وقتی تربیت از مسجد آغاز می‌شود؛ هم‌زبانی نسل‌ها در همایش خانوادگی ماح

بیست‌وششمین همایش خانوادگی ماح، بیش از آنکه یک برنامه رسمی باشد، صحنه‌ای از زندگی واقعی بود؛ پدر و مادری که با دغدغه فرزندانشان آمده بودند، و مربیانی که گوش دادن را مهم‌تر از گفتن می‌دانستند.

به گزارش خبرگزاری شبستان از فارس، شبستان مسجد امام حسین(ع)، عصر جمعه‌ای آرام را نفس می‌کشید. نور نارنجی آفتابِ در حال غروب، از میان شیشه‌های رنگیِ در ورودی می‌تابید و روی فرش‌های لاکی‌رنگ بازی می‌کرد. صدای آرام صلوات در فضا می‌پیچد؛ مادران چادر به سر، دست در دست کودکان‌شان داشتند و پدران، خسته از کار هفته، اما دل‌قرص از حضور در جمعی صمیمی، روی صندلی‌های چیده‌شده در دو سوی سالن می‌نشستند.

بوی چای تازه‌دم و قرآن تلاوت‌شده در فضا آمیخته بود. نوجوان‌ها، با لباس‌های ساده اما مرتب، در گوشه‌ دیگری از مسجد جمع شده بودند؛ بعضی مشغول شوخی با هم، بعضی با گوشی‌هایشان، و بعضی دیگر در سکوت به تابلوی «بیست‌وششمین همایش خانوادگی ماح» نگاه می‌کردند که در پوستر نصل شده روی دیوار نقش بسته بود.

همه‌چیز یادآور یک نکته بود که خانواده هنوز نفس می‌کشد. هنوز کسانی هستند که میان هیاهوی فضای مجازی و دغدغه‌های اقتصادی، دل‌نگران تربیت فرزند در عصر تکنولوژی‌اند؛ کسانی که می‌دانند تربیت، نسخه‌ای فوری نیست، گفت‌وگویی مداوم میان نسل‌ها است.

 اینجا بیست‌وششمین همایش خانوادگی «ماح» بود؛ محفلی ساده اما پرمعنا، جایی که دغدغه‌ی تربیت فرزند، دیگر فقط حرفِ کتاب‌ها نبود، گفت‌وگویی زنده بین نسل‌ها شکل گرفته بود.

وقتی تربیت از مسجد آغاز می‌شود؛ هم‌زبانی نسل‌ها در همایش خانوادگی ماح

«ما می‌خواهیم خانواده را از حاشیه، به متنِ تربیت برگردانیم.» این را مسعود گواهیان، مسئول کانون فرهنگی هنری ماح می‌گوید. او در آغاز برنامه تأکید کرد که: «گاهی در کار تربیتی، چنان غرقِ برنامه‌ها و محتواها می‌شویم که فراموش می‌کنیم پدر و مادر، خود بزرگ‌ترین مربیان‌اند. اگر خانواده آگاه نباشد، هیچ کلاس و کارگاهی نمی‌تواند جای آن را بگیرد.»

گاهی در کار تربیتی، چنان غرقِ برنامه‌ها و محتواها می‌شویم که فراموش می‌کنیم پدر و مادر، خود بزرگ‌ترین مربیان‌اند. اگر خانواده آگاه نباشد، هیچ کلاس و کارگاهی نمی‌تواند جای آن را بگیرد.

سخنان او، مثل مقدمه‌ای برای گفت‌وگوی بزرگ‌تری بود که در سالن در جریان بود؛ مربیان و خانواده‌ها کنار هم، از تجربه‌های واقعی‌شان می‌گفتند. مادر جوانی از دغدغه‌اش درباره‌ی استفاده‌ی فرزندش از شبکه‌های اجتماعی حرف می‌زد و پدر دیگری از ناتوانی در گفت‌وگو با نوجوانش. پاسخ مربیان ساده بود: «گوش بدهید، قضاوت نکنید، و قبل از تربیت، رابطه بسازید.»

در گوشه‌ی دیگر سالن، نوجوان‌ها سرگرم کارگاه کوچکی بودند با موضوع «مهارت گفت‌وگوی نسلی». مربی از آن‌ها خواسته بود تصور کنند پدر و مادرشان هم‌سن خودشان‌اند و بعد، از زبان آن‌ها حرف بزنند. خنده‌ها و شوخی‌ها بالا گرفته بود، اما در دل همان لبخندها، نوعی آگاهی آرام موج می‌زد؛ همان چیزی که برگزارکنندگان دنبالش بودند.

مدیر کانون در حاشیه برنامه به خبرنگار ما گفت: «هدف ما این است که خانواده‌ها احساس کنند بخشی از روند تربیت‌اند، نه فقط تماشاگر. در برنامه‌های ما، گفت‌وگو جای نصیحت را گرفته، چون تربیت در دنیای امروز بدون درک متقابل ممکن نیست.»

وقتی تربیت از مسجد آغاز می‌شود؛ هم‌زبانی نسل‌ها در همایش خانوادگی ماح

در بخش بعدی برنامه، مربی گروه تربیتی ماح با نمایش چند تصویر از زندگی روزمره‌ی نوجوانان، گفت‌وگویی صمیمی را آغاز کرد. روی پرده تصویری از یک اتاق شلوغ، هدفون، لپ‌تاپ و کتاب نیمه‌باز دیده می‌شد. از میان جمع پرسید: «این تصویر برای شما چه معنایی دارد؟»

پاسخ‌ها متفاوت بود؛ یکی گفت «اتاق تنهایی»، دیگری گفت «محیط یادگیری». همین تفاوت نگاه، موضوع اصلی جلسه شد؛ اختلاف نسل‌ها در تفسیر یک واقعیت واحد. مربی توضیح داد که اگر والدین یاد بگیرند پیش از قضاوت، دنیای فرزندشان را بشناسند، بسیاری از سوءتفاهم‌ها از بین می‌رود.

مربی توضیح داد که اگر والدین یاد بگیرند پیش از قضاوت، دنیای فرزندشان را بشناسند، بسیاری از سوءتفاهم‌ها از بین می‌رود.

در ادامه، بخش کوتاهی از یک مستند درباره‌ی چالش‌های تربیتی در خانواده‌های شهری پخش شد. نگاه حاضران روی پرده میخکوب شده بود. در مستند، پدری می‌گفت: «دیگر نمی‌دانم با پسرم حرف بزنم یا برایش پست بگذارم تا جواب بدهد!» این جمله، خنده‌ی حضار را در پی داشت، اما پشت همان خنده، واقعیتی تلخ پنهان بود — فاصله‌ای که میان نسل‌ها افتاده و اگر به موقع ترمیم نشود، به شکاف تبدیل خواهد شد.

مربی در حاشیه‌ی نمایش، به این نکته اشاره کرد که: «نسل امروز با ما فرق دارد، اما دشمن ما نیست. اگر والدین به جای تحمیل، گفت‌وگو را تمرین کنند، تربیت به تجربه‌ای شیرین تبدیل می‌شود. امروز در میدان تربیت، مهم‌ترین سلاح، آگاهی است نه سختگیری.»

وقتی تربیت از مسجد آغاز می‌شود؛ هم‌زبانی نسل‌ها در همایش خانوادگی ماح

یکی از مادران شرکت‌کننده، گفت: «من همیشه فکر می‌کردم تربیت یعنی گفتنِ باید و نبایدها. ولی در این برنامه یاد گرفتم که گاهی فقط باید گوش داد. وقتی فرزندم حس کند فهمیده می‌شود، خودش راه درست را انتخاب می‌کند.»

هوای مسجد بعد از پایان مراسم، بوی آرامش می‌داد. نوجوان‌ها هنوز در حیاط با هم صحبت می‌کردند و مربیان، با لبخند، خانواده‌ها را بدرقه می‌کردند. صدای اذان مغرب در فضای مسجد پیچید و جمعی از خانواده‌ها در همان‌جا ماندند برای نماز جماعت. گویی این همایش یادآوری دوباره‌ای بود از معنای تربیت در مکتب مسجد؛ تربیتی که بر محور ایمان، آگاهی و هم‌دلی شکل می‌گیرد، نه نصیحت و اجبار.

کد خبر 1848181

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha