خبرگزاری شبستان، گروه بینالملل: در چشمانداز دموکراسی آمریکا، جایی که زمانی مسلمانان آمریکایی به حاشیه رانده میشدند یا برای ورود به عرصه سیاسی با موانع آشکار و ناآشکار روبرو بودند، اکنون شاهد ظهور چهرههایی هستیم که نماد «تحولِ ممکن» شدهاند. با انتخاب زُهران ممدانی، به عنوان شهردار شهر نیویورک وغزاله هاشمی به عنوان معاون فرماندار ایالت ویرجینیا که در تاریخ آمریکا نخستین زن مسلمان در سطح ایالتی محسوب میشود، میتوان گفت فصل جدیدی آغاز شده است: فصلی که مسلمانان آمریکایی نه فقط در قلب جامعه، بلکه در جایگاههای قدرت ظاهر میشوند.

دو موفقیت طلایی
زُهران ممدانی در نیویورک که در انتخابات ۴ نوامبر ۲۰۲۵ به عنوان شهردار شهر نیویورک انتخاب شد، نخستین مسلمان و نخستین جنوب آسیایی باشد که این سمت را در این شهر بهدست میآورد و نیز جوانترین شهردار بزرگ این شهر در بیش از یک قرن به شمار میآید.
او متولد اوگاندا است، خانوادهای با اصالت هندی دارد و از تجربه مهاجرت به آمریکا برخوردار است؛ از این حیث، نماد ترکیب مهاجرت، تنوع قومی و دین اسلام در عرصه سیاسی آمریکاست.
آنچه در این پیروزی شایان توجه است این است که ممدانی با محور «هزینه زندگی برای مردم کارگر کاهش یابد» وارد کارزار شد، یعنی مسئلهای که فارغ از مذهب، با زندگی روزمره همه مرتبط است و این مسئله به معنای این است که مسلمان شدن یا مسلمان بودن، در اینجا نه به معنای کنار گذاشته شدن، که به معنای حضور در معرکه مسألهی «همه» شدن است.
در عین حال، او از منطق جامعه مسلمانان نیویورک بهره برد؛ در حوزههایی که مسلمانان فعال بودند، از شوراهای دانشجویی تا اتحادیههای رانندگان تاکسی، ارتباط برقرار کرد.

غزاله هاشمی در ویرجینیا که اخیراً به عنوان معاون فرماندارایالت ویرجینیا انتخاب شده، نخستین زن مسلمان در تاریخ آمریکا است که به یک سمت قابلیت انتخاب در سطح ایالت رسیده است.
هاشمی دارای پیشینه مهاجرت از هند، و سپس زندگی در آمریکا است؛ تحصیلات دانشگاهی دارد و پیش از ورود به سیاست، به عنوان مدرس دانشگاه فعال بوده است.
او نیز با تأکید بر حقوق زنان، آموزش، سلامت عمومی و عدالت اجتماعی وارد عرصه شد؛ یعنی همان مسائلی که برای طیف وسیعی از مردم اهمیت دارد.
انتخاب او، علاوه بر نماد «اسلام و زن» در جایگاه قدرت، پیامی مهم دارد که مسلمانان آمریکایی دیگر نه تنها در سطح محلی، بلکه در سطح ایالتی نیز حضور پیدا کرده و میتوانند یکی از رهبران دولت باشند.
روند فزاینده حضور مسلمانان در سیاست آمریکا
از گذشته تا امروز، مسلمانان آمریکایی به تدریج از «پشت صحنه» به «جلوی صحنه» آمدهاند. به گفته تحلیلگران، در انتخابات محلی و ایالتی، نامزدهای مسلمان رو به افزایشاند.
در سطح کنگره آمریکا نیز، حضوری تاریخی وجود دارد: برای مثال، کیت الیسون، اولین مسلمان عضو کنگره بود. همچنین، ایلهان عمر یکی از نخستین زنان مسلمان در کنگره است.
این دادهها نشان میدهد که نه تنها سهم مسلمانان در نهادهای منتخب در حال افزایش است، بلکه موانع نمادین نیز در حال شکستناند.

عوامل مؤثر در این پیشرفت
عوامل متعددی در این پیشرفت تاثیر گذار است که تغییر جمعیتی و مهاجرتی یکی از این عوامل است، مسلمانان آمریکایی بخشی از جمعیت مهاجر و فرزند مهاجرانند؛ این امر وقتی با تحصیلات بهتر، مشارکت مدنی، شبکهسازی اجتماعی همراه میشود، امکان حضور سیاسی را با دسترسی بیشتری فراهم میکند.
فعالسازی جامعه و سازماندهی عامل دیگری است که سازمانهای مدنی ـ اسلامی، گروههای جوانان مسلمان، تمرکز در مقابله با اسلامهراسی، بستر رشد سیاسی فراهم کردهاند. برای مثال، در نیویورک، جامعه مسلمانان و سازمانهای آنان نقشی کلیدی در استیفای حقوق داشتند که ممدانی از آن بهره برد.
یکی از عوامل موثر دیگر را می توان انتخاب محورهای عام و عدالتمحور دانست که موفقترین نامزدهای مسلمان، تمرکز خود را بر مسائلی گذاشتهاند که تنها مخصوص مسلمانان نیستند مانند مسکن، آموزش، سلامت، عدالت اقتصادی. این رویکرد موجب شده است که آنها بتوانند از محدوده هویت مذهبی عبور کنند و در میان گستره وسیعتری از رأیدهندگان اعتبار پیدا کنند.
شکستن تابوها و راهبری الگوها را نیز می توان عامل موثر دانست که با هر «اولین» که تحقق مییابد (اولین شهردار مسلمان نیویورک، اولین زن مسلمان معاون فرماندار ویرجینیا)، انگیزه و امیدی برای نسل بعدی ایجاد میشود. این الگوها خود به منبع قدرت تبدیل میشوند.

چالشها و موانع هنوز باقی است
هرچند پیشرفت چشمگیر است، اما چالشها نیز بسیارنئ، مسلمانان آمریکایی همچنان با اسلامهراسی، انگ سیاسی شدن «مسلمان بودن»، عدم آگاهی درباره هویت و حقوق خود، روبرو هستند. در کارزارهای انتخاباتی، تأکید بر هویت مذهبی میتواند ضریب تعرض سیاسی را افزایش دهد.
ورود به قدرت، به معنای مسیری هموار نیستپغ مسئولیتهای بزرگ، انتظارات بالا، پیچیدگیهای سیاست عمومی، همه اینها برای نامزدهایی که ممکن است تجربه کمتری داشته باشند، فشار بیشتری میسازد. حضور در مقام یا پستی، لزوماً به تحقق مطالبات جامعه مسلمان منجر نمیشود؛ اما پایبندی به پاسخگویی، حفظ ارتباط با جامعه، و بهبود سازوکارهای مشارکت همچنان ضروری است.
پیام برای جامعه مسلمانان و فراتر
از منظری کلان، این موفقیتها برای جامعه مسلمانان آمریکایی پیامهایی دارند؛ ایجاد امید و انگیزه، به خصوص وقتی زنی مسلمان یا مردی مسلمان در پستها و جایگاههای حساس انتخاب میشود، پیام روشن است که مسلمانان «رخنهگر» نیستند، بلکه بخشی از بافت اصلی جامعه آمریکاییاند. این امید، نسل جوانتر را برای مشارکت ترغیب میکند.
همچنین حضور سیاسی به همراه مشارکت اجتماعی و مدنی، زمینه را برای بیان مطالبهها، مشارکت در فرایند تصمیمسازی و ایجاد تأثیر تقویت میکند. وقتی مسلمانان در نهادهایی مثل شهرداری، دولت ایالتی، کنگره حضور داشته باشند، میتوانند «نمایندگی» واقعی شوند.
این حضورها نشان میدهد که تنوع مذهبی، قومی و فرهنگی میتواند به همزیستی و توسعه کمک کند، نه مانع آن باشد. این امر نیز عمدتاً پیام مثبتی برای جامعه گستردهتر آمریکا دارد که اغلب با چالشهای یکجانشینی و چندفرهنگی مواجه است.

با افزایش حضور، مسئولیت افزایش مییابد. مسلمانان منتخب نه فقط برای جامعه مسلمانان، بلکه برای تمامی شهروندان باید پاسخگو باشند، زیرا حضور آنها تصویر مسلمانان در چشم دیگران را میسازد. لذا خودآگاهی، شفافیت و پایبندی به آرمانهای عدالت ضروری است.
در پایان، میتوان گفت که ما شاهد رشد اسلام و درخشش مسلمانان در آمریکا هستیم: نه تنها از لحاظ افزایش تعداد مسلمانان در مناصب انتخابی بلکه به لحاظ کیفی یعنی تغییر نقش مسلمانان از مخاطب سیاست به سازنده سیاست. انتخابزهران ممدانی وغزاله هاشمی نمادهایی روشن از این تحولاند.
این تحول همچنین برای مسلمانان دیگر میتواند الهامبخش باشد؛ زیرا نشان میدهد مسلمانان میتوانند در ساختارهای دموکراتیک حضور یابند، موثر باشند و هویت خود را در زبان عمومی جامعه بازنمایی کنند، بدون آنکه مجبور شوند هویت اسلامی خود را پنهان کنند.
نظر شما