خبرگزاری شبستان، گروه بین الملل: رهبران سیاسی معمولاً در سخنرانیهایشان از مفاهیم ملی و منطقهای برای تقویت پایگاه مردمی استفاده میکنند. اما سید حسن نصرالله، رهبر شهید مقاومت، با بهرهگیری از زبان دینی ـ تاریخی، توانست «مسجدالاقصی» را از سطح یک مطالبه فلسطینی به سطح «قضیه امت» ارتقا دهد. او بارها در مناسبتهای مختلف از جمله «روز جهانی قدس»، جنگهای غزه و رخدادهای مرتبط با فلسطین، تأکید کرد که قدس نه یک شعار، بلکه هدفی عینی، سیاسی و اخلاقی برای همه مسلمانان است. این گفتمان باعث شد نام شهید نصرالله با دفاع از مسجدالاقصی و آرمان قدس گره بخورد و صدای او در جهان عرب و حتی فراتر از آن پژواک پیدا کند.
قدس؛ از فلسطین تا امت
شهید سید حسن نصرالله در خطابههای خود همواره کوشید قدس را از سطح یک «مسئله داخلی» خارج کند. او در یکی از سخنرانیهای روز جهانی قدس گفت: «القدس لیست قضیة الفلسطینیین فقط، بل هی قضیة أمة بأسرها، ولا یجوز أن تُترک وحیدةً أو مهملة.» ( قدس صرفاً مسئله فلسطینیان نیست، بلکه مسئله همه امت است و نباید تنها یا نادیده گرفته شود.)
این جمله نشان میدهد که او قدس را نه فقط دغدغه فلسطینیان، بلکه مسئولیت مشترک جهان اسلام معرفی میکرد. همین رویکرد باعث شد گفتمان او در میان اهل سنت و دیگر جریانهای عربی نیز مقبولیت پیدا کند.
شهید نصرالله در سخنان خود «فلسطین» را از یک مسالهٔ ملی به «قضیه امت» (قضیة الأمة) تبدیل کرد؛ جابهجایی از فرد به کلّیت، که دامنه احساس مسئولیت را گسترش میدهد و همبستگی فرامذهبی را تقویت میکند.
مسجدالاقصی؛ محور وحدت اسلامی
در شرایطی که اختلافات مذهبی در خاورمیانه گسترش یافته بود، شهید نصرالله با تأکید بر قدس، نقطهای مشترک برای وحدت مسلمانان معرفی کرد. او بارها گفت: «کل من یتحرک لتحریر القدس، یتحرک فی خط الحسین.» (هر کس برای آزادسازی قدس گام بردارد، در مسیر حسین(ع) حرکت میکند.)
پیوند دادن قدس با عاشورا، علاوه بر ایجاد مشروعیت دینی، نوعی بار معنوی و عاطفی به این موضوع بخشید و سبب شد مخاطب شیعی و سنی، هر دو، قدس را در قلب دین و هویت خود بیابند.
زبان خطابه و اثرگذاری مردمی
یکی از ویژگیهای برجسته نصرالله در بیان موضوع قدس، زبان ساده و در عین حال بلاغتآمیز او بود. او از ترکیبی از مفاهیم قرآنی، واژگان مردمی و استعارههای تاریخی بهره میبرد. کلیدواژههایی چون «کرامة»، «المقاومة»، «الأمة»، «النصر» و «الاقصی» در بیشتر سخنرانیهایش تکرار میشد و به شعارهایی ماندگار تبدیل گشت.
این سبک خطابه موجب شد پیام او برای اقشار مختلف از نخبگان دانشگاهی تا توده های مردم قابل فهم و انگیزهبخش باشد. بسیاری از تحلیلگران ارتباط مستقیم میان خطابههای او و شور اجتماعی در تظاهرات حامی فلسطین در بیروت، قاهره، امان و تونس را ثبت کردهاند.
الاقصی و معادله بازدارندگی
شهید سید حسن نصرالله بارها هشدار داده بود که تعرض به مسجدالاقصی میتواند «منطقه را منفجر کند». این جمله نه تنها جنبه خطابی، بلکه پیام سیاسی آشکاری داشت که حزبالله و محور مقاومت آمادهاند دفاع از قدس را به سطح اقدام نظامی ببرند.
در همین راستا، او در جریان رخدادهای اخیر فلسطین، عملیات «طوفان الاقصی» را نتیجه مستقیم اراده ملت فلسطین دانست و آن را نقطه عطفی در مسیر آزادسازی معرفی کرد. این موضعگیریها نشان میدهد که در نگاه نصرالله، مسجدالاقصی نه یک شعار معنوی، بلکه نقطه آغاز محاسبات راهبردی و معادلات بازدارندگی مقاومت بود.
بازتاب جهانی گفتمان قدس
خطابههای شهید سید حسن نصرالله درباره مسجدالاقصی تنها در جهان عرب بازتاب نداشت؛ رسانههای غربی نیز بارها به آن پرداختند. اندیشکدههایی مانند «ویلسون سنتر» و «میدل ایست ژورنال» تحلیل کردهاند که نصرالله با زبان خطابهاش توانست نوعی «کاریزمای فراملی» ایجاد کند که مرزهای جغرافیایی و مذهبی را درنوردید.
در بسیاری از کشورها، از آمریکای لاتین تا اروپا، گروههای عدالتخواه و ضدجنگ، سخنان او را ترجمه و بازنشر کردند. به این ترتیب، مسجدالاقصی در خطابههای نصرالله نه تنها مرکز وحدت مسلمانان، بلکه پلی برای پیوند با جنبشهای جهانی عدالتخواهی شد.
سید حسن نصرالله با هوشمندی گفتمانی، مسجدالاقصی را از یک مکان مقدس به یک «نماد راهبردی» ارتقا داد. او با تکرار مداوم این مفهوم در سخنرانیهای خود، موفق شد گفتمان قدس را در میان ملتها زنده نگه دارد و آن را به پرچم مشترک مقاومت تبدیل کند. از نگاه او، آزادی مسجدالاقصی تنها یک وظیفه دینی نبود، بلکه معیاری برای سنجش کرامت امت اسلامی و آینده منطقه به شمار میرفت.
نظر شما