خبرگزاری شبستان-خراسان جنوبی؛ زینب روحانی مقدم؛ در سرزمین آفتابسوخته جنوب شرق، جایی که مرزها با خون پاسداری میشوند و هر نفس، بوی غیرت و مردانگی دارد، جوانانی پرورش یافتهاند که معنای واژه «ایثار» را در عمل معنا کردهاند.
آنها بیهیاهو، بیادعا، با کفشهای خاکی و دلهایی آسمانی، راهی را میپیمایند که پایانش نه مدال و نشان، که پرچم افتخار بر دوش مادران شهید است.

در میان این فرزندان غیور ایرانزمین، شهید حمیدرضا خسروی چون نگینی درخشان بر تارک نامآوران وطن میدرخشد؛ مردی از تبار نور که در سایهسار گمنامی، رد پای خدمت و عشق به وطن را در جایجای مرزهای شرقی ایران حک کرد.
او نه فقط یک نظامی وظیفهشناس بود، که پدری مهربان، فرزندی نیکسیرت، برادری دلسوز، مداحی عاشق اهلبیت (ع) و هممحلهای دغدغهمند برای محرومان مرزنشین بود.
حمیدرضا خسروی، در راهی قدم گذاشت که مقصدش شهادت بود، و سرانجام، پس از ۱۹ سال خدمت صادقانه در سختترین نقاط مرزی کشور، در نقطه صفر مرزی شهرستان نهبندان، بال در بال فرشتگان گشود.
شهادتش تنها یک اتفاق نبود؛ پاسخی بود به زمزمههای درونیاش، که سالها پیش، در مسیر عبور از روستاهای شهیدپرور اطراف محل تولدش، لب به آرزو گشود و گفت: «دقت کردید هر روستا یک شهید دارد، اما مافنداب هنوز شهیدی ندارد؟» و خداوند دعایش را شنید...
در ادامه، روایتی صمیمی و صادقانه از زبان حسین خسروی، برادر این شهید والامقام را میخوانید؛ روایتی که پرده از ابعاد کمتر دیدهشدهای از زندگی، سلوک معنوی، و دغدغههای انسانی شهید حمیدرضا خسروی برمیدارد.

*روایت برادر از شهیدی که نخستین شهید روستای مافنداب شد
حسین خسروی، برادر شهید حمیدرضا خسروی، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان ما به بیان ویژگیهای شخصیتی، سیره زندگی، خدمات، و خاطراتی از این شهید والامقام پرداخت.
شهید حمیدرضا خسروی، سومین فرزند از خانوادهای متشکل از پنج برادر و یک خواهر بود که در ۲۰ خرداد ۱۳۶۵ چشم به جهان گشود.
برادر شهید با اشاره به ابعاد اخلاقی و معنوی وی، گفت: حمیدرضا دارای ویژگیهای برجسته اخلاقی و رفتاری بود. عشق عمیق به نظام مقدس جمهوری اسلامی، ولایت فقیه و خدمت به مردم، از ویژگیهای بارز او بهشمار میرفت. او نهتنها در میدان نظامی فعال بود، بلکه در صحنههای اجتماعی و انسانی نیز حضوری مؤثر داشت.
وی افزود: برادرم از مداحان اهل بیت (ع) بود و علاوه بر انجام وظایف نظامیاش در مناطق محروم مرزی، همواره در خدمت به مردم کمبرخوردار پیشگام بود.
خسروی در ادامه عنوان کرد: کمکهای مؤمنانه و خداپسندانهای به نیازمندان ارائه میداد. بهعنوان نمونه، ساخت خانهای برای پیرزنی روستایی که به دلیل فرسودگی منزل امکان گازکشی نداشت، یا تهیه شیرخشک و لباس برای کودکان بیبضاعت، تنها گوشهای از خدمات پنهان و بیمنت اوست.

*دلبستگی عمیق به خانواده و ارادت به والدین
خسروی با اشاره به روحیه خانوادهدوستی شهید گفت: او احترام زیادی برای پدر و مادر قائل بود و همیشه با محبت و صمیمیت با اعضای خانواده رفتار میکرد. خاطرهای که همیشه در ذهنم مانده، مربوط به حدود یک سال پیش از شهادتش است.
وی ادامه داد: با پدر و برادر بزرگترمان، با خودروی او به سمت روستا در حرکت بودیم. در مسیر، از روستای کوچ و عکس شهید اسداللهی گذشتیم. سپس از کنار مزار شهدای روستاهای القار و اسطرخ عبور کردیم. وقتی به روستای خودمان، مافنداب، رسیدیم، حمیدرضا جملهای گفت که هنوز در ذهنم زنده است: "دقت کردید در مسیر، هر روستا یک شهید دارد، اما روستای مافنداب هنوز شهیدی ندارد؟" انگار که این جمله دعایی بود که خداوند شنید؛ چرا که دیری نپایید که حمیدرضا، نخستین شهید روستای مافنداب شد.

*پدری مهربان، همسری فداکار و الگوی نظامی وفادار
وی در ادامه به زندگی خانوادگی شهید اشاره کرد و گفت: حمیدرضا در سال ۱۳۸۸ ازدواج کرد. حاصل این ازدواج سه فرزند است: یک پسر به نام محمد و دو دختر دوقلو به نامهای نرگس و نگار. او پدری مهربان و دلسوز برای فرزندان و همسری فداکار و همراه برای همسرش بود.
برادر شهید درباره سوابق خدمتی او در نیروهای مسلح بیان کرد: در سال ۱۳۸۳ به استخدام نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران درآمد و علاقهمند به خدمت در این نظام الهی بود. الگویش در زندگی نظامی، شهید صیاد شیرازی و شهید حسن آبشناسان بود.
وی ادامه داد: در طول ۱۹ سال خدمت، عمدتاً در مناطق عملیاتی و مرزی حضور داشت و همواره سعی میکرد با صداقت، تعهد و دقت وظایفش را انجام دهد و کوتاهی در کار را به هیچ وجه نمیپذیرفت.

*شهادت در نقطه صفر مرزی و تحقق آرزویی دیرینه
وی در پایان با اشاره به زمان و نحوه شهادت برادرش اظهار داشت: در ۲۸ آذر ۱۴۰۲، حمیدرضا به همراه دو تن از همرزمانش در جریان یک تمرین نظامی در نقطه صفر مرزی شهرستان نهبندان، در یکی از یگانهای منطقه جنوب شرق نیروی زمینی ارتش، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
برادر شهید در ادامه عنوان کرد: او در طول زندگیاش بارها به ما توصیه میکرد که در هر کاری، فقط رضایت خداوند را در نظر بگیریم. مهمترین وصیتش خدمت خالصانه به مردم و نظام بود.

خسروی با صدایی بغضآلود خاطرنشان کرد: شهادت حمیدرضا برای خانواده ما بسیار جانکاه و سنگین بود، اما او عاشق راه شهدا بود و نهایتاً به آرزوی دیرینهاش رسید. همیشه این بیت را زمزمه میکرد: هر که را صبح شهادت نیست، شام مرگ هست / بیشهادت، مرگ با خسران چه فرقی میکند.
گفتنی است، شهید حمیدرضا خسروی، از کارکنان خدوم ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که در تمرین صحرایی یکی از یگانهای نیروی زمینی در منطقه مرزی جنوب شرق کشور، به همراه دو همرزم خود به فیض شهادت نائل آمد و نامش در دفتر پرافتخار شهدای وطن ثبت شد.
نظر شما