و گفته این گوشواره را به شما برسانم و گفت این گوشواره مال زهراست، آن را به صاحبش برسانید. وقتی گوشواره را به خواهرم دادند، هیچ کس آن خانم را نشناخت و وقتی از برادرم پرسیدم آن فرد که گوشواره را آورد چه کسی بود، گفت: "نمیدانم، هرچه فکر کردم نشناختمش، نمیدانم کی بود."

عشق به وطن و ولایتمداری پایبندی به آرمان‌های انقلاب؛ ویژگی برجسته شهیده "فاطمه قنبری"

نماز، ولایت و خدمت؛ سه پیام جاویدان شهیده فاطمه قنبری

خواهر این شهیده والامقام به بیان یکی دیگر از ویژگی‌های برجسته این شهیده پرداخت و گفت: عشق عمیق به میهن و پایبندی راسخ به ولایت فقیه از دیگر ویژگی های او بود..

وی افزود: یکی از خصوصیات برجسته خواهرم که می‌خواستم در موردش صحبت کنم، عشق عمیق او به وطن و طرفداری سفت و سخت از رهبری و ولایت فقیه بود.

خواهر شهیده قنبری افزود: فاطمه عاشق ایران و ارزش‌های انقلاب اسلامی بود و همواره بر اهمیت تبعیت از ولایت فقیه تأکید داشت. این ویژگی در تمام رفتارها و گفتارهای او مشهود بود.

فاطمه؛ الگویی برای نسل جوان

وی تصریح کرد: فاطمه با ایمان راسخ و عشق بی‌شائبه‌ای که به نظام و ولایت داشت، می‌تواند الگویی برای جوانان انقلابی امروز باشد. او نشان داد که چگونه می‌توان با پیروی از رهبری، در مسیر سعادت و شهادت گام برداشت.

کد خبر 1849622

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha