شاهکارهای ادب فارسی با الهام از مفهوم وطن خلق شده‌اند

یک پژوهشگر ادبیات پارسی با اشاره به این نکته که شاعران بزرگ فارسی، از فردوسی تا فریدون مشیری، همواره وطن را نه فقط یک سرزمین، بلکه جلوه‌ای از هویت، عشق و ایثار دانسته‌اند؛ گفت: جان‌فشانی در راه وطن در سراسر شاهنامه تبلیغ و تمجید می‌شود و کسانی که در این راه جان خود را از دست داده‌اند «شهید» نامیده می‌شوند. از نظر فردوسی، وطن هویت‌بخش است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، مفهوم وطن و ایران همواره یکی از محورهای اصلی در ادبیات و به ویژه شعر فارسی بوده است. از گذشته‌های دور تا به امروز، شاعران بزرگ زبان فارسی در آثار خود به اشکال مختلف به این موضوع پرداخته‌اند؛ از توصیف زیبایی‌های طبیعی و جغرافیایی گرفته تا تجلیل از ارزش‌های فرهنگی و هویتی میهن؛ در گفتگو با دکتر «عباس نجفی»، پژوهشگر شعر و ادبیات پارسی و استاد دانشگاه به بررسی نقش و جایگاه وطن در اشعار شاعران بزرگ از جمله فردوسی، ناصر خسرو و فریدون مشیری و اهمیت جانفشانی و ایثار در راه وطن در شعر فارسی  پرداخته ایم که  در ادامه می خوانید:

شاعران بزرگ فارسی در اشعار خود چگونه به مفهوم وطن و ایران پرداخته‌اند؟

می‌توانم با قاطعیت بگویم که هیچ شاعری در زبان فارسی نیست که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به مفهوم وطن نپرداخته باشد. این توجه گاهی به ظاهر و جغرافیای وطن است، مثل توصیف جاذبه‌های طبیعی، و گاهی معطوف به ارزش‌های فرهنگی و درونی. برای مثال، در اشعار فردوسی می‌توانیم تجلی وطن به معنای محدوده جغرافیایی زندگی انسان را ببینیم. مثلاً او در توصیف «خطه مازندران و البرز کوه» چنین می‌گوید: ز یک میل ره تا به البرز کوه / یکی جایگه دید بس باشکوه /درختان بسیار و آب روان / نشستنگه مردم نوجوان؛ این ابیات نشان‌دهنده عشق عمیق فردوسی به ایران و مردم آن است.

جایگاه ایران در شعر فردوسی چگونه است؟

جایگاه ایران در شعر فردوسی بسیار رفیع است. جان‌فشانی در راه وطن در سراسر شاهنامه تبلیغ و تمجید می‌شود و کسانی که در این راه جان خود را از دست داده‌اند «شهید» نامیده می‌شوند. از نظر فردوسی، وطن هویت‌بخش است و جان‌فشانی در راه آن بیهوده نیست. مثلاً می‌گوید: اگر کشته گردد کسی زین سپاه / بهشت بلندش بود جایگاه؛ این نشان‌دهنده باور عمیق او به ارزش و جایگاه جانبازی برای وطن است.

نگاه فردوسی به مقاومت و دفاع از وطن در شاهنامه چگونه است؟

دفاع از وطن در برابر دشمنان مثل تورانیان یا افراسیاب یکی از مباحث اصلی شاهنامه است. پادشاهانی که فردوسی دوست دارد، مانند فریدون و کیخسرو، کسانی‌اند که تمام توان خود را برای حفظ و دفاع از وطن گذاشته‌اند. فردوسی پایداری، تسلیم نشدن و مبارزه تا آخرین نفس را ستایش می‌کند؛ این نه تنها نشان دهنده عشق بی‌حد و مرز او به ایران است، بلکه روحیه ظلم‌ستیزی و عدالت‌خواهی او را هم نشان می‌دهد. به باور او، این پایداری است که استقلال وطن را واقعی می‌کند. به همین دلیل، می‌توان فردوسی را یکی از پیشگامان شعر مقاومت و پایداری دانست.

آیا جانفشانی در راه وطن مفهومی فراگیر در شعر فارسی است؟

کاملاً همین‌طور است. چه در شعر کلاسیک و چه در شعر نو، زندگی دور از وطن برای شاعران به‌گونه‌ای است که بی‌معنا و غیرقابل تحمل می‌شود. شاعران ما مثل ققنوس‌هایی هستند که فقط در آتش وطن زایش می‌کنند و بیرون از آن هیچ رویشی ندارند. وطن آنقدر عزیز و مقدس است که با جان برابری می‌کند و جان دادن در راه سربلندی آن حداقل کاری است که می‌توان انجام داد. این نگاه به ویژه در شاعران بزرگی چون فردوسی و ناصر خسرو بسیار برجسته است. اما برای اثبات فراگیری این دیدگاه، می‌خواهم مثالی از یکی از شاعران معاصر بزنم، یعنی فریدون مشیری. او در شعری که به تعبیر خودش «به ایران، به ایران جاودانه» تقدیم شده، معنای زندگی و مرگ خود را با وطن پیوند می‌زند و می‌گوید:معنای زنده بودن من، با تو بودن است / نزدیک، دور / سیر، گرسنه / رها، اسیر / دلتنگ، شاد / آن لحظه‌ای که بی تو سرآید مرا مباد! مفهوم مرگ من / در راه سرفرازی تو، در کنار تو / مفهوم زندگی است / معنای عشق نیز / در سرنوشت من / با تو، همیشه با تو، برای تو، زیستن؛ بنابراین، جانفشانی در راه وطن و سربلندی آن، موضوعی است کاملاً فراگیر و محبوب در میان شاعران فارسی‌زبان.

کد خبر 1829696

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha