علامه ‌­اقبال لاهوری؛ صدای رسا و استوار حمایت از آرمان فلسطین

علامه اقبال لاهوری از برجسته‌ترین متفکران مسلمان قرن بیستم بود که پیش از برپایی رژیم جعلی اسرائیل، با بصیرت سیاسی و شعری نافذ، از آرمان مردم فلسطین حمایت کرد. او در نامه‌ای به محمد علی جناح نوشت: «شخصاً ابایی ندارم که برای مسئله‌ای که اسلام را تحت تأثیر قرار می‌دهد، به زندان بروم».

خبرگزاری شبستان، گروه بین‌الملل: علامه اقبال لاهوری، حکیم و شاعر مسلمان سده بیستم، علاوه بر دغدغه‌های عرفانی و فلسفی، در عرصه سیاست و امت اسلامی نیز فعالانه و آگاهانه حضور داشت. یکی از نکات بارز فعالیت‌های او، حمایت قاطع از آرمان مردم فلسطین بود.

در شعر معروفش «شام و فلسطین»  می‌گوید:

«های خاکِ فلاستین پِ یاهودی کَا اگر حق

ہِسپانیا پے حق نہیں کیوں اہلِ عرب کا؟»

که ترجمه آن به این صورت است: «اگر یهودیان بر خاک فلسطین حق دارند، چرا اعراب بر خاک اسپانیا حق ندارند؟»

با این بیان، اقبال به صراحت مدعی است که فلسطین به اعراب تعلق دارد و هرچگاه از حق یهودیان بر سرزمین فلسطین دفاع شود، باید از حق اعراب بر اسپانیا نیز دفاع شود.

اقبال همدردی عمیقی نسبت به مسلمانان فلسطینی داشت، زیرا بر این باور بود که اسلام صرفاً محدود به نژاد، منطقه یا مرز نیست.

اگرچه اقبال در سال ۱۹۳۸ درگذشت و تشکیل دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸ محقق شد، اما او از نزدیک تحولات خاورمیانه و مسئله فلسطین را پیگیری می‌کرد.

بر اساس اسناد تاریخی، علامه اقبال در ۳۰ دسامبر ۱۹۱۹ در تظاهراتی عمومی در بیرون دروازه «موچی لاهور» شرکت داشت و طی سخنرانی، قطعنامه‌ای ارائه کرد که در آن خواستار تحقق وعده‌های دولت بریتانیا درباره احقاق حقوق مسلمانان در سرزمین‌های عربی شد. وی در آنجا تأکید کرد که «هیچ بخشی از هیچ سرزمین متعلق به مسلمانان نباید به هیچ طرف دیگری واگذار شود.» این سخن، نشانه‌ای از حساسیت وی به موضوع فلسطین و حقوق مسلمانان آن سرزمین بود.

در سپتامبر ۱۹۲۹ نیز، در سخنرانی خود، سیاست استعمارگران بریتانیا را که طرفدار یهودیان بودند، مورد انتقاد قرار داد. علامه اقبال ضمن نقل از «محمد رفیق افضل»، گفت: ترک‌ها نسبت به یهودیان رفتاری بسیار بردبار داشتند؛ آن‌ها به یهودیان اجازه داده بودند که در مقابل دیوار براق (دیوار غربی) نماز بخوانند.

با این حال، از دیدگاه وی، کل محوطه مسجد الاقصی (مسجد الأقصی) متعلق به مسلمانان است و یهودیان طبق اسناد تاریخی و شرعی حقی بر آن نداشتند.

یکی از برجسته‌ترین اسناد، نامه اقبال به محمد علی جناح در تاریخ ۷ اکتبر ۱۹۳۷ است، که در آن آورده است: «مسئله فلسطین ذهن مسلمانان را به شدت به خود مشغول کرده است و من شک ندارم که اتحادیه قطعنامه‌ای قوی در مورد این مسئله تصویب خواهد کرد… شخصاً ابایی ندارم که برای موضوعی که اسلام را تحت تأثیر قرار می‌دهد به زندان بروم.»

این جمله نشان می‌دهد که اقبال نه فقط به سطح شعری و نظری بلکه به سطح عملی نیز خود را موظف می‌دانست.

اقبال در مجموع مسئله فلسطین را نه صرفاً یک بحران منطقه‌ای بلکه «مسئله مسلمین» می‌دانست؛ مسأله‌ای که هویت، عزت و سرنوشت امت اسلامی را به چالش کشیده است. به قول وی: «شما درمانتان نه در ژنو است و نه در لندن؛ زیرا رگ گردن غرب در چنگال یهودیان است.»

از همین رو است که می‌توان گفت نگاه اقبال به فلسطین، هم بازتاب‌دهنده اندیشه‌ای جهانی در اسلام بود و هم نوعی آگاه‌سازی برای مسلمانان شبه‌قاره درباره مسئولیت و همبستگی آنان با مسلمانان فلسطین.

کد خبر 1848132

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha