خبرگزاری شبستان - آران و بیدگل؛ روح اله باقری/ در تاریخ سوم شهریور ماه، تقویم ایران به یاد میآورد پرواز ابدی صدایی را که دههها با آن زیستیم، خندیدیم، گریستیم و خبرهای تلخ و شیرین را از آن شنیدیم. این تاریخ، یادآور کوچ ابدی «ناصر خویشتندار»، پیشکسوت بیبدیل گویندگی اخبار رادیو و تلویزیون و ستون فقرات صداپیشگی ایران است؛ مردی از جنس کلمات و اصوات، که در شهریور ماه ۱۳۹۶، پس از نبردی خاموش با بیماری، چشم از جهان فرو بست.
در قلب کویر، میان رملها و تاریخ کهن آران و بیدگل، در سال ۱۳۳۰ خورشیدی کودکی چشم به جهان گشود که بعدها قرار بود صدای او، نقشی فراموشنشدنی در حافظه جمعی یک ملت ایفا کند. «ناصر خویشتندار» نامی شد مترادف با صلابت، آرامش و اعتماد در گویندگی و هنر دوبله.
دههها حکمرانی بر امواج و تصاویر
ورود او به رسانه ملی در سال ۱۳۶۳، سرآغازی بود بر فصلی جدید در کارنامه هنریاش. در روزگاری که رادیو و تلویزیون، قلب تپنده خانههای ایرانی بودند، “خویشتندار” با لحن خاص و گیرایی که داشت، به سرعت جای خود را در میان مردم باز کرد. بیش از ۳۰ سال، صدای او از امواج رادیو به گوش میرسید و او را به یکی از معماران اصلی خبر در دوران خود تبدیل کرد.
اما این تنها نیمی از داستان بود؛ در سایه استودیوهای دوبلاژ، او نزدیک به ۶۰ سال، زندگی را به شخصیتهای بیجان بخشید. از همان ابتدای فعالیت در دوبلاژ، شاگردی اساتید بزرگی چون زندهیاد عزتالله مقبلی، مهدی علیمحمدی، حمید سمندریان، اسماعیل شنگله و جلال مقامی را غنیمت شمرد و از هر یک، نکتهای آموخت.
«جان بخشِ هزار شخصیت؛ از افسانه جومونگ تا گودزیلا»
تصور کنید «ژنرال» خشن و مقتدر در «گودزیلا علیه گیگان» را بدون صدای او. یا «جین یانگ» را در «افسانه جومونگ» بدون آن وقار و صلابت کلام. «خویشتندار» بود که با هنر بینظیرش، به هزاران شخصیت جان بخشید؛ از کاراکترهای اسطورهای «افسانه جومونگ» و «جواهری در قصر» گرفته تا نقشآفرینیهای ماندگار در «ارتش میمونها»، «سرگذشت عجیب بنجامین باتن»، «مادر»، «فرار از زندان»، «خاک و نمک» و فیلم تاریخی «سیمرغ».
او حتی به جای “شهراد وثوقی” در فیلم «روز واقعه» سخن گفت و در مقام مدیر دوبلاژ، آثاری چون «خط لوله» و مستند عمیق «قلبها و ذهنها» را با وسواس خاص خود مدیریت کرد.

پلی میان هنر و ارادت
بازنشستگی از بخش خبر در سال ۱۳۸۸، هرگز به معنای خداحافظی او با میکروفون نبود. شور و عشق به دوبله و صداپیشگی در وجود او جاری بود و تا آخرین روزها به آن متعهد ماند. اما “ناصر خویشتندار” تنها هنرمندی در برابر میکروفون نبود؛ او ریشههای عمیقی در فرهنگ و مذهب زادگاهش داشت. سالها اجرای برنامههای هیئت حسینی کوی بازار آران و بیدگل، گواهی است بر ارادت و تعهد او به آیینها و باورهایی که از کودکی با آنها زیسته بود. او نه تنها با صدایش، بلکه با سلوکش نیز، نمونهای از تلفیق هنر و ارزشهای دینی بود.
پاسداشت «صدای میهن» : وظیفه امروز، میراث فردا
سوم شهریورماه، هرچند یادآور فقدان یک هنرمند برجسته است، اما نام “ناصر خویشتندار” و “صدای ماندگار” او، همواره در تاریخ رسانه و هنر ایران، همچون ستارهای درخشان، راهنمای نسلهای آتی خواهد بود. او نمونهای از تعهد، اخلاق حرفهای و پیوند عمیق هنر با اصالتهای فرهنگی این سرزمین بود.
برای مردی که بخش بزرگی از خاطرات جمعی ما با صدایش رقم خورد، چه تجلیلی شایستهتر از آنکه زادگاهش، آران و بیدگل، نامش را بر بلندای یک معبر اصلی، یا بر سردر یک مرکز فرهنگی ماندگار حک کند؟ این گامی کوچک، اما نمادی بزرگ برای پاسداشت یک فرزند شایسته این آب و خاک است؛ فرصتی برای پیوند گذشته پربار با آیندهای که نیازمند قهرمانان خود در عرصه فرهنگ و هنر است.
روحش شاد و یادش برای همیشه جاودان باد.
نظر شما