۱- ابعاد اقتصادی بحران و بازتاب آن در غنا
نخستین و برجستهترین واکنشها، در حوزه اقتصاد ملی غنا نمود یافت. با آغاز درگیری نظامی میان ایران و اسرائیل، قیمت جهانی نفت بهسرعت افزایش یافت؛ امری که تاثیر مستقیم و فوری بر اقتصاد وابسته به واردات سوخت غنا گذاشت. ناظران اقتصادی و شماری از نمایندگان پارلمان غنا، از جمله پاتریک یائو بواما، عضو کمیته بودجه، و کالینز آدوماکو منسا، معاون وزیر انرژی، نسبت به افزایش هزینههای سوخت، حملونقل و بهای مواد غذایی هشدار دادند.
بر اساس گزارشهایی از نهادهای تحلیلی مانند SBM Intelligence، شوک نفتی ناشی از این جنگ موجب کاهش ارزش «سِدی» غنا در برابر دلار آمریکا شده و فشار تورمی چشمگیری بر اقشار کمدرآمد وارد ساخته است. از سوی دیگر، افزایش هزینه واردات انرژی و کاهش ذخایر ارزی، دولت را با چالشهایی در زمینه تراز پرداختها و واردات کالاهای اساسی مواجه کرده است. این وضعیت، در کنار کاهش سرمایهگذاری مستقیم خارجی در نتیجه تردید سرمایهگذاران نسبت به ثبات منطقه غرب آفریقا، افق رشد اقتصادی غنا را تیرهتر از گذشته ساخته است.
آسیبپذیری ساختاری اقتصاد غنا در برابر شوکهای خارجی
درگیریهای ژئوپولیتیکی مانند تنش میان ایران و اسرائیل، نهتنها تأثیرات مستقیم امنیتی دارند، بلکه آثار اقتصادی عمیق و گستردهای در هزاران کیلومتر دورتر، از جمله در غنا، بر جای میگذارند. در چنین شرایطی، تنها راه پایدار برای مقابله با پیامدهای این بحرانها، اصلاح ساختارهای اقتصادی، تنوعبخشی به منابع انرژی و سرمایهگذاری در زیرساختهای داخلی است. سیاستگذاران غنایی باید از این بحران، بهعنوان فرصتی برای بازنگری در راهبردهای بلندمدت اقتصادی بهره بگیرند.
اقتصاد غنا، با ساختاری متکی بر واردات انرژی و کالاهای اساسی، بهشدت در برابر نوسانات بازارهای جهانی آسیبپذیر است. یکی از مهمترین عوامل این آسیبپذیری، وابستگی به واردات فرآوردههای نفتی است که آن را در برابر تغییرات قیمت جهانی نفت خام بهویژه در شرایط بحرانهای ژئوپولیتیکی، مانند درگیریهای اخیر میان ایران و اسرائیل، بیدفاع میسازد.
پروفسور پاتریک آسومینگ، اقتصاددان برجسته و استاد دانشگاه غنا، در مصاحبهای با برنامه خبری Citi Business در ۱۷ ژوئن ۲۰۲۵ هشدار داد که شوکهای خارجی میتوانند آثار مخربی بر روند رشد اقتصادی کشور داشته باشند. او با اشاره به وابستگی شدید غنا به نفت وارداتی، توضیح داد: «اختلال در تولید جهانی نفت نگرانکننده است، اما مهمتر از آن، خطر بسته شدن مسیرهای تجاری اصلی است که باعث افزایش شدید هزینه واردات میشود. چنین وضعیتی میتواند آثار دومینویی بر کل ساختار اقتصادی غنا داشته باشد.» او افزود: «در پنج ماه نخست سال جاری، اقتصاد کشور ثبات نسبی داشت، اما اگر بحران خاورمیانه تشدید شود، با افزایش قیمت انرژی، تصمیمگیریهای دشوار اقتصادی اجتنابناپذیر خواهد بود. آنچه در این شرایط حیاتی است، مدیریت هوشمندانه منابع و اصلاح ساختارهای آسیبپذیر اقتصادی کشور است.»
۲- دیپلماسی بیطرفانه و سیاست خارجی محتاطانه غنا
دولت غنا در مواجهه با بحران، سیاستی مبتنی بر بیطرفی سنتی را در پیش گرفت که از میراث تاریخی سیاست «عدم تعهد» کشور سرچشمه میگیرد. وزارت امور خارجه غنا با انتشار بیانیهای رسمی، خواستار خویشتنداری طرفین و بازگشت به گفتوگو شد و در اقدامی فوری، عملیات بازگشت امن شهروندان غنایی مقیم ایران و اسرائیل را آغاز کرد.
این رویکرد، از سوی تحلیلگران سیاسی داخلی و اندیشکدههایی مانند GLOSARGG، بهعنوان نشانهای از بلوغ دیپلماسی غنا و تعهد آن به حلوفصل مسالمتآمیز منازعات بینالمللی ارزیابی شد. سیاستمداران غنایی مدعی هستند چنین سیاستی به دولت این امکان را داد تا جایگاه خود را بهعنوان یک بازیگر معتبر در عرصه روابط بینالملل حفظ کند و از ورود به صفبندیهای ایدئولوژیک پرهیز نماید.
۳- فضای عمومی و واکنشهای مردمی در غنا
در سطح افکار عمومی و رسانهها، بازتاب جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل بسیار متنوع و گاه متضاد بود. بخش قابل توجهی از اقشار جامعه، بهویژه گروههای دانشگاهی، روشنفکران ضدامپریالیست و فعالان پانآفریقایی، نسبت به مواضع ایران همدلی نشان دادند و اقدامات این کشور را در قالب «دفاع مشروع در برابر تجاوز اسرائیل» تفسیر کردند. انتشار بیانیه رسمی سفارت ایران در آکرا که در آن اقدامات نظامی ایران بهعنوان واکنشی دفاعی به تحریکات اسرائیل معرفی شده بود، به داغتر شدن این مباحث کمک کرد.
در رسانههای اجتماعی، شمار محدودی از شهروندان بهویژه از جوامع مسیحی و حامیان اسرائیل، حمایت خود را از مواضع این رژیم ابراز داشتند. با این حال، این همدلی بیشتر حالت احساسی داشت و در قالب محتواهای فضای مجازی ظاهر شد تا در مواضع رسمی یا عمومی.
از سوی دیگر، بخش قابلتوجهی از مردم غنا که از فضای جنگ و بیثباتی در مناطق دیگر خستهاند، با نگرشی صلحطلبانه و مبتنی بر ثبات جهانی، خواستار پایان درگیری و آغاز روند میانجیگری شدند. این گرایش، بهویژه در جوامع مذهبی معتدل، نهادهای مدنی، و انجمنهای میان فرهنگی بیشتر به چشم میخورد.
۴- مباحث سیاسی داخلی و چالشهای حکمرانی در شرایط بحران
تحولات ناشی از جنگ ایران و اسرائیل، زمینهساز بروز تنشهایی در صحنه سیاسی داخلی غنا نیز شد. برخی از احزاب اپوزیسیون دولت را به «کندی واکنش»، «فقدان استراتژی اقتصادی جایگزین»، و «بیتوجهی به آسیبپذیری ساختارهای مالی» متهم کردند. این انتقادات در قالب مصاحبههای تلویزیونی، یادداشتهای مطبوعاتی و گزارشهای وبسایتهای خبری مانند JoyNews و GhanaWeb مطرح شدند و به فضای دوقطبی رسانهای دامن زدند.
در مقابل، حامیان دولت با تاکید بر ضرورت بیطرفی و پرهیز از سیاستهای تحریکآمیز، تلاشهای وزارت امور خارجه در بازگرداندن اتباع و کنترل بحران ارزی را نشانهای از مدیریت منطقی دولت دانستند. با این حال، شکنندگی اجماع سیاسی و افزایش قطببندیهای درونساختاری، نشان میدهد که در صورت تداوم یا گسترش بحران در خاورمیانه، دولت غنا با چالشهای مضاعفی در حفظ انسجام سیاسی روبرو خواهد شد.
۵- تحلیل راهبردی و پیامدهای بلندمدت برای غنا
از دیدگاه راهبردی، جنگ ایران و اسرائیل برای غنا، همانند سایر کشورهای آفریقایی، بیش از آنکه بهعنوان یک مسئله ایدئولوژیک یا مذهبی تلقی شود، یک بحران اقتصادی با تبعات فوری و محسوس است. تمرکز گفتمان عمومی و رسانهها بر پیامدهای تورمی، افزایش بهای انرژی، کاهش سرمایهگذاری، و چالشهای تامین مالی، نشان از رویکرد اقتصادی در تحلیل افکار عمومی دارد. مخالفت با تداوم جنگ نیز بیش از آنکه بر محور موضعگیری سیاسی باشد، از جنس دغدغه معیشتی و ثبات اجتماعی است.
در حوزه سیاست خارجی، غنا تلاش میکند تا با پیگیری خطمشی بیطرفی فعال، ضمن حفظ روابط متوازن با قدرتهای جهانی، از وارد شدن به کشمکشهای فرامنطقهای دوری کند. اما این وضعیت نیازمند تقویت دستگاه دیپلماسی، هوشیاری در برابر فشارهای سیاسی خارجی، و سرمایهگذاری در دیپلماسی چندجانبه در سطح اتحادیه آفریقا، اکوواس و سازمان ملل است.
منبع: پایگاه جامعه و فرهنگ ملل
نظر شما