این امام محله ۵۰ زوج را از طلاق نجات داد

در کنار همه خدمات فرهنگی و دستگیری از فقرا و تجهیز و تدفین رایگان همه اموات، حاج آقای خضری مهم‌ترین کار خود را نجات خانواده‌ها از آسیب طلاق می‌داند؛ تا کنون با هدایت و مشورت او نزدیک به ۵۰ زوج به زندگی مشترک بازگشتند.

به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از بنیاد هدایت، در دلوار بوشهر، جایی میان نخل و دریا، مردی زندگی می‌کند که روزگارش به کار مردم گره خورده است؛ از ساخت خانه‌ فقرا تا برگرداندن لبخند به خانواده‌هایی که در آستانه جدایی‌اند. حجت‌الاسلام فضل‌الله خضری، امام مسجد حضرت ابوالفضل(ع)، دو سال است که با دل، نه با دفتر، مسجد را اداره می‌کند.

دو سال پیش که به دلوار آمد، مسجد حضرت ابوالفضل(ع) فقط یک ساختمان ساده بود؛ اما حالا پناهگاهی برای مردم محله شده است.
روحانی‌ای با لهجه‌ گرم جنوبی که بیشتر وقتش میان مردم می‌گذرد؛ گاهی به خانه‌ نیازمندان سر می‌زند، گاهی نیز پای درد دل زوج‌هایی می‌نشیند که به بن‌بست رسیده‌اند و در بسیاری از اوقات کنار نوجوان‌هاست، در زمین فوتبال یا کلاس قرآن.

در این مدت، صندوق قرض‌الحسنه‌ای در مسجد راه انداخته که تا امروز بیش از ۳۰۰ میلیون تومان وام بدون سود داده است؛ و هنوز هم ۲۰۰ میلیون تومان موجودی دارد. وام‌هایی که به قول خودش، «دستِ مردم را نمی‌گیرد، دلشان را گرم می‌کند.»

حاج آقای خضری و گروه جهادی‌اش خانه‌ فقرا را می‌سازند، مدارس را رنگ می‌کنند و برای خانواده‌های آسیب‌دیده، امید تازه‌ای می‌کارند.

تا امروز حدود ۵۰ نفر را از طلاق نجات داده‌اند؛ بعضی در آستانه‌ جدایی، بعضی حتی جداشده بودند و خودش عقد بسیاری از آن‌ها را دوباره خواند و کارهای شناسنامه‌شان را انجام داد. با لبخند تلخی می‌گوید: «فقط یک مورد بود که نشد.»

در تابستان، صدای خنده‌ نوجوانان از مسجد می‌آید. فوتبال دستی، مسابقه‌ فوتبال، کلاس‌های قرآن و آموزش‌های تقویتی، همه بهانه‌ای است تا جوان‌ها از کوچه‌های خاکی محله به مسجد بیایند. او باور دارد که «جوان را باید با محبت نگه داشت، نه صرفا با نصیحت.»

در کنار این‌ها، همسرش یار همیشگی کارهاست؛ از توزیع بسته‌های معیشتی و لوازم‌التحریر گرفته تا برنامه‌های بانوان و همایش‌های مذهبی. دو ماه یک‌بار، دست در دست بانوان پایگاه بسیج، برای خانواده‌های نیازمند کمک جمع می‌کنند.

اما شاید خاص‌ترین بخش زندگی حجت‌الاسلام خضری جایی دیگر باشد؛ همان‌جایی که خودش می‌گوید: «در شادی‌ها اگر نباشیم، در غم‌ها باید باشیم.»
پانزده سال است کلید غسال‌خانه‌ی شهر در دست اوست. خودش شخصاً تجهیز و تدفین اموات را انجام می‌دهد، از ابتدا تا انتها، بی‌هیچ چشم‌داشتی. برایش فرقی ندارد که فقیر است یا ثروتمند، دوست است یا غریبه؛ همه در نگاه او بنده‌ خدایند.

می‌گوید: «در گذشته اصلاً در مسیر طلبگی نبودم؛ در کل طایفه ما یک روحانی هم نداریم. یکی گفت صدای خوبی داری، طلبه شو. رفتم کربلا، و در آنجا عنایتی شد که در این راه ماندم. اگر به گذشته برگردم، باز همین مسیر را انتخاب می‌کنم.»

کد خبر 1846573

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha