به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از شورای عالی انقلاب فرهنگی، استاد خسروپناه در پاسخ به پرسشی درباره مفهوم ما در عنوان ما و غرب، تصریح کرد: طبیعتاً منظور از «ما» در اینجا، هویت ایرانی-اسلامی است؛ هویتی که ریشه در تاریخ غنی ایران و آموزههای اسلامی دارد و در عین حال قابل تعمیم به سایر جوامع اسلامی نیز هست، هرچند با تفاوتهای فرهنگی محلی.
وی افزود که اگرچه کشورهای اسلامی از جمله عراق، مصر، عربستان و پاکستان، هرکدام ویژگیهای فرهنگی خاص خود را دارند، اما عناصر مشترکی مانند توحید، معاد، پیامبر اکرم (ص) و احترام به اهل بیت علیهمالسلام، پایههای هویتی مشترکی را میان مسلمانان شکل داده است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به تمایزهای فرهنگی ایران، از جمله جشنهایی چون نوروز و شب یلدا، گفت: این ویژگیها هویت ایرانی را از سایر جوامع اسلامی متمایز میکند، اما در کنار آن، هویت ایرانی-اسلامی در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب، سه عنصر کلیدی دارد: عقلانیت، معنویت و فضیلت.
عقلانیت را استاد خسروپناه از ویژگیهای تاریخی ایرانیان دانست که پیش از اسلام نیز در قالب حکمت خسروانی مطرح بوده و پس از ظهور اسلام با تأکید قرآن بر خرد و تفکر، تقویت شده است. وی با اشاره به آیاتی چون أَفَلَا تَعْقِلُونَ و یُؤتِی الْحِکْمَةَ مَن یَشَاءُ، خاطرنشان کرد که قرآن کریم بهطور مکرر بر نقش عقل و خرد در درک حقایق تأکید دارد.
در بخش دیگری از سخنانش، استاد خسروپناه به معنویت بهعنوان ویژگی دوم هویت ایرانی-اسلامی اشاره کرد و گفت: ایرانیان اسلام را نه با زور، بلکه با جذبه معنوی پذیرفتند و بهسرعت به اهل بیت (ع) گرایش پیدا کردند. حتی امروز، برادران سنی ما در شرق و غرب کشور، محبت عمیقی به امام حسین (ع)، حضرت فاطمه زهرا (س) و سایر ائمه دارند.
وی همچنین عدالت و فضیلت را از دیگر ویژگیهای بارز فرهنگ ایرانی برشمرد و با اشاره به مهماننوازی، نیکوکاری و وقفگری مردم ایران، گفت: بسیاری از مدارس، بیمارستانها و مراکز خیریه در سراسر کشور، ثمره این فرهنگ فضیلتگرایی است که ریشه در اعتقاد به خیر و احسان دارد.
هویت ایرانی-اسلامی، ریشههای تاریخی و مقاومت در برابر استکبار
وی به تبیین عمیقتر هویت ایرانی-اسلامی از منظر آرای رهبر معظم انقلاب پرداخت و ارتباط این هویت با مفاهیمی چون حکمت، معنویت سطوح مختلف و عدالت را شرح داد.
استاد خسروپناه گفت: این کلیدواژههایی که ذکر کردم، عقلانیت، معنویت و فضیلت، دقیقاً در فرمایشات مقام معظم رهبری نیز بهصورت منسجم و منظومهوار دیده میشود. وقتی این عناصر با اسلام پیوند میخورند، بهجایی میرسیم که «حکمت»، یعنی عقلانیتی تعالییافته، جایگاه ویژهای پیدا میکند.
وی افزود که معنویت در این هویت، صرفاً به معنای پرهیزگاری یا ریاضت نیست، بلکه سطوح مختلفی دارد، قرآن کریم از ساحتهای متعددی از معنویت سخن میگوید: از «ملک» (عالم ماده)، تا «ملکوت»(عالم غیب و حقیقت)، و بالاتر از آن، «جبروت» (قدرت الهی). این سلسله مراتب معنوی، نشاندهنده عمق نگاه اسلامی به وجود است که در فرهنگ ایرانی نیز ریشه دوانده است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به آیات قرآن و اشعار ایرانی، خاطرنشان کرد که عدالت و فضیلت نیز در منابع اسلامی و ادبیات فارسی بهصورت ظریف و با ذکر مصادیق عینی برجسته شدهاند: سورههای لقمان و اسراء نمونههای روشنی از تبیین عملی حکمت و عدالت هستند. شعرای بزرگ ما نیز این ارزشها را در قالبهای زیبا و تأثیرگذار بازتاب دادهاند.
هویت ایرانی-اسلامی، ظلمپذیر و ذلّتپذیر نیست
استاد خسروپناه با تأکید بر اینکه هویت ایرانی-اسلامی ذاتاً عدالتطلب و ضد ظلم است، گفت: آیا ممکن است کسی که عدالتگراست، تحت فشار استکبار ذلّت بپذیرد؟ خیر. ایرانی نه ظلم را تحمل میکند، و نه ذلّت را. با دیگران مهربان و نرم است، حتی با دشمن اما اگر دشمن تیغ بردارد، این ایرانیِ نرم، به چنان قدرتی از جدیت، وقار و استعداد درونی دست مییابد که هیچ قدرتی نمیتواند او را متوقف کند.
وی با اشاره به دوران دفاع مقدس، تصریح کرد: حتی در جنگ ۸ ساله، وقتی شوروی، آمریکا، اروپا و کشورهای عربی همگی علیه ایران متحد شدند، مردم ایران پشت نکردند. هرگاه در تاریخ ایران شکستی رخ داده، بازگشت آن به هویت نبوده، بلکه به ضعف یا ناتوانی حاکمانی بوده که نتوانستهاند از ظرفیتهای مردمی و هویتی کشور بهدرستی بهره ببرند.
ظهور هویت، وابسته به رهبری مقتدر
استاد خسروپناه ادامه داد: هویت زمانی تجلی مییابد که حاکمانی مقتدر، عزتمند و عزتمدار وجود داشته باشند. پس از انقلاب اسلامی، شخصیتهایی چون حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، این هویت را بهخوبی زنده کردند و در برابر ظلم ایستادگی کردند. این همان معنای واقعی هویت اسلامی است که در عمل تجلی مییابد.
وی همچنین به ابعاد روانشناختی و جامعهشناختی هویت اشاره کرد و گفت: هویت ایرانی یک هویت شبکهای است که سه پایهٔ اصلی آن—عقلانیت، معنویت و عدالت—همگی بر مبنای توحید استوارند. این نکته کلیدی است: ایرانیان همواره موحد بودهاند. حتی در دوران پیش از اسلام، زرتشتیان ما آتشپرست نبودند، بلکه در نور، ظهور خدا را میدیدند، همانگونه که قرآن میفرماید: الله نور السماوات والأرض.
استاد خسروپناه با اشاره به حکمت اشراق شیخ شهابالدین سهروردی، گفت: حکمت اشراق، که در ۳۳ سالگی نوشته شد، در واقع تلاشی بود برای جمعبندی حکمت خسروانی ایرانی و حکمت قرآنی، بدون افتادن در دام التقاط یا تضاد. این نشان میدهد که هویت ایرانی-اسلامی ذاتاً یکپارچه و هماهنگ است.
وی هشدار داد: اگر دشمنان ما این هویت را بهدرستی بشناسند، بهراحتی تصمیم به تهاجم یا فشار نخواهند گرفت، چرا که میدانند با هویتی مستحکم و ریشهدار روبهرو هستند.
غرب در اندیشه رهبری: دیدگاه تاریخی و فلسفی
استاد خسروپناه به سؤال کلیدی غرب در اندیشه رهبر معظم انقلاب چگونه ترسیم شده است؟ پرداخت و گفت: مقام معظم رهبری غرب را از دو منظر—تاریخی و فلسفی—بررسی میکنند. از دید تاریخی، غرب همواره درگیر جنگ بوده است: از جنگهای یونان و روم، تا جنگهای صلیبی، و سپس جنگهای جهانی اول و دوم. تاریخ غرب تاریخی از خشونت، استعمار و جنایت است.
وی افزود: مقام معظم رهبری به جوانان تأکید میکنند که تاریخ معاصر را بخوانند. مثلاً در جنگ جهانی اول، غرب با سیاستهایش باعث قحطی در ایران و کشتهشدن میلیونها نفر شد. در دورههای مختلف، انگلیس، ایتالیا، اسپانیا و بهویژه آمریکا، همیشه از طریق کودتا یا دخالت مستقیم، در امور داخلی کشورهای دیگر دست داشتهاند.
استاد خسروپناه گفت: من تعبیری دارم: آمریکا هرجا سفارت داشته، کودتا کرده—تنها یک کشور استثنا دارد.
وی به بررسی جنبههای فلسفی غرب در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب پرداخت و تفاوت عمیق میان عقلانیت اسلامی و عقلانیت غربی را برجسته کرد.
دو نوع عقلانیت: عقل معاش در مقابل عقل معاد
استاد خسروپناه با تأکید بر اینکه عقلانیت تنها یک مفهوم نیست، بلکه دو جریان متفاوت در آن وجود دارد، گفت: ما در هویت ایرانی-اسلامی، عقلانیتی داریم که همراه با اخلاق، معنویت و آخرتاندیشی است. اما غرب مدرن، عقلانیتی را پذیرفته که صرفاً بر منافع دنیوی، محاسبهگری و تجربه مبتنی است—یعنی «عقل معاش».
وی افزود: در مقابل، اسلام و هویت ایرانی-اسلامی، «عقل معاد» را هم دارد—عقلی که خدا، معاد و مسئولیت ابدی انسان را فراموش نمیکند. این عقل، معیار سنجش را مبدأ و معاد قرار میدهد و به انسان یادآوری میکند که در این دنیا ابدی نیست.
تحول فلسفی غرب: از عقل نظری به عملگرایی و سکولاریسم
استاد خسروپناه به تحولات فکری غرب اشاره کرد و گفت: در غرب، ابتدا فرانسویان بر عقل نظری و ریاضی تأکید داشتند—حتی میگفتند «خدا با زبان ریاضی جهان را آفریده». اما بعد انگلیسیها با تجربهگرایی و آمپریسیسم وارد شدند. سپس پوزیتیویسم افراطی در حلقه وین شکل گرفت و در نهایت، کانت تلاش کرد ترکیبی بین عقل و تجربه ایجاد کند. اما همه اینها در نهایت به «عقل معاش» ختم شد—عقلی که از آخرت جدا شده است.
وی ادامه داد: مقام معظم رهبری گاهی از «عقلانیت انقلابی» یاد میکنند یعنی عقلی که هم برنامهریزی دنیوی دارد و هم آخرتاندیش است. به همین دلیل است که ایشان تصریح میکنند: ما به دنبال دانش هستهای برای صلح هستیم نه برای ساخت سلاح اتمی.
چرا غرب به تعهدات ایران باور ندارد؟
در پاسخ به این پرسش که چرا آمریکا و غرب به اعلام صریح ایران درباره عدم ساخت سلاح هستهای باور ندارند، دکتر خسروپناه بیان کرد: چون آنها ایران را در آینهٔ خودشان میبینند. هویت آنها، هویتی صبائیتگرا و درندگیجو است. برایشان غیرقابلتصور است که جامعهای بتواند عقل معاش و عقل معاد را با هم جمع کند. از این رو، حتی وقتی مذاکره میکنند، بمباران هم میکنند!
تمدن غرب: ریاکاری، نفاق و دوگانگی
وی سپس به رفتار دوگانهٔ غرب در مسائل حقوق بشر اشاره کرد: تمدن غرب، تمدنی است که با لبخند در ظاهر، ولی با ذاتی گرگوار و خونخوار عمل میکند. دم از حقوق بشر میزنند، اما وقتی یک مجرم در ایران قصاص میشود، فریاد میزنند. در حالی که رژیم صهیونیستی در عرض چند ماه، دهها هزار نفر از مردم غزه را بهصورت بیرحمانه کشتار میکند—و آنها چشم نمیزنند!
وی افزود: بلکه نهتنها سکوت میکنند، بلکه با ارسال سلاح، سوخت و تجهیزات، این جنایات را تسهیل میکنند. آمریکا حتی در شورای امنیت، قطعنامههای متعددی برای توقف بمباران غزه را وتو میکند. این است تمدن غرب!
استاد خسروپناه اشارهای به بحران وجدانی در خود جوامع غربی کرد: حتی جوانانی که در آن فرهنگ تربیت شدهاند، گاهی تحت فشار این تناقضها، وجدانشان آزرده میشود. بعضیها تا حدی به این فساد آگاه میشوند که خود را آتش میزنند، البته باید گفت: بهجای یک نفر، هزاران نفر باید این کار را میکردند، چرا که غرق در فساد هستند.
وی در پاسخ به پرسشی درباره تقسیمبندیهای رایج در مواجهه با غرب—مانند غربگرایی، غربستیزی یا غربگریزی—گفت: این دستهبندیها بر این پیشفرض استوارند که غرب یک کلِ یکپارچه است که باید یا کلاً پذیرفته شود یا کلاً رد. اما این دیدگاه دقیق نیست. غرب یک کُل نیست؛ بلکه مجموعهای از دستاوردها، ایدئولوژیها، روشهای علمی و ساختارهای ظالمانه است که همزمان در آن وجود دارد.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: از یک سو، غرب با بهکارگیری عقل نظری، عقل استدلالی و عقل تجربی، توانسته به دانش عمیقی دربارهٔ اتم، کوانتوم، سلول و کهکشانها دست یابد. این دستاوردها در حوزههای فیزیک، ریاضیات، مهندسی و فناوری، قابل توجهاند و ریشه در ظرفیتهای انسانی دارند که ما نیز در تاریخ علم اسلامی داشتهایم.
استاد خسروپناه با اشاره به دانشمندان اسلامی، گفت: خوارزمی با الگوریتمهایش، خواجه نصیرالدین طوسی و شیخ بهایی در نجوم و ریاضیات، همه نشان میدهند که این عقل نظری و عملی، مختص غرب نیست. امروزه هم، بسیاری از پیشرفتهای آمریکا و اروپا، مدیون نخبگان آسیایی—از جمله ایرانی، هندی و پاکستانی—هستند که در آنجا بهکار گرفته شدهاند.
نگاه رهبر معظم انقلاب: پذیرش علوم تجربی، اما با شتاب و استقلال
در پاسخ به این پرسش که آیا باید از دانش غرب استفاده کنیم یا آن را رد کنیم؟، دکتر خسروپناه تصریح کرد: نظر مقام معظم رهبری کاملاً روشن است: ما باید مرزهای دانش را درنوردیم، نه عقبنشینی کنیم. ایشان مهمترین شخصیتی هستند که در ۳۰ سال اخیر، علم کشور را با ترغیب قیاسی و حمایت مصداقی توسعه دادهاند.
وی ادامه داد: از شهید فخریزاده در حوزه هستهای تا دکتر کاظمی آشتیانی در سلولهای بنیادی، همواره تشویق و حمایت ایشان وجود داشته است. حتی در دهه ۸۰، زمانی که میکروالکترونیک هنوز در ایران ناشناخته بود، رهبری تأکید کردند که این حوزه را پیش ببریم چرا که امروز هیچ صنعتی، از لوازم خانگی تا نظامی و پزشکی، بدون آن امکانپذیر نیست.
وی همچنین اشاره کرد که مقام معظم رهبری اولین کسی بودند که بر هوش مصنوعی و فناوری کوانتوم تأکید کردند، دستور دادند آییننامه ارتقای اساتید اصلاح شود تا پژوهشهای کارآمد تشویق شوند، و نقشه جامع علمی کشور بازنگری گردد—کاری که امروز در شورای عالی انقلاب فرهنگی در حال تکمیل است.
با این حال، استاد خسروپناه هشدار داد: غرب فقط دانش نیست؛ چهره دیگری هم دارد—چهرهای استعمارگر، ظالم و اباهیگر. در حوزههایی که علم، ابزاری برای تسلط و ستم شده، ما باید خط قرمز داشته باشیم.
وی سپس به تفاوت اساسی میان علوم تجربی و علوم انسانی پرداخت و گفت: علوم تجربی مانند فیزیک، شیمی، مهندسی معمولاً از روشهای عینی و تجربی پیروی میکنند و قابل استفاده هستند. اما بسیاری از ‘علوم انسانی’ غرب، در واقع ایدئولوژی هستند، نه علم. لیبرالیسم، مارکسیسم، فمینیسم رادیکال، نازیسم—اینها بر اساس سلیقه یا منافع سیاسی شکل گرفتهاند، نه عقل تجربی.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با استناد به نظر کارل پوپر، گفت: بسیاری از این نظریهها، «شبهعلم» محسوب میشوند، چون قابل رد یا آزمایش نیستند. آنها انسان را صرفاً به عنوان موجودی مادی و سلولی تعریف میکنند و از جان، روح، معنویت و ملکوت غافلاند.
در این زمینه، دکتر خسروپناه تأکید کرد که مقام معظم رهبری همواره بر «تحول علوم انسانی» تأکید دارند—یعنی علومی که مبنایش قرآن و توحید باشد. ما نمیتوانیم دربارهٔ انسان صحبت کنیم بدون اینکه او را به عنوان موجودی الهی، معنوی و آخرتاندیش بشناسیم.
وی گفت: بنابراین، نگاه رهبری به علم، نگاهی تفکیکپذیر است: علوم تجربی را میپذیرد و تشویق میکند، اما علوم انسانی سکولار را نقد میکند و خواستار بازتعریف آنها بر مبنای اسلام و توحید است. این همان عقلانیت انقلابی’است—عقلی که هم دنیا را میبیند و هم آخرت را.
وی به موضوعات کلیدی تهاجم فرهنگی، بحرانهای جامعه غربی و حجاب به عنوان نماد هویت اسلامی-ایرانی پرداخت و هشدار داد که بیتفاوتی در قبال این مسائل، میتواند به بحران هویتی جدی در جامعه منجر شود.
استاد خسروپناه با اشاره به بحرانهای عمیق در جوامع غربی، گفت: غرب خودش بیشتر از هر کشوری درگیر بحرانهای فرهنگی است: بحران خانواده، بحران تنهایی، بحران محیط زیست، تغییرات آبوهوایی، بالاترین آمار خودکشی و تجاوز جنسی—همه اینها نشان از فروپاشی نظام ارزشی غرب دارد.
وی افزود: مقام معظم رهبری وقتی از «تهاجم فرهنگی» یا «ناتوی فرهنگی» سخن میگویند، منظورشان این است که همین بحرانهایی که غرب را از درون در حال نابودی کرده، اکنون بهصورت سیستماتیک به سایر جوامع—از جمله جامعه ما—صادر میشود.
در پاسخ به نگرانی میزبان درباره وضعیت حجاب و بلاتکلیفی ظاهری در سطح اجرا، استاد خسروپناه تصریح کرد: حجاب فقط یک مسئلهٔ پوشش نیست؛ بلکه نمادی از هویت، عزت، مقاومت در برابر ابتذال و استعمار فرهنگی است. وقتی زن بهعنوان موجودی الهی و با ارزش، به ابزاری برای تبلیغ خوراکی یا محصولات کمارزش تبدیل میشود، این تنزلِ عقل و انسانیت است.
وی ادامه داد: مقام معظم رهبری بهخوبی میدانند که اگر این عناصر هویتی، حجاب، خانواده، فرهنگ اهلبیت از جامعه کنده شوند، جوانان بیهویت میشوند و در نتیجه، آسیبپذیرتر در برابر استعمار مدرن خواهند بود.
استاد خسروپناه با انتقاد از رفتار دوگانه در سطح اجرا، گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس، تمام ضوابط لازم در حوزه حجاب را تصویب کردهاند. اما مشکل اصلی، فقدان «اراده جدی» در سطح اجرای تکالیف دستگاهها است—نه فقط قوه مجریه، بلکه شامل قوه قضائیه و مقننه نیز میشود.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی تأکید کرد: این نزاع، فقط در سطح حجاب نیست؛ بلکه در سطح ‘سبک زندگی’ جریان دارد. امروز، تولید هویت غربی—با ترویج ابتذال، فردگرایی و بیمعنویت—در حال نفوذ به لایههای عمیق جامعه است. این یک دعوای هویتی است، نه صرفاً یک اختلاف سیاسی.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به تمایزهای فرهنگی ایران، از جمله جشنهایی چون نوروز و شب یلدا، گفت: این ویژگیها هویت ایرانی را از سایر جوامع اسلامی متمایز میکند، اما در کنار آن، هویت ایرانی-اسلامی در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب، سه عنصر کلیدی دارد: عقلانیت، معنویت و فضیلت.
عقلانیت را استاد خسروپناه از ویژگیهای تاریخی ایرانیان دانست که پیش از اسلام نیز در قالب حکمت خسروانی مطرح بوده و پس از ظهور اسلام با تأکید قرآن بر خرد و تفکر، تقویت شده است. وی با اشاره به آیاتی چون أَفَلَا تَعْقِلُونَ و یُؤتِی الْحِکْمَةَ مَن یَشَاءُ، خاطرنشان کرد که قرآن کریم بهطور مکرر بر نقش عقل و خرد در درک حقایق تأکید دارد.
در بخش دیگری از سخنانش، استاد خسروپناه به معنویت بهعنوان ویژگی دوم هویت ایرانی-اسلامی اشاره کرد و گفت: ایرانیان اسلام را نه با زور، بلکه با جذبه معنوی پذیرفتند و بهسرعت به اهل بیت (ع) گرایش پیدا کردند. حتی امروز، برادران سنی ما در شرق و غرب کشور، محبت عمیقی به امام حسین (ع)، حضرت فاطمه زهرا (س) و سایر ائمه دارند.
وی همچنین عدالت و فضیلت را از دیگر ویژگیهای بارز فرهنگ ایرانی برشمرد و با اشاره به مهماننوازی، نیکوکاری و وقفگری مردم ایران، گفت: بسیاری از مدارس، بیمارستانها و مراکز خیریه در سراسر کشور، ثمره این فرهنگ فضیلتگرایی است که ریشه در اعتقاد به خیر و احسان دارد.
هویت ایرانی-اسلامی، ریشههای تاریخی و مقاومت در برابر استکبار
وی به تبیین عمیقتر هویت ایرانی-اسلامی از منظر آرای رهبر معظم انقلاب پرداخت و ارتباط این هویت با مفاهیمی چون حکمت، معنویت سطوح مختلف و عدالت را شرح داد.
استاد خسروپناه گفت: این کلیدواژههایی که ذکر کردم، عقلانیت، معنویت و فضیلت، دقیقاً در فرمایشات مقام معظم رهبری نیز بهصورت منسجم و منظومهوار دیده میشود. وقتی این عناصر با اسلام پیوند میخورند، بهجایی میرسیم که «حکمت»، یعنی عقلانیتی تعالییافته، جایگاه ویژهای پیدا میکند.
وی افزود که معنویت در این هویت، صرفاً به معنای پرهیزگاری یا ریاضت نیست، بلکه سطوح مختلفی دارد، قرآن کریم از ساحتهای متعددی از معنویت سخن میگوید: از «ملک» (عالم ماده)، تا «ملکوت»(عالم غیب و حقیقت)، و بالاتر از آن، «جبروت» (قدرت الهی). این سلسله مراتب معنوی، نشاندهنده عمق نگاه اسلامی به وجود است که در فرهنگ ایرانی نیز ریشه دوانده است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به آیات قرآن و اشعار ایرانی، خاطرنشان کرد که عدالت و فضیلت نیز در منابع اسلامی و ادبیات فارسی بهصورت ظریف و با ذکر مصادیق عینی برجسته شدهاند: سورههای لقمان و اسراء نمونههای روشنی از تبیین عملی حکمت و عدالت هستند. شعرای بزرگ ما نیز این ارزشها را در قالبهای زیبا و تأثیرگذار بازتاب دادهاند.
هویت ایرانی-اسلامی، ظلمپذیر و ذلّتپذیر نیست
استاد خسروپناه با تأکید بر اینکه هویت ایرانی-اسلامی ذاتاً عدالتطلب و ضد ظلم است، گفت: آیا ممکن است کسی که عدالتگراست، تحت فشار استکبار ذلّت بپذیرد؟ خیر. ایرانی نه ظلم را تحمل میکند، و نه ذلّت را. با دیگران مهربان و نرم است، حتی با دشمن اما اگر دشمن تیغ بردارد، این ایرانیِ نرم، به چنان قدرتی از جدیت، وقار و استعداد درونی دست مییابد که هیچ قدرتی نمیتواند او را متوقف کند.
وی با اشاره به دوران دفاع مقدس، تصریح کرد: حتی در جنگ ۸ ساله، وقتی شوروی، آمریکا، اروپا و کشورهای عربی همگی علیه ایران متحد شدند، مردم ایران پشت نکردند. هرگاه در تاریخ ایران شکستی رخ داده، بازگشت آن به هویت نبوده، بلکه به ضعف یا ناتوانی حاکمانی بوده که نتوانستهاند از ظرفیتهای مردمی و هویتی کشور بهدرستی بهره ببرند.
ظهور هویت، وابسته به رهبری مقتدر
استاد خسروپناه ادامه داد: هویت زمانی تجلی مییابد که حاکمانی مقتدر، عزتمند و عزتمدار وجود داشته باشند. پس از انقلاب اسلامی، شخصیتهایی چون حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، این هویت را بهخوبی زنده کردند و در برابر ظلم ایستادگی کردند. این همان معنای واقعی هویت اسلامی است که در عمل تجلی مییابد.
وی همچنین به ابعاد روانشناختی و جامعهشناختی هویت اشاره کرد و گفت: هویت ایرانی یک هویت شبکهای است که سه پایهٔ اصلی آن—عقلانیت، معنویت و عدالت—همگی بر مبنای توحید استوارند. این نکته کلیدی است: ایرانیان همواره موحد بودهاند. حتی در دوران پیش از اسلام، زرتشتیان ما آتشپرست نبودند، بلکه در نور، ظهور خدا را میدیدند، همانگونه که قرآن میفرماید: الله نور السماوات والأرض.
استاد خسروپناه با اشاره به حکمت اشراق شیخ شهابالدین سهروردی، گفت: حکمت اشراق، که در ۳۳ سالگی نوشته شد، در واقع تلاشی بود برای جمعبندی حکمت خسروانی ایرانی و حکمت قرآنی، بدون افتادن در دام التقاط یا تضاد. این نشان میدهد که هویت ایرانی-اسلامی ذاتاً یکپارچه و هماهنگ است.
وی هشدار داد: اگر دشمنان ما این هویت را بهدرستی بشناسند، بهراحتی تصمیم به تهاجم یا فشار نخواهند گرفت، چرا که میدانند با هویتی مستحکم و ریشهدار روبهرو هستند.
غرب در اندیشه رهبری: دیدگاه تاریخی و فلسفی
استاد خسروپناه به سؤال کلیدی غرب در اندیشه رهبر معظم انقلاب چگونه ترسیم شده است؟ پرداخت و گفت: مقام معظم رهبری غرب را از دو منظر—تاریخی و فلسفی—بررسی میکنند. از دید تاریخی، غرب همواره درگیر جنگ بوده است: از جنگهای یونان و روم، تا جنگهای صلیبی، و سپس جنگهای جهانی اول و دوم. تاریخ غرب تاریخی از خشونت، استعمار و جنایت است.
وی افزود: مقام معظم رهبری به جوانان تأکید میکنند که تاریخ معاصر را بخوانند. مثلاً در جنگ جهانی اول، غرب با سیاستهایش باعث قحطی در ایران و کشتهشدن میلیونها نفر شد. در دورههای مختلف، انگلیس، ایتالیا، اسپانیا و بهویژه آمریکا، همیشه از طریق کودتا یا دخالت مستقیم، در امور داخلی کشورهای دیگر دست داشتهاند.
استاد خسروپناه گفت: من تعبیری دارم: آمریکا هرجا سفارت داشته، کودتا کرده—تنها یک کشور استثنا دارد.
وی به بررسی جنبههای فلسفی غرب در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب پرداخت و تفاوت عمیق میان عقلانیت اسلامی و عقلانیت غربی را برجسته کرد.
دو نوع عقلانیت: عقل معاش در مقابل عقل معاد
استاد خسروپناه با تأکید بر اینکه عقلانیت تنها یک مفهوم نیست، بلکه دو جریان متفاوت در آن وجود دارد، گفت: ما در هویت ایرانی-اسلامی، عقلانیتی داریم که همراه با اخلاق، معنویت و آخرتاندیشی است. اما غرب مدرن، عقلانیتی را پذیرفته که صرفاً بر منافع دنیوی، محاسبهگری و تجربه مبتنی است—یعنی «عقل معاش».
وی افزود: در مقابل، اسلام و هویت ایرانی-اسلامی، «عقل معاد» را هم دارد—عقلی که خدا، معاد و مسئولیت ابدی انسان را فراموش نمیکند. این عقل، معیار سنجش را مبدأ و معاد قرار میدهد و به انسان یادآوری میکند که در این دنیا ابدی نیست.
تحول فلسفی غرب: از عقل نظری به عملگرایی و سکولاریسم
استاد خسروپناه به تحولات فکری غرب اشاره کرد و گفت: در غرب، ابتدا فرانسویان بر عقل نظری و ریاضی تأکید داشتند—حتی میگفتند «خدا با زبان ریاضی جهان را آفریده». اما بعد انگلیسیها با تجربهگرایی و آمپریسیسم وارد شدند. سپس پوزیتیویسم افراطی در حلقه وین شکل گرفت و در نهایت، کانت تلاش کرد ترکیبی بین عقل و تجربه ایجاد کند. اما همه اینها در نهایت به «عقل معاش» ختم شد—عقلی که از آخرت جدا شده است.
وی ادامه داد: مقام معظم رهبری گاهی از «عقلانیت انقلابی» یاد میکنند یعنی عقلی که هم برنامهریزی دنیوی دارد و هم آخرتاندیش است. به همین دلیل است که ایشان تصریح میکنند: ما به دنبال دانش هستهای برای صلح هستیم نه برای ساخت سلاح اتمی.
چرا غرب به تعهدات ایران باور ندارد؟
در پاسخ به این پرسش که چرا آمریکا و غرب به اعلام صریح ایران درباره عدم ساخت سلاح هستهای باور ندارند، دکتر خسروپناه بیان کرد: چون آنها ایران را در آینهٔ خودشان میبینند. هویت آنها، هویتی صبائیتگرا و درندگیجو است. برایشان غیرقابلتصور است که جامعهای بتواند عقل معاش و عقل معاد را با هم جمع کند. از این رو، حتی وقتی مذاکره میکنند، بمباران هم میکنند!
تمدن غرب: ریاکاری، نفاق و دوگانگی
وی سپس به رفتار دوگانهٔ غرب در مسائل حقوق بشر اشاره کرد: تمدن غرب، تمدنی است که با لبخند در ظاهر، ولی با ذاتی گرگوار و خونخوار عمل میکند. دم از حقوق بشر میزنند، اما وقتی یک مجرم در ایران قصاص میشود، فریاد میزنند. در حالی که رژیم صهیونیستی در عرض چند ماه، دهها هزار نفر از مردم غزه را بهصورت بیرحمانه کشتار میکند—و آنها چشم نمیزنند!
وی افزود: بلکه نهتنها سکوت میکنند، بلکه با ارسال سلاح، سوخت و تجهیزات، این جنایات را تسهیل میکنند. آمریکا حتی در شورای امنیت، قطعنامههای متعددی برای توقف بمباران غزه را وتو میکند. این است تمدن غرب!
استاد خسروپناه اشارهای به بحران وجدانی در خود جوامع غربی کرد: حتی جوانانی که در آن فرهنگ تربیت شدهاند، گاهی تحت فشار این تناقضها، وجدانشان آزرده میشود. بعضیها تا حدی به این فساد آگاه میشوند که خود را آتش میزنند، البته باید گفت: بهجای یک نفر، هزاران نفر باید این کار را میکردند، چرا که غرق در فساد هستند.
وی در پاسخ به پرسشی درباره تقسیمبندیهای رایج در مواجهه با غرب—مانند غربگرایی، غربستیزی یا غربگریزی—گفت: این دستهبندیها بر این پیشفرض استوارند که غرب یک کلِ یکپارچه است که باید یا کلاً پذیرفته شود یا کلاً رد. اما این دیدگاه دقیق نیست. غرب یک کُل نیست؛ بلکه مجموعهای از دستاوردها، ایدئولوژیها، روشهای علمی و ساختارهای ظالمانه است که همزمان در آن وجود دارد.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: از یک سو، غرب با بهکارگیری عقل نظری، عقل استدلالی و عقل تجربی، توانسته به دانش عمیقی دربارهٔ اتم، کوانتوم، سلول و کهکشانها دست یابد. این دستاوردها در حوزههای فیزیک، ریاضیات، مهندسی و فناوری، قابل توجهاند و ریشه در ظرفیتهای انسانی دارند که ما نیز در تاریخ علم اسلامی داشتهایم.
استاد خسروپناه با اشاره به دانشمندان اسلامی، گفت: خوارزمی با الگوریتمهایش، خواجه نصیرالدین طوسی و شیخ بهایی در نجوم و ریاضیات، همه نشان میدهند که این عقل نظری و عملی، مختص غرب نیست. امروزه هم، بسیاری از پیشرفتهای آمریکا و اروپا، مدیون نخبگان آسیایی—از جمله ایرانی، هندی و پاکستانی—هستند که در آنجا بهکار گرفته شدهاند.
نگاه رهبر معظم انقلاب: پذیرش علوم تجربی، اما با شتاب و استقلال
در پاسخ به این پرسش که آیا باید از دانش غرب استفاده کنیم یا آن را رد کنیم؟، دکتر خسروپناه تصریح کرد: نظر مقام معظم رهبری کاملاً روشن است: ما باید مرزهای دانش را درنوردیم، نه عقبنشینی کنیم. ایشان مهمترین شخصیتی هستند که در ۳۰ سال اخیر، علم کشور را با ترغیب قیاسی و حمایت مصداقی توسعه دادهاند.
وی ادامه داد: از شهید فخریزاده در حوزه هستهای تا دکتر کاظمی آشتیانی در سلولهای بنیادی، همواره تشویق و حمایت ایشان وجود داشته است. حتی در دهه ۸۰، زمانی که میکروالکترونیک هنوز در ایران ناشناخته بود، رهبری تأکید کردند که این حوزه را پیش ببریم چرا که امروز هیچ صنعتی، از لوازم خانگی تا نظامی و پزشکی، بدون آن امکانپذیر نیست.
وی همچنین اشاره کرد که مقام معظم رهبری اولین کسی بودند که بر هوش مصنوعی و فناوری کوانتوم تأکید کردند، دستور دادند آییننامه ارتقای اساتید اصلاح شود تا پژوهشهای کارآمد تشویق شوند، و نقشه جامع علمی کشور بازنگری گردد—کاری که امروز در شورای عالی انقلاب فرهنگی در حال تکمیل است.
با این حال، استاد خسروپناه هشدار داد: غرب فقط دانش نیست؛ چهره دیگری هم دارد—چهرهای استعمارگر، ظالم و اباهیگر. در حوزههایی که علم، ابزاری برای تسلط و ستم شده، ما باید خط قرمز داشته باشیم.
وی سپس به تفاوت اساسی میان علوم تجربی و علوم انسانی پرداخت و گفت: علوم تجربی مانند فیزیک، شیمی، مهندسی معمولاً از روشهای عینی و تجربی پیروی میکنند و قابل استفاده هستند. اما بسیاری از ‘علوم انسانی’ غرب، در واقع ایدئولوژی هستند، نه علم. لیبرالیسم، مارکسیسم، فمینیسم رادیکال، نازیسم—اینها بر اساس سلیقه یا منافع سیاسی شکل گرفتهاند، نه عقل تجربی.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با استناد به نظر کارل پوپر، گفت: بسیاری از این نظریهها، «شبهعلم» محسوب میشوند، چون قابل رد یا آزمایش نیستند. آنها انسان را صرفاً به عنوان موجودی مادی و سلولی تعریف میکنند و از جان، روح، معنویت و ملکوت غافلاند.
در این زمینه، دکتر خسروپناه تأکید کرد که مقام معظم رهبری همواره بر «تحول علوم انسانی» تأکید دارند—یعنی علومی که مبنایش قرآن و توحید باشد. ما نمیتوانیم دربارهٔ انسان صحبت کنیم بدون اینکه او را به عنوان موجودی الهی، معنوی و آخرتاندیش بشناسیم.
وی گفت: بنابراین، نگاه رهبری به علم، نگاهی تفکیکپذیر است: علوم تجربی را میپذیرد و تشویق میکند، اما علوم انسانی سکولار را نقد میکند و خواستار بازتعریف آنها بر مبنای اسلام و توحید است. این همان عقلانیت انقلابی’است—عقلی که هم دنیا را میبیند و هم آخرت را.
وی به موضوعات کلیدی تهاجم فرهنگی، بحرانهای جامعه غربی و حجاب به عنوان نماد هویت اسلامی-ایرانی پرداخت و هشدار داد که بیتفاوتی در قبال این مسائل، میتواند به بحران هویتی جدی در جامعه منجر شود.
استاد خسروپناه با اشاره به بحرانهای عمیق در جوامع غربی، گفت: غرب خودش بیشتر از هر کشوری درگیر بحرانهای فرهنگی است: بحران خانواده، بحران تنهایی، بحران محیط زیست، تغییرات آبوهوایی، بالاترین آمار خودکشی و تجاوز جنسی—همه اینها نشان از فروپاشی نظام ارزشی غرب دارد.
وی افزود: مقام معظم رهبری وقتی از «تهاجم فرهنگی» یا «ناتوی فرهنگی» سخن میگویند، منظورشان این است که همین بحرانهایی که غرب را از درون در حال نابودی کرده، اکنون بهصورت سیستماتیک به سایر جوامع—از جمله جامعه ما—صادر میشود.
در پاسخ به نگرانی میزبان درباره وضعیت حجاب و بلاتکلیفی ظاهری در سطح اجرا، استاد خسروپناه تصریح کرد: حجاب فقط یک مسئلهٔ پوشش نیست؛ بلکه نمادی از هویت، عزت، مقاومت در برابر ابتذال و استعمار فرهنگی است. وقتی زن بهعنوان موجودی الهی و با ارزش، به ابزاری برای تبلیغ خوراکی یا محصولات کمارزش تبدیل میشود، این تنزلِ عقل و انسانیت است.
وی ادامه داد: مقام معظم رهبری بهخوبی میدانند که اگر این عناصر هویتی، حجاب، خانواده، فرهنگ اهلبیت از جامعه کنده شوند، جوانان بیهویت میشوند و در نتیجه، آسیبپذیرتر در برابر استعمار مدرن خواهند بود.
استاد خسروپناه با انتقاد از رفتار دوگانه در سطح اجرا، گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس، تمام ضوابط لازم در حوزه حجاب را تصویب کردهاند. اما مشکل اصلی، فقدان «اراده جدی» در سطح اجرای تکالیف دستگاهها است—نه فقط قوه مجریه، بلکه شامل قوه قضائیه و مقننه نیز میشود.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی تأکید کرد: این نزاع، فقط در سطح حجاب نیست؛ بلکه در سطح ‘سبک زندگی’ جریان دارد. امروز، تولید هویت غربی—با ترویج ابتذال، فردگرایی و بیمعنویت—در حال نفوذ به لایههای عمیق جامعه است. این یک دعوای هویتی است، نه صرفاً یک اختلاف سیاسی.
نظر شما