فقه نباید در کتابخانه‌ها بماند

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، در سخنرانی خود در پژوهشگاه فقه نظام بر ضرورت تحول در روش‌شناسی فقه نظام اجتماعی تأکید کرد و گفت: «فقه نباید در کتابخانه‌ها بماند؛ باید از دل واقعیت‌های جامعه برخیزد و با رویکرد میدان‌محور، راه‌حل‌های عملی برای چالش‌های اقتصادی، فرهنگی و فناورانه ارائه دهد».

به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از شورای عالی انقلاب فرهنگی، حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، در سخنرانی خود در پژوهشگاه فقه نظام با عنوان الزامات و بایسته‌های فقه در طراحی نظامات اجتماعی اسلام با اشاره به ضرورت بازنگری در روش‌شناسی مطالعات فقه نظام‌مند اظهار کرد: ما معمولاً هنگام ورود به بحث فقه نظام، رویکردی قیاسی را دنبال می‌کنیم؛ بدین معنا که ابتدا به تدوین فقه نظام سیاسی، اقتصادی و... می‌پردازیم و سپس به سمت حوزه‌های حکمرانی و اجرا حرکت می‌کنیم. اما در این سخنرانی می‌خواهم مسیر را معکوس کرده و به‌صورت استقرایی پیش بروم.

وی تأکید کرد که این رویکرد با هدف، نقد روش‌شناسی غالب در این حوزه است. آنچه امروز در پژوهشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه درباره فقه نظام یا فقه حکمرانی انجام می‌شود، ارزشمند و قابل تقدیر است؛ بااین‌حال، روش رایج یعنی آغاز از کلیات و حرکت به‌سوی جزئیات، نیازمند بازنگری جدی است.

استاد خسروپناه با اشاره به منشور روحانیت که به مناسبت صدمین سالگرد بازتأسیس حوزه علمیه قم منتشر شد، گفت: مقام معظم رهبری در این منشور بر ضرورت مشارکت حوزه و دانشگاه در تولید و تبیین نظامات اجتماعی اسلام تأکید فرموده‌اند. چگونگی تحقق این همکاری و روش مناسب برای پیشبرد آن، موضوعی است که در ادامه به آن خواهم پرداخت.

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با یادآوری پیشینه تاریخی حوزه علمیه قم اظهار داشت: حوزه علمیه قم ریشه در عصر معصومان(ع) دارد. حوزه اهواز نیز تحت تأثیر حوزه کوفه بود. بااین‌حال، پس از تحولات تاریخی، حوزه قم در دوران ابن‌العباس احیا شد. حوزه علمیه اهواز نیز استمرار یافت و یکی از ویژگی‌های مهم آن، اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط بود.

استاد خسروپناه با قدردانی از نقش برجسته آیت‌الله‌العظمی حائری یزدی در بازتأسیس حوزه علمیه قم در یک قرن گذشته گفت: این عالم بزرگ با حکمت، تدبیر و مدیریت راهبردی خود، در برابر سیاست‌های نابودگرانه رژیم رضاشاه ایستاد، حوزه را حفظ کرد و زمینه‌های رشد و بالندگی آن را در دوران پس از انقلاب اسلامی فراهم ساخت.

وی ادامه داد: به برکت انقلاب اسلامی، رهبری امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، و نیز حضور جوانان انقلابی در حوزه، امروز شاهد نسل جوانی هستیم که به بلوغ فکری رسیده و در حوزه‌هایی همچون فقه نظام اجتماعی به بحث و تحقیق می‌پردازد.

وی با انتقاد از سیاست‌های فعلی، گفت: ما امروز به فروش نفت خام افتخار می‌کنیم، در حالی که کشورهایی مانند چین، همین نفت را خریداری کرده، آن را به محصولات پتروشیمی تبدیل می‌کنند و ما را مجبور به خرید آن با چند برابر قیمت می‌کنند. این نمونه‌ای از ضرورت بازنگری در سیاست‌های اقتصادی و نیاز به فقه نظام‌مند در حوزه اقتصاد است.

رویکرد استقرایی و نقش دانش در حل مسائل واقعی جامعه

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، در ادامه سخنرانی خود در پژوهشگاه فقه نظام با عنوان الزامات و بایسته‌های فقه در طراحی نظامات اجتماعی اسلام، بر ضرورت تمرکز بر مسائل واقعی جامعه و هدایت دانش به سوی حل آن چالش‌ها تأکید کرد.

استاد خسروپناه با اشاره به مأموریت شورای عالی انقلاب فرهنگی در حوزه علم و فناوری دانش‌بنیان توضیح داد: گاهی گمان می‌کنیم مرزهای دانش تنها در حوزه‌هایی چون هوش کوانتومی، نانو، زیست‌فناوری (بیوتکنولوژی) یا انرژی‌های پاک خلاصه می‌شود و با تدوین اسنادی در این زمینه‌ها، مأموریت ما پایان می‌یابد؛ در حالی که این حوزه‌ها بسیار گسترده و پرهزینه‌اند. پرسش اساسی این است که آیا این دانش‌ها واقعاً در خدمت حل چالش‌های واقعی کشور به کار گرفته می‌شوند یا خیر؟

وی در ادامه، روش‌شناسی تازه‌ای را پیشنهاد کرد و گفت: به جای آنکه بپرسیم چه دانشی در جهان در حال پیشرفت است؟، باید بپرسیم ما در میدان عمل با چه پرسش‌ها و مسائل واقعی روبه‌رو هستیم که دانش‌های نوین می‌توانند به حل آن‌ها کمک کنند؟. سپس، بر اساس این نیازهای واقعی، باید مسیر توسعه علمی را هدایت کرد. این نگاه، تغییری بنیادین در روش‌شناسی علم محسوب می‌شود.

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: ما نباید در حوزه‌هایی همچون فقه اقتصاد یا فقه عمرانی صرفاً به تدوین مدل‌های کلی بسنده کنیم. اقتصاد سه رکن اساسی دارد: تولید، توزیع و مصرف. اما اگر ندانیم در عمل با چه چالش‌هایی مواجه‌ایم، فقه نظام اقتصادی ما از واقعیت‌های عینی جامعه فاصله خواهد گرفت.

وی با بیان مثالی از فناوری‌های نوین گفت: هوش مصنوعی ظرفیت تحلیلی عظیمی در اختیار بشر قرار داده است. در حالی که رایانه‌های کلاسیک با منطق باینری (صفر و یک) عمل می‌کنند، هوش مصنوعی این توان محاسباتی را چندین برابر افزایش می‌دهد. اگر این فناوری با هوش کوانتومی ترکیب شود، ظرفیت محاسباتی آن به سطحی می‌رسد که می‌تواند در مواجهه با جنگ‌های ترکیبی شامل ابعاد اقتصادی، نظامی، فناورانه و روانی به حاکمان کمک کند تا در شرایط پیچیده و مبهم، تصمیم‌هایی دقیق و راهبردی اتخاذ کنند.

وی تأکید کرد که کارکرد واقعی فناوری‌های نوین، در حل مسائل عینی و اجتماعی کشور معنا پیدا می‌کند. به گفته او، یکی از مهم‌ترین عرصه‌های به‌کارگیری این فناوری‌ها، حوزه سلامت و بهبود کیفیت زندگی انسان است. امروزه با استفاده از تحلیل داده‌ها و بهره‌گیری از فناوری‌های نو، می‌توان وضعیت جسمی و روانی افراد را با دقت ارزیابی کرد و با ارائه توصیه‌هایی در زمینه سبک زندگی، تغذیه و فعالیت بدنی، از بروز بسیاری از بیماری‌ها و ناتوانی‌های آینده پیشگیری کرد. به این ترتیب، می‌توان نیروهای انسانی را تا سال‌های بیشتری به‌عنوان سرمایه‌ای فعال و کارآمد در جامعه حفظ کرد.

استاد خسروپناه با اشاره به چالش‌های آینده کشور در زمینه جمعیت و نیروی انسانی، اظهار داشت: در دهه‌های آینده، ایران با پدیده سالمندی و کاهش جمعیت فعال روبه‌رو خواهد شد. اگر بتوانیم از ظرفیت علم و فناوری برای ارتقای سلامت جسمی و روانی شهروندان بهره ببریم، می‌توانیم از پیامدهای این روند پیشگیری کنیم و پویایی جامعه را حفظ نماییم.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: در اینجا نقش سه‌گانه علم، فقه و حکمت به‌روشنی آشکار می‌شود؛ علم راه‌حل‌های فنی و کاربردی ارائه می‌دهد، فقه چارچوب‌های اخلاقی و شرعی را تعیین می‌کند، و حکمت، مسیر کلی و جهت‌گیری کلان جامعه را مشخص می‌سازد.

استاد خسروپناه تأکید کرد که فقه نظام اجتماعی اسلام نباید در سطح نظری و انتزاعی باقی بماند، بلکه باید با رویکردی استقرایی و میدانی، از دل واقعیت‌های جامعه برخیزد و بر اساس نیازهای واقعی مردم، مسیر هدایت دانش، سیاست و حکمرانی را ترسیم کند.

از فقه نظری به فقه کارآمد: ضرورت تغییر روش در مواجهه با چالش‌های واقعی جامعه

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه سخنرانی خود در پژوهشگاه فقه نظام، با اشاره به نمونه‌هایی از ظرفیت‌های هوش مصنوعی و فناوری‌های نوین، بر ضرورت بازنگری در روش‌شناسی فقه نظام تأکید کرد و گفت: ما باید از فقه نظری و کلی‌نگر فاصله بگیریم و به سمت فقه کارآمد و مسئله‌محور حرکت کنیم؛ فقهی که بتواند در مواجهه با مسائل واقعی جامعه، راه‌حل ارائه دهد.

استاد خسروپناه در ادامه با اشاره به کاربردهای هوش مصنوعی در صنایع مختلف، گفت: امروزه در بخش انرژی، از سنسورهای هوشمندی استفاده می‌شود که با بهره‌گیری از هوش مصنوعی، پیش از وقوع حوادثی مانند انفجار یا احتراق در چاه‌های نفت و گاز، هشدار لازم را صادر می‌کنند و از خسارات سنگین جلوگیری به عمل می‌آورند. چنین ظرفیتی را می‌توان در حوزه‌های گوناگون از جمله دفاع، سلامت، اقتصاد و انرژی نیز به کار گرفت.

وی افزود: برای بهره‌گیری مؤثر از فناوری‌های نو، باید ابتدا اولویت‌های ملی را شناسایی کنیم. باید بدانیم در حوزه انرژی با چه چالش‌هایی روبه‌رو هستیم، در حوزه سلامت چه نیازهایی وجود دارد، و در حوزه دفاع، چه شکاف‌هایی باید برطرف شود. پس از تعیین این اولویت‌ها، لازم است سرمایه‌گذاری در حوزه هوش مصنوعی و فناوری‌های نو، متناسب با این نیازها هدایت گردد.

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی هشدار داد که فناوری‌ها با سرعتی شتابان در حال تحول‌اند و گفت: هوش مصنوعی مبتنی بر منطق باینری (صفر و یک) به‌تدریج جای خود را به هوش کوانتومی می‌دهد. این تحول، به‌منزله پایان یک دوره تاریخی در علم است؛ همان‌گونه که نظام برده‌داری در دوره‌ای از تاریخ منسوخ شد، بسیاری از الگوهای سنتی در اقتصاد و حکمرانی نیز دیگر پاسخگوی واقعیت‌های پیچیده امروز نیستند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع مهاجرت نخبگان اشاره کرد و اظهار داشت: کشورهایی مانند ایالات متحده و چین با سیاست‌های هوشمندانه، درصدد جذب نخبگان یکدیگرند. به‌عنوان نمونه، چین اخیراً یکی از دانشگاه‌های معتبر آلمان را به‌طور کامل، همراه با تجهیزات، آزمایشگاه‌ها و پژوهشگران آن خریداری کرده است. اگر ما نتوانیم شرایط مناسبی برای نخبگان فراهم کنیم، ممکن است مراکز علمی و پژوهشی ما نیز در معرض چنین تهدیدهایی قرار گیرند.

استاد خسروپناه، به برخی از راهکارهای اجرایی برای جلوگیری از مهاجرت نخبگان اشاره کرد و گفت: در شورای عالی انقلاب فرهنگی، سهمیه جذب اعضای هیئت علمی نخبگان را از سایر گروه‌ها جدا کردیم. نتیجه آن بود که بیش از ۱۲۰ نفر از نخبگان دانشگاه‌های برتر جهان به کشور بازگشتند. همچنین، پیشنهاد شده است که تسهیلاتی از جمله واگذاری خودرو به‌صورت اجاره بلندمدت با شرط تملیک به نخبگان اعطا شود. این‌گونه سیاست‌ها می‌تواند از خروج سرمایه‌های انسانی جلوگیری کرده و کشور را از تحمیل هزینه‌های سنگین در آینده مصون دارد.

وی سپس به تاریخچه مشارکت حوزه و دانشگاه در تولید دانش اسلامی پرداخت و گفت: در سال‌های آغازین انقلاب اسلامی، گروهی از اساتید دانشگاه و علمای حوزه با همکاری مرحوم علامه مصباح یزدی(ره)، اقدام به تأسیس رشته‌هایی همچون اقتصاد اسلامی، مدیریت اسلامی و حقوق اسلامی کردند. این حرکت، گامی ارزشمند و اثرگذار بود و امروز نیز برخی از این رشته‌ها، از جمله اقتصاد اسلامی، در دانشگاه‌ها تداوم یافته‌اند.

استاد خسروپناه افزود: با وجود این دستاوردها، بسیاری از مسائل واقعی جامعه همچنان حل‌نشده باقی مانده‌اند. علت اصلی این مسئله، روش قیاسی ما در مطالعه فقه نظام است. ما فقه نظام را در قالب کلیات تدوین می‌کنیم، بی‌آنکه وارد میدان واقعی و تجربه‌های عینی جامعه شویم.

وی تصریح کرد: در حوزه‌هایی مانند روان‌شناسی اسلامی، تعلیم و تربیت اسلامی و دیگر رشته‌های مرتبط، کتاب‌های متعددی نوشته شده و سرفصل‌های آموزشی نیز تدوین گردیده است، اما در عمل، مشاوران اسلامی هنوز نمی‌توانند به‌طور مؤثر با مشکلات روانی، رفتاری و خانوادگی کودکان و جوانان مواجه شوند.

استاد خسروپناه با انتقاد از فاصله نسبی میان حوزه و دانشگاه در عرصه عمل اظهار داشت: ما در حوزه اقتصاد اسلامی، اساتید برجسته‌ای داریم و تعاملات خوبی میان حوزه و دانشگاه شکل گرفته است، اما زمانی که وارد نهادهای اجرایی مانند وزارت اقتصاد می‌شویم، درمی‌یابیم که بسیاری از این پژوهش‌ها و نظریات در سیاست‌گذاری‌ها مورد استفاده قرار نمی‌گیرند. یکی از علل اصلی این مسئله، همان روش قیاسی و انتزاعی ماست.

وی در ادامه، راهکاری تازه برای تحول در آموزش و پژوهش حوزه ارائه داد و گفت: طلاب باید در کنار دروس سنتی حوزه، با ساختارهایی  مانند فقه نظام اقتصادی، فقه حکمرانی و مطالعات میدانی نیز آشنا شوند. در مرحله پژوهش، نباید تنها به نگارش کتاب بسنده کنند، بلکه باید به‌عنوان پژوهشگران حل‌مسئله در میدان واقعی حضور یابند و با بهره‌گیری از دانش دانشگاهیان و متخصصان، برای رفع چالش‌های کشور راه‌حل ارائه دهند.

استاد خسروپناه با اشاره به چالش‌های فرهنگی جامعه گفت: یکی از مهم‌ترین مسائل امروز، هویت‌سازی کودکان و نوجوانان از طریق اسباب‌بازی، انیمیشن و بازی‌های رایانه‌ای است. فناوری‌های نرم و محصولات فرهنگی مدرن، نقشی بنیادین در شکل‌دهی هویت نسل آینده دارند. بنابراین، نخستین اولویت کشور باید توسعه صنایع خلاق فرهنگی ویژه کودکان باشد و سپس توجه به نیازهای فرهنگی نوجوانان و جوانان در دستور کار قرار گیرد.

وی گفت: اگر بخواهیم فقه و حکمت در عرصه حکمرانی کارآمد باشند، باید از مسئله آغاز کنیم، نه از نظام. یعنی ابتدا باید ببینیم چه مشکلی در جامعه وجود دارد و سپس نقش فقه و حکمت را در حل آن مشخص سازیم. روش قیاسی باید در آموزشگاه‌ها و سطوح مقدماتی آموزش داده شود، اما در پژوهشگاه‌ها، لازم است مسیر استقرایی و مسئله‌محور دنبال گردد تا پژوهش‌ها به حل واقعی مسائل جامعه بینجامد.

استاد خسروپناه تأکید کرد که این دیدگاه، نظر شخصی اوست و لزوماً بازتاب‌دهنده مواضع رسمی شورای عالی انقلاب فرهنگی نیست، اما بر پایه‌ی تجربه‌ی دو سال و نه‌ماهه‌ی او در حوزه‌ی حکمرانی میدانی شکل گرفته است.

ضرورت تحول در تربیت طلبه و تولید فقه کارآمد

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، در ادامه سخنرانی خود در پژوهشگاه فقه نظام، با انتقاد از روش‌های سنتی آموزش حوزوی و فاصله‌گیری از واقعیت‌های میدانی گفت: اگر قرار است طلبه‌ای در حوزه فقه نظام تربیت شود، نباید تنها به مطالعه کتاب بسنده کند؛ بلکه باید به میدان واقعی برود، انواع تولیدات فرهنگی و اسباب‌بازی‌ها را ببیند، شهرهای خلاق داخلی و خارجی را بررسی کند و با ساختارهای واقعی مانند شهر کتاب تهران، شهر اسباب‌بازی علمی یا پارک‌های فناوری فرهنگی آشنا شود.

وی تأکید کرد: تا زمانی که آموزش‌های ما با مسائل عینی و نیازهای واقعی جامعه پیوند نداشته باشد، کارآمدی معنا نخواهد داشت. ما تنها آیات و روایات را تکرار می‌کنیم و می‌گوییم باید در برابر دشمنان فرهنگی مقاومت کرد، اما در عمل نمی‌بینیم که امروز دشمن از طریق فناوری‌های نرم نه سخت‌افزارهای نظامی بر ذهن و هویت کودکان و نوجوانان اثر می‌گذارد.

استاد خسروپناه با اشاره به تحول علم به فناوری گفت: همان‌گونه که علم شیمی ابتدا به مهندسی شیمی و سپس به فناوری‌های صنعتی مانند پتروشیمی تبدیل شد، علوم انسانی نیز باید مسیر مشابهی را طی کند و به فناوری‌های نرم تبدیل شود؛ فناوری‌هایی که بتوانند در نهادهایی چون آموزش‌وپرورش، مدیریت فرهنگی، رسانه و صنایع خلاق به کار گرفته شوند.

وی در تبیین دیدگاه خود درباره فرمایش مقام معظم رهبری پیرامون مشارکت حوزه و دانشگاه در تولید و تبیین نظامات اجتماعی اسلام، افزود: نظامات اجتماعی اسلامی وجود دارند، اما همانند طلایی‌اند که در معدن نهفته است. وظیفه ما استخراج و پالایش آن‌هاست؛ باید این طلا را از دل معارف و منابع دینی بیرون بکشیم ، یعنی فقه‌المسائل را به فقه نظام، و فقه نظام را به فقه حکمرانی کارآمد ارتقا دهیم.

استاد خسروپناه افزود: بسیاری از پژوهش‌های امروز  از جمله آثار ارزشمندی که مرحوم علامه مصباح یزدی(ره) در حوزه اقتصاد اسلامی نگاشته‌اند، بیش از آنکه برای حل مسائل عینی کشور تدوین شده باشند، در پی گشودن افق‌های و نظری بوده‌اند. این کتاب‌ها اگرچه بسیار مهم و بنیادین‌اند، اما به‌تنهایی نمی‌توانند مشکلاتی چون مهاجرت نخبگان یا چالش‌های فرهنگی نظیر کمبود اسباب‌بازی‌های بومی را حل کنند.

وی با انتقاد از روش‌های آموزشی رایج در حوزه‌های علمیه گفت: ما هنوز از روش سنتی در آموزش استفاده می‌کنیم؛ در این روش، استاد بیش از شاگرد فعالیت دارد و طلبه‌ها صرفاً شنونده‌اند. نتیجه آن است که حتی پس از پنجاه سال، همچنان در جایگاه شاگرد باقی می‌مانند. این شیوه، شاگردپرور است نه عالم‌پرور.

استاد خسروپناه پیشنهاد داد: لازم است روش آموزش در حوزه اصلاح شود تا طلاب سریع‌تر به مرحله‌ فعلیت علمی و کاربردی برسند و توان ورود به میدان عمل را پیدا کنند.

وی با اشاره به تجربه شخصی خود اظهار داشت: با وجود همه‌ مسئولیت‌ها و مشغله‌ها، اکثر کتاب‌های مربوط به فقه تربیت را خوانده‌ام، اما پرسش اساسی این است: آیا این کتاب‌ها مربی را برای حل مسائل واقعی جامعه، مانند تأثیر بازی‌های رایانه‌ای بر هویت کودکان آماده می‌کنند؟ آیا فضای آموزشی ما به گونه‌ای است که مربی بتواند در میدان واقعی، مسئله را ببیند، تحلیل کند و راه‌حل ارائه دهد؟

استاد خسروپناه تصریح کرد: ما به‌جای پرداختن صرف به فقه نظام مطلوب، باید به سمت فقه نظام عینی حرکت کنیم؛ فقهی که بتواند در برابر چالش‌هایی مانند صنایع خلاق فرهنگی، مهاجرت نخبگان یا بحران سالمندی، راه‌حل‌های عملی و اجرایی ارائه دهد.

وی گفت: من معتقدم طلبه‌ای که پانزده سال در حوزه تحصیل می‌کند، می‌تواند به فقیهی مجتهد و کارآمد در حل مسائل واقعی جامعه تبدیل شود، به‌شرط آنکه آموزش او میدان‌محور باشد، نه کتاب‌محور. طلبه باید خود به منابع مراجعه کند، با واقعیت‌های اجتماعی و اقتصادی کشور آشنا شود و بیاموزد که چگونه فقه را در خدمت حل مسائل جامعه به کار گیرد، نه آنکه تنها برای نگارش کتاب یا افزایش رزومه علمی تلاش کند.

امکان استخراج نظامات اجتماعی از فقه، فلسفه و اخلاق؛ اما با چه روشی و در چه بستری؟

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه سخنرانی خود در پژوهشگاه فقه نظام، به پرسشی بنیادین پرداخت و گفت:آیا ما در اسلام، نظام اجتماعیِ آماده و مدون داریم؟ پاسخ منفی است، اما به‌صورت بالقوه، چنین نظامی وجود دارد. حتی فقه حکمرانی نیز در منابع دینی ما به‌طور بالقوه نهفته است و نیازمند استخراج، تدوین و انطباق با واقعیت‌های روزگار معاصر است.

وی تأکید کرد که هر نظام اجتماعی اعم از اقتصادی، فرهنگی یا سیاسی بر بنیان‌های نظری استوار است. هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، ایدئولوژی، فلسفه و اخلاق، از مؤلفه‌هایی‌اند که ساختار یک نظام را شکل می‌دهند. به‌عنوان نمونه، مفهوم جهاد در اسلام، ریشه در انسان‌شناسی اسلامی دارد و بدون فهم این بنیان، درک درستی از نظام اقتصادی یا فرهنگی اسلام حاصل نخواهد شد.

استاد خسروپناه در ادامه، به نقد مفهوم عقلانیت در اقتصاد کلاسیک پرداخت و اظهار داشت: در اقتصاد غربی، عقلانیت به معنای استدلال منطقی نیست، بلکه به معنای رفتاری است که بر اساس ایدئولوژی لیبرالیسم و سکولاریسم شکل گرفته است؛ نوعی عقلانیت ایدئولوژیک.
وی افزود: در کتاب ایدئولوژی اجتماعی تأکید کرده‌ایم که طلاب و پژوهشگران باید با ایدئولوژی‌های رقیب آشنا باشند تا بتوانند عقلانیت اسلامی و عقلانیت انقلابی را در برابر آن‌ها بازسازی کنند.

به گفته او، عقلانیت در اسلام، عقلانیتی الهی است که مرز میان ایمان و کفر را روشن می‌سازد. این عقلانیت بر پایه‌ اصول فلسفی و ایدئولوژیک خاصی بنا شده است؛ اصولی همچون آزادی، عدالت، امنیت و مالکیت که هسته‌ی هر نظام اقتصادی را شکل می‌دهند.

استاد خسروپناه در ادامه، به تبیین نظریه‌ اجتهاد سه‌قسمی پرداخت که به گفته وی، کلید دستیابی به فقه کارآمد است. او این سه سطح اجتهاد را چنین توضیح داد: اجتهاد قسم اول: درک صحیح نصوص دینی (آیات و روایات) برای تولید فقه نظام، نه صرفاً فقه‌المسائل. اجتهاد قسم دوم: درک عمیق از واقعیت‌های عینی جامعه و جهان معاصر. اجتهاد قسم سوم: تغییر و اصلاح واقعیت موجود به سوی واقعیت مطلوب، یعنی تحقق حکمرانی فعال و بهره‌گیری از فناوری‌های نرم در راستای اهداف اسلامی.

وی افزود: در این سطح سوم از اجتهاد، فقه، فلسفه و اخلاق همگی نقشی هم‌افزا پیدا می‌کنند. ما برای استخراج نظامات اسلامی، دو دسته منبع داریم: منابع اصلی یعنی قرآن و سنت، و منابع ثانوی شامل آثار فقهی، فلسفی و اخلاقی علمای بزرگ که محصول قرن‌ها تفکر و اجتهادند.

استاد خسروپناه با اشاره به ظرفیت آثار فقهی کهن، گفت: کتاب‌هایی مانند جواهرالکلام، مستندالشیعه یا آثار مرحوم آیت‌الله صادق روحانی، اگرچه مستقیماً به فقه نظام نپرداخته‌اند، اما حاوی مباحث عمیق و کاربردی‌اند که می‌توانند مبنای تدوین نظامات فقهی جدید قرار گیرند.

وی در ادامه به نقش فلسفه در شکل‌دهی نظام فرهنگی اشاره کرد و افزود:همان‌طور که فیلسوفانی چون هایدگر از مبانی فلسفی خود، نظریه‌هایی در حوزه معماری و هنر استخراج کردند، ما نیز می‌توانیم از فلسفه ابن‌سینا، دیدگاه‌هایی در باب زیبایی‌شناسی، موسیقی، صنایع دستی و هنرهای نمایشی ارائه دهیم حتی اگر خود ابن‌سینا مستقیماً چنین کاری نکرده باشد.

استاد خسروپناه سپس به یکی از حساس‌ترین مباحث فرهنگی معاصر پرداخت و گفت:امروز ما با دو گونه هنر مواجه‌ایم: هنر سنتی، مانند خوشنویسی و موسیقی اصیل ایرانی؛ و هنر مدرن، اما جامعه ما نیازمند هنر حکمی است هنری که بر مبانی فلسفه و فقه اسلامی استوار باشد.

در عین حال، او بر ضرورت حفظ پیوند با میراث علمی حوزه تأکید کرد و گفت: طلبه‌ها نباید از متون سنتی فاصله بگیرند. آثاری مانند کفایه‌الاصول، رسائل یا تألیفات مرحوم آیت‌الله سید عبدالعزیز حکیم — با همه پیچیدگی‌های زبانی‌شان — گنجینه‌هایی از اندیشه اصولی و فقهی‌اند که ذهن فقیه را منسجم و استدلالی بار می‌آورند.

او بار دیگر به پرسش اصلی سخنرانی خود بازگشت:آیا نظاماتی که امروز تدوین می‌کنیم، در بستر واقعی جامعه کارآمدند؟ پاسخ من این است که نه همیشه. علتش آن است که هنوز روش‌شناسی ما قیاسی است؛ ابتدا کتاب می‌نویسیم و سپس انتظار داریم جامعه آن را بپذیرد. در حالی که مسیر درست برعکس است: باید از میدان شروع کنیم، سپس فقه را در خدمت حل مسئله قرار دهیم.

استاد خسروپناه تأکید کرد: تولید نظامات اجتماعی اسلامی، صرفاً پروژه‌ای علمی یا تاریخی نیست؛ یک پروژه آینده‌سازی است. تحقق آن نیازمند هم‌افزایی حوزه، دانشگاه، میدان و نهادهای حکمرانی است — نه صرفاً مشارکت نخبگان کتاب‌نشین.

استاد خسروپناه تأکید کرد:ممکن است یک مسئله از نظر فنی مستقیماً موضوع فقهی نباشد، اما اگر آن مسئله تأثیر مستقیم بر عدالت اجتماعی، اشتغال، استقلال اقتصادی یا پیشگیری از فساد داشته باشد، آنگاه به یک مسئله فقهی–حکمرانی تبدیل می‌شود. در چنین شرایطی، عدم اقدام می‌تواند به‌عنوان ترک واجب تلقی شود.

وی افزود: رفاه به‌تنهایی، اگر همراه با بندگی خدا و عدالت اسلامی نباشد، می‌تواند به فساد و استکبار منجر شود. قرآن کریم در سوره اعراف، داستان فرعون، قارون و هامان را مثال می‌زند؛ افراد ثروتمندی که به دلیل مستکبر شدن و انکار آیات خدا به فساد کشیده شدند.

وی تأکید کرد: اگر قرآن را با چشم حکمرانی بخوانیم — نه صرفاً عبادت یا اخلاق شخصی، درمی‌یابیم که قرآن یک طرح جامع نظام‌مند اجتماعی ارائه می‌دهد، مبتنی بر انکار استکبار، عدالت و بندگی خدا.

استاد خسروپناه افزود:مسئله این نیست که فقه چه ربطی به پتروشیمی دارد، بلکه این است که چگونه می‌توان از فقه به‌عنوان چارچوبی برای سیاست‌گذاری هوشمند و عدالت‌محور در همه حوزه‌ها — از اقتصاد تا فرهنگ — استفاده کرد.

دین، تخصص و مسئولیت جمعی در مواجهه با چالش‌های فناورانه

وی به یکی از مهم‌ترین چالش‌های فرهنگی امروز اشاره کرد: اسباب‌بازی و انیمیشن دیگر سرگرمی ساده نیستند؛ بلکه ابزارهای هویت‌ساز هستند. ما باید نظریه بازی خود را بر پایه حکمت و فقه اسلامی بنا کنیم — نه آنکه بگوییم: من تا اینجا وظیفه‌ام را انجام دادم.

استاد خسروپناه افزود: اگر شما به‌عنوان فقیه یا حکیم تنها تئوری بسازید و با فعالان میدانی، مانند مسئولان بنیاد بازی‌های رایانه‌ای، شبکه کودک صدا و سیما یا توسعه‌دهندگان انیمیشن، گفت‌وگو نکنید، کسی سراغ شما نخواهد آمد. شما باید به میدان بروید و بپرسید: چگونه می‌توان این تئوری فقهی و حکمی را در یک بازی یا انیمیشن پیاده کرد؟

استاد خسروپناه هشدار داد:مسئله اصلی در حوزه هوش مصنوعی، مسئولیت جرمی ربات‌ها نیست؛ این بحث سطحی است. مسأله واقعی این است که الگوریتم‌ها خنثی نیستند. هر الگوریتم، مبتنی بر ارزش‌هایی است که طراحان آن در آن تزریق کرده‌اند.

وی افزود:باید پرسید: چه ارزش‌هایی در الگوریتم‌های تصمیم‌گیر تزریق شده است؟ آیا این ارزش‌ها از منبع اخلاق اسلامی، حکمت الهی و فقه نظام گرفته شده‌اند یا از فرهنگ غربی و لیبرالیسم سکولار؟

استاد خسروپناه گفت: ما دیگر در مرحله‌ای هستیم که تئوری‌پردازی محض کافی نیست. ما به فقه‌هایی نیاز داریم که در میدان، مسئله‌شناسی درست داشته باشند، نه مسائلی که به‌اشتباه یا سطحی تعریف شده‌اند.

وی افزود: اگر ما در حوزه‌هایی مانند هوش مصنوعی، انیمیشن، اسباب‌بازی، پتروشیمی یا کشاورزی، با متخصصان میدانی همکاری نکنیم، فقه ما به‌تنهایی، هرچند عمیق و دقیق باشد، نمی‌تواند جامعه را از فساد، وابستگی یا انحراف نجات دهد.

استاد خسروپناه  گفت: فقه نظام اجتماعی اسلامی، فقهِ انزوا نیست؛ بلکه فقهِ همکاری است، همکاری حوزه با دانشگاه، فقیه با مهندس، حکیم با هنرمند، و طلبه با مسئول اجرایی. بدون این همکاری، حتی بهترین تئوری‌ها، در کتابخانه‌ها گرد می‌گیرند و جامعه، همچنان در معرض چالش‌های فرهنگی، اقتصادی و فناورانه باقی می‌ماند.
 
کد خبر 1848965

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha