به گزارش خبرگزاری شبستان، "یک بادکنک آبی "ششمین کتاب از محمدرضا کلهراست و او پیشتر از این کتاب¬های «یک¬وقت می-بیبنید» مجموعه داستان¬کوتاه و متفاوت سه اپیزودیک، و کتاب «من، کیشلوفسکی و خانم شیمبورسکا» مجموعه داستان کوتاهِ¬کوتاه، و سه دفتر شعر با عناوین: «ماه،مدِّ مدامِ اندوه» و«باد، ذهنِ منتشرِ شاعر» و«صد لحظه¬ی روشن از سرزمین تاریکِ من» منتشر شده بود.
نشرِ پاییزیی «یک بادکنک آبی» تازه¬ترین کتاب «نشرِداستان» است. موتیفِ مکرّر و سیالِ «یک بادکنک آبی» در واقع موضوع مشترک همه¬ی شعرهای این اثر است و این، مهم¬ترین خصیصه¬ی همه¬ی سروده¬های آخرین دفتر منتشر شده¬ی «کلهر» است. تنوع تم با موضوع واحد، یا به عبارتی سوژه¬ی مشترک «یک بادکنک آبی»، و نیز نمود چند داستان متکثّر و مستحیل در شعرها و آفرینش تیپ¬های داستانی و کاراکترها وپرسوناژهای صمیمیِ همچون «دخترکِ دامن-ْقرمز با بادکنکی¬آبی در دست» «پیرمردی با عصایی در دست و بادکنکی آبی در دست دیگرش» «پیرزنی در حال احتضار و با حس نوستالژیکش برای «یک¬ بادکنک آبی» و تنوع و تفاوت راوی¬ها و پرسوناژهایی غریب، درونمایه¬های مرگ، عشق و زندگی... از ویژگی های بارز و مشخص این شعرها است و ماهیت بادکنکی آبی را می¬آفریند. مرزهای متداخل زمان¬های گذشته، حال و آینده، ژانرها و ضد ژانرهای شاعرانه¬ی گوناگون،پیش کشیدن گزاره¬های فلسفی محض و... شکل و شاکله¬ی مدرن و فرا مدرن مجموعه، ازعلایق بنیادین محمدرضا کلهر است که در دفترهای شعر پیشین هم به آن¬ها پرداخته بود. این مجموعه¬ با این شعر بسیار کوتاه آغاز می¬شود:
ناگهان خسته خندیدم
یادِ خاطره¬ای دور افتادم
یادِ عصری مهربان که مادر برایم یک بادکنک خرید
یک بادکنک¬آبی...
و با این فرجام که ادای شادمانی نسبت به بندی از شعرِشاعر معاصر« احمد شاملو» ست، این دفتر بسته می¬شود:
بر بادکنکی¬آبی نوشته بودند:«آی¬عشق آی¬عشق / چهره¬ی آبی¬ات پیدا نیست!»
آری همین را نوشته بودند / همین.
و می¬خواستم این کتاب با نام «بامداد» تمام که نه / طلوع کند
و شادمانم که چنین شد.
قابل توجه است ، مجموعه شعر «یک¬ بادکنک آبی» در 80 صفحه و با قیمت 5 هزار تومان و چاپ مهر 91 خورشیدی، تهران، نشر داستان، منتشر شده است.
گفتنی است ، «محمدرضا کلهر» دفتر شعر دیگری با نام «آن حلزون محزون » را آماده چاپ دارد.
پایان پیام/
نظر شما