خبرگزاری شبستان-خراسان جنوبی؛ زینب روحانی مقدم- روز جهانی عصای سفید، فرصتی است برای تأمل و بازنگری در نگاه جامعه نسبت به افراد نابینا و کمبینا؛ روزی که نه تنها به عنوان نمادی از استقلال و حرکت آزادانه افراد دارای اختلال بینایی شناخته میشود، بلکه به عنوان یادآور مسئولیتهای اجتماعی، فرهنگی و انسانی در قبال این قشر از جامعه نیز مطرح است.
عصای سفید، فراتر از یک ابزار راهبری، پرچم اعتماد به نفس، اراده و حضور فعال در عرصههای مختلف زندگی است؛ نشانهای از آنکه محدودیتهای جسمی نمیتوانند مانعی برای شکوفایی استعدادها و تحقق آرزوها باشند.
در این روز، جوامع مختلف تلاش میکنند تا با برگزاری برنامههای آموزشی، فرهنگی و اجتماعی، آگاهی عمومی را نسبت به حقوق و نیازهای افراد نابینا افزایش دهند و زمینههای مشارکت مؤثر آنان را در حوزههای گوناگون فراهم سازند. این مناسبت جهانی، نه تنها فرصتی برای تجلیل از دستاوردهای افراد نابینا است، بلکه بستری برای شنیدن صدای آنان، شناخت چالشهای روزمرهشان و حمایت از مسیر پیشرفتشان نیز به شمار میرود.
در ایران نیز، افراد نابینا و کمبینا با وجود موانع متعدد، توانستهاند در عرصههای علمی، فرهنگی، هنری و آموزشی خوش بدرخشند و با تکیه بر توانمندیهای فردی و حمایتهای اجتماعی، مسیر موفقیت را هموار کنند.
یکی از نمونههای بارز این تلاشها، محدثه باقی، آموزگار روشندل اهل بیرجند است که با وجود کمبینایی مادرزادی، نه تنها تحصیلات خود را با موفقیت پشت سر گذاشته، بلکه امروز به عنوان معلمی دلسوز و متخصص، الهامبخش دانشآموزانی است که خود با چالشهای مشابه روبهرو هستند.

از آرزوی کودکی تا آموزش تخصصی به دانشآموزان نابینا
محدثه باقی، روشندل و آموزگار اهل بیرجند، به مناسبت روز جهانی عصای سفید در گفتوگو با خبرنگار شبستان از مسیر زندگی، دغدغهها، چالشها و موفقیتهای خود در عرصه آموزش به دانشآموزان نابینا سخن گفت.
وی متولد سال ۱۳۷۴ است و از همان ابتدای کودکی متوجه کمبینایی مادرزادی خود شده بود. همین موضوع باعث شد تا از همان سالهای نخست تحصیل، علاقهمند به حرفه معلمی شود؛ با هدف آموزش به کودکانی که شرایط مشابهی با او دارند.
انگیزهای از دل تجربههای شخصی
باقی در این گفتوگو اظهار داشت: علت کمبینایی من مادرزادی بود و از همان ابتدا متوجه مشکلم شدم. حرفه معلمی را بیشتر به این دلیل دوست داشتم که بتوانم معلم بچههایی مثل خودم باشم. سختیهایی که خودم در دوران تحصیل با آنها روبهرو بودم، انگیزهای شد تا تلاش کنم دانشآموزان کمتر با آنها مواجه شوند. همیشه دوست داشتم قدمی برای بچههای همنوع خودم بردارم.
وی ادامه داد: در مسیر آموزشی با چالشهایی روبهرو بودم؛ بسیاری از منابع آموزشی برای بچههای بینا طراحی شده بودند و نسخه صوتی یا بریل آنها وجود نداشت. با این حال، خانوادهام همیشه مشوق من بودند و نقش اساسی در موفقیتهای پیدرپی من داشتند.
بهرهگیری از فناوریهای نوین آموزشی
این آموزگار روشندل درباره ابزارهای آموزشی مورد استفاده در کلاسهای درس گفت: امروزه ابزارهای پیشرفتهتری نسبت به زمان تحصیل خودمان وجود دارد. برای کمبیناها دستگاهی به نام مگنیفایر یا ذرهبین الکترونیکی داریم. از لپتاپ و فیلمهای آموزشی هم استفاده میکنیم. خودم شخصاً برای آموزش مباحثی مثل ریاضی که نیاز به دیدن دارند، تلاش میکنم مفاهیم را برجستهسازی کنم تا بچهها راحتتر درک کنند.
وی افزود: در مدرسه ابزارهایی برای شبیهسازی مفاهیم برای نابینایان داریم؛ مثل نقاله و گونیای بریل، اشکال هندسی چوبی و سایر وسایل کمکآموزشی. در جاهایی که هیچ ابزاری نیست، خودم برای بچهها تلاش میکنم تا آنها بتوانند مفاهیم را بهتر درک کنند.
ارتباط نزدیک با دانشآموزان و ارزیابیهای متناسب
باقی درباره نحوه ارتباط با دانشآموزان گفت: ارتباط ما شبیه به هم است و خیلی خوب همدیگر را درک میکنیم. تلاش میکنم جاهایی که بچهها چالش دارند، برایشان برطرف کنم؛ چه با برجستهسازی مطالب، چه با نشان دادن نمونههای طبیعی. هدفم این است که دانشآموز بتواند درک لازم را از مبحث به دست آورد.
وی درباره روشهای ارزیابی نیز توضیح داد: بچههای ما آزمونهای بریل دارند. برای سنجش فهم مطالب، گاهی آنها را در شرایط طبیعی قرار میدهیم. مثلاً برای درک چرخه آب، در روز بارانی از آنها میپرسیم باران چگونه به وجود میآید. دانشآموزی که چرخه آب را فهمیده باشد، به راحتی میتواند توضیح دهد. البته در مباحثی مثل جهتیابی و درک فضایی، ارزیابیها متفاوت هستند.
پذیرش اجتماعی و مقابله با تبعیض
وی درباره واکنش همکاران و آموزگاران نسبت به نابیناییاش گفت: در ابتدا برای همکاران عجیب بود که فرد نابینا بتواند معلم باشد. میگفتند مگر میشود فرد نابینا تدریس کند، ارتباط برقرار کند و ارزیابی انجام دهد؟ اما با گذشت زمان و پیشرفت کار، همکاران متوجه شدند که افراد دارای معلولیت هم میتوانند عملکردی همسطح یا حتی بهتر از دیگران داشته باشند.
باقی همچنین به تجربههای خود از تبعیض و سوءبرداشت اشاره کرد و گفت: این اتفاقها زیاد افتاده و شاید جدا نشدنی از زندگی افراد نابینا باشد. اما با رفتار درست و موفقیتهای پیدرپی توانستیم این دیدگاههای اشتباه را اصلاح کنیم. حتی والدین دانشآموزان هم دیدشان نسبت به توانمندیهای ما تغییر کرد.
توصیهای برای جامعه: ترحم نکنید، توانمندیها را ببینید
در پایان، باقی توصیهای مهم برای جامعه داشت: خواهش من این است که به افراد دارای معلولیت به چشم کسانی که نیاز به ترحم دارند نگاه نکنند. معلولیت باعث محدودیت نیست. افراد دارای معلولیت میتوانند به اهداف بزرگ خود برسند. باید این پرده اشتباه را کنار زد و توانمندیهای آنها را دید. چه بسا در برخی زمینهها عملکردشان بهتر از افراد عادی باشد.
او همچنین از فعالیتهای علمی خود خبر داد و گفت: تحقیقات گستردهای در زمینه کودکان استثنایی انجام دادهام. تاکنون ۹ مقاله علمی نوشتهام و یک کتاب درباره مشکلات نابینایان منتشر کردهام. در این کتاب، چالشهایی که بچههای نابینا در جامعه با آنها روبهرو هستند، بررسی شدهاند. همیشه به دانشآموزانم گفتهام: از تلاش و حرکت دست برندارید. شما هیچ تفاوتی با دوستانتان ندارید؛ فقط با کمی تلاش بیشتر میتوانید به موفقیتهای بزرگ برسید.
نظر شما